صنعت فولاد ایران در آستانه جهش تکنولوژیک
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

تحول در صنعت فولاد ایران در سالهای اخیر، بهویژه با ورود فناوریهای نوین نظیر اتوماسیون و روباتیک به نقطهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را صرفاً یک تغییر تکنولوژیک دانست بلکه باید آن را یک دگرگونی بنیادین در ساختار تولید، بهرهوری و حتی سیاستگذاری صنعتی کشور تلقی کرد. صنعت فولاد، که همواره بهعنوان یکی از ستونهای اصلی اقتصاد صنعتی ایران شناخته شده اکنون در آستانه عبور از مدلهای سنتی تولید به سمت الگوهای هوشمند و دیجیتال قرار دارد این گذار، اگرچه با چالشهای خاص خود همراه است اما در صورت مدیریت صحیح میتواند به یکی از نقاط قوت اقتصاد ملی بدل شود.
اتوماسیون در صنعت فولاد ایران برخلاف تصور رایج، صرفاً به معنای جایگزینی نیروی انسانی با ماشینآلات نیست بلکه مفهومی فراتر از آن دارد؛ اتوماسیون یعنی بهرهگیری از سیستمهای هوشمند برای کنترل فرآیندهای تولید، کاهش خطاهای انسانی، افزایش سرعت و دقت و در نهایت ارتقای کیفیت محصول نهایی در کارخانههای پیشرو فولاد کشور از جمله فولاد مبارکه، ذوبآهن اصفهان و فولاد خوزستان شاهد پیادهسازی تدریجی سیستمهای کنترل خودکار، حسگرهای هوشمند و نرمافزارهای تحلیل داده هستیم که بهطور مستقیم بر بهرهوری تأثیر گذاشتهاند بهعنوان مثال، استفاده از سیستمهای PLC و SCADA در خطوط تولید، امکان نظارت لحظهای بر دما، فشار، ترکیب شیمیایی و سایر پارامترهای حیاتی را فراهم کرده و موجب کاهش ضایعات و افزایش راندمان شده است.
روباتیک نیز بهعنوان مکمل اتوماسیون، نقش مهمی در تحول صنعت فولاد ایفا میکند. روباتها در این صنعت عمدتاً در بخشهایی به کار گرفته میشوند که یا خطرناکاند یا نیاز به دقت بسیار بالا دارند. جوشکاریهای دقیق، حمل مواد مذاب، بازرسیهای غیرمخرب و حتی بستهبندی محصولات نهایی از جمله وظایفی هستند که اکنون توسط روباتهای صنعتی انجام میشوند این امر نهتنها ایمنی کارگران را افزایش داده بلکه موجب کاهش هزینههای ناشی از خطاهای انسانی و توقفهای ناگهانی خطوط تولید شده است در برخی واحدهای تولیدی، روباتهای مجهز به هوش مصنوعی توانستهاند الگوهای بهینهتری برای ترکیب مواد اولیه ارائه دهند که در نهایت به کاهش مصرف انرژی و افزایش کیفیت فولاد منجر شده است.
با این حال، باید اذعان کرد که ورود اتوماسیون و روباتیک به صنعت فولاد ایران با موانع و محدودیتهایی نیز همراه بوده است. اول زیرساختهای فنی و دیجیتال ناکافی در بسیاری از واحدهای تولیدی است. بسیاری از کارخانههای فولاد کشور، بهویژه آنهایی که در دهههای گذشته تأسیس شدهاند هنوز از تجهیزات قدیمی و سیستمهای کنترل سنتی استفاده میکنند که امکان اتصال به فناوریهای نوین را ندارند. بهروزرسانی این تجهیزات، نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و برنامهریزی بلندمدت است که در شرایط اقتصادی فعلی برای بسیاری از واحدها دشوار است.
دومین چالش، کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزههای اتوماسیون، روباتیک و تحلیل داده است اگرچه دانشگاههای کشور در سالهای اخیر رشتههایی مرتبط با این حوزهها را راهاندازی کردهاند اما فاصله میان آموزشهای دانشگاهی و نیازهای واقعی صنعت، همچنان زیاد است. بسیاری از فارغالتحصیلان، تجربه عملی کافی برای کار با سیستمهای پیچیده صنعتی ندارند و این امر موجب شده که برخی واحدهای تولیدی برای راهاندازی پروژههای اتوماسیون به نیروهای خارجی یا مشاوران بینالمللی متوسل شوند این وابستگی در بلندمدت میتواند به چالشهای امنیتی و اقتصادی منجر شود.
اتوماسیون و روباتیک اگرچه در کوتاهمدت هزینهبر هستند اما در بلندمدت میتوانند به کاهش هزینههای تولید، افزایش بهرهوری و ارتقای رقابتپذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی منجر شوند در شرایطی که بازار فولاد جهانی با رقابت شدید مواجه است و کشورهایی نظیر چین، هند و ترکیه با قیمتهای پایین و کیفیت بالا در حال تسخیر بازارها هستند، ایران ناگزیر است برای حفظ جایگاه خود به سمت تولید هوشمند حرکت کند. اتوماسیون، این امکان را فراهم میکند که با کاهش مصرف انرژی، بهینهسازی فرآیندها و کاهش ضایعات، قیمت تمامشده محصولات کاهش یابد و کیفیت آنها ارتقا پیدا کند.
یکی از نگرانیهای رایج درباره اتوماسیون، احتمال کاهش اشتغال و بیکاری نیروی انسانی است این نگرانی اگرچه قابل درک است، اما باید با دیدی واقعگرایانه به آن نگریست. اتوماسیون، الزاماً به معنای حذف نیروی انسانی نیست بلکه به معنای تغییر نقش آنهاست. کارگران سنتی در صورت آموزش و ارتقای مهارت، میتوانند به اپراتورهای سیستمهای هوشمند، تحلیلگران داده یا تکنسینهای نگهداری و تعمیرات تبدیل شوند. بنابراین، سیاستگذاران صنعتی کشور باید همزمان با توسعه فناوری، برنامههای آموزشی و توانمندسازی نیروی انسانی را نیز در دستور کار قرار دهند تا این گذار با کمترین آسیب اجتماعی همراه باشد.
اتوماسیون و روباتیک میتوانند نقش مهمی در کاهش آلایندهها و بهبود شرایط زیستمحیطی ایفا کنند. سیستمهای هوشمند، امکان کنترل دقیقتر بر مصرف انرژی، میزان انتشار گازهای گلخانهای و مدیریت پسماندها را فراهم میکنند در برخی واحدهای فولاد، استفاده از الگوریتمهای هوشمند برای تنظیم دمای کورهها، موجب کاهش مصرف گاز طبیعی و کاهش انتشار دیاکسید کربن شده است این دستاوردها، در شرایطی که ایران با بحرانهای زیستمحیطی متعددی مواجه است، میتواند گامی مؤثر در جهت توسعه پایدار باشد.
ورود اتوماسیون و روباتیک به صنعت فولاد، نیازمند بازنگری در قوانین و مقررات صنعتی کشور است. باید چارچوبهایی برای حمایت از سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، تسهیل واردات تجهیزات پیشرفته و تشویق به بومیسازی دانش فنی تدوین شود همچنین لازم است نهادهای نظارتی، استانداردهای جدیدی برای تولید هوشمند تعریف کنند تا کیفیت و ایمنی محصولات تضمین شود در این مسیر همکاری میان دولت، بخش خصوصی، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، امری حیاتی است.
آینده صنعت فولاد ایران، بهشدت وابسته به میزان موفقیت در پیادهسازی اتوماسیون و روباتیک خواهد بود این فناوریها، نهتنها ابزارهایی برای افزایش بهرهوری هستند بلکه میتوانند بهعنوان محرکهایی برای تحول فرهنگی در صنعت عمل کنند. فرهنگی که در آن نوآوری، یادگیری مستمر و بهکارگیری دانش روز، جایگزین روشهای سنتی و ایستا شود اگر این تحول بهدرستی مدیریت شود، صنعت فولاد ایران میتواند نهتنها در منطقه بلکه در سطح جهانی به بازیگری تأثیرگذار بدل شود اما اگر این فرصت نادیده گرفته شود خطر عقبماندگی، کاهش سهم بازار و وابستگی به واردات، بیش از پیش کشور را تهدید خواهد کرد.
اتوماسیون و روباتیک نه تهدید هستند و نه معجزه بلکه ابزارهاییاند که در صورت استفاده صحیح، میتوانند صنعت فولاد ایران را به سطحی جدید از توانمندی، پایداری و رقابتپذیری برسانند. این مسیر نیازمند جسارت، دانش و همدلی میان همه بازیگران صنعت است و این همان نقطهای است که آینده صنعت فولاد ایران رقم خواهد خورد.