جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ فقدان زیرساخت؛ حلقه مفقوده انتقال پایتخت
گروه زیربنایی رضا پورحسین

جهان اقتصاد: بحث انتقال پایتخت ایران بار دیگر به موضوعی داغ در محافل سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. رئیس مجلس اخیراً سمنان را بهعنوان گزینهای مناسب برای پایتخت جدید پیشنهاد کرده و معتقد است این شهر به دلیل موقعیت جغرافیایی، آبوهوای معتدل و نزدیکی به تهران میتواند جایگزینی ایدهآل باشد.
در مقابل، رئیسجمهور بر انتقال پایتخت به مناطق ساحلی، بهویژه شهرهای جنوبی در حاشیه خلیج فارس، تأکید دارد و استدلال میکند که این مناطق پتانسیل توسعه اقتصادی و دسترسی به آبهای آزاد را دارند. با این حال، آنچه در این میان از اهمیت اساسی برخوردار است، مسئله زیرساختهاست. نبود زیرساختهای مناسب در هیچیک از گزینههای پیشنهادی، بزرگترین چالش پیش روی انتقال پایتخت است و این امر نیازمند برنامهریزی دقیق، طرحهای جامع و اجرای مرحلهبهمرحله است.
تهران، پایتخت کنونی ایران، سالهاست که با مشکلات متعددی مانند ترافیک، آلودگی هوا، تراکم جمعیت و کمبود منابع آب دستوپنجه نرم میکند. این مسائل باعث شده تا ایده انتقال پایتخت بارها مطرح شود اما هیچگاه به مرحله اجرا نرسیده است.
سمنان، بهعنوان گزینه پیشنهادی رئیس مجلس، از نظر جغرافیایی در موقعیتی استراتژیک قرار دارد و فاصله نسبتاً کم آن با تهران امکان انتقال تدریجی نهادهای دولتی را فراهم میکند. این شهر همچنین از نظر آبوهوایی و منابع طبیعی وضعیت بهتری نسبت به تهران دارد و میتواند فشار جمعیتی را کاهش دهد.
با این حال، سمنان فاقد زیرساختهای لازم برای تبدیل شدن به یک پایتخت سیاسی و اداری است. نبود شبکه حملونقل پیشرفته، کمبود مراکز درمانی مجهز، و فقدان امکانات آموزشی و فرهنگی در سطح پایتخت، از جمله موانعی هستند که نمیتوان نادیده گرفت.
از سوی دیگر، رئیسجمهور بر انتقال پایتخت به مناطق ساحلی تأکید دارد. شهرهای جنوبی مانند بندرعباس یا چابهار به دلیل دسترسی به دریا و پتانسیل تجارت بینالمللی، گزینههایی جذاب به نظر میرسند. این مناطق میتوانند به مراکز اقتصادی پویا تبدیل شوند و ایران را به هاب تجاری منطقه متصل کنند.
با این حال، این شهرها نیز با چالشهای جدی مواجهاند. آبوهوای گرم و مرطوب، کمبود زیرساختهای شهری مدرن و دوری از مرکز کشور، موانعی هستند که نمیتوان بهسادگی از آنها عبور کرد.
برای مثال، بندرعباس با وجود بندر مهم و امکانات تجاری، فاقد شبکه حملونقل عمومی پیشرفته، بیمارستانهای تخصصی کافی و زیرساختهای دیجیتال لازم برای اداره یک پایتخت است.
مهمترین مانع پیش روی انتقال پایتخت، نبود زیرساختهای مناسب در هر یک از این گزینههاست. یک پایتخت مدرن نیازمند شبکه حملونقل پیشرفته، از جمله مترو، راهآهن سریعالسیر و فرودگاههای بینالمللی است. علاوه بر این، مراکز درمانی مجهز، دانشگاههای برجسته و امکانات فرهنگی و تفریحی در سطح بینالمللی از ضروریات یک پایتخت هستند.
هیچیک از شهرهای پیشنهادی، چه سمنان و چه شهرهای ساحلی، در حال حاضر این امکانات را بهصورت کامل ندارند. انتقال پایتخت بدون آمادهسازی این زیرساختها نه تنها مشکلات تهران را حل نمیکند، بلکه میتواند آشوب اداری و اقتصادی جدیدی ایجاد کند. برای مثال، انتقال نهادهای دولتی به شهری بدون زیرساختهای ارتباطی کافی، میتواند هماهنگی بین سازمانها را مختل کند و هزینههای اضافی به کشور تحمیل نماید.
برای موفقیت در انتقال پایتخت، برنامهریزی دقیق و بلندمدت ضروری است. ابتدا باید مطالعات جامع انجام شود تا نیازهای زیرساختی هر شهر بهطور دقیق شناسایی گردد.
سپس، دولت باید بودجهای مشخص برای توسعه این زیرساختها اختصاص دهد. این فرآیند میتواند شامل ساخت شهرکهای اداری جدید، توسعه شبکههای حملونقل، و ایجاد مراکز آموزشی و درمانی باشد. تجربه کشورهای دیگر، مانند برزیل با انتقال پایتخت به برازیلیا، نشان میدهد که موفقیت در چنین پروژههایی به برنامهریزی دقیق و اجرای مرحلهای بستگی دارد.
برازیلیا پیش از انتقال پایتخت، با سرمایهگذاری گسترده در زیرساختها آماده شد و این امر باعث شد تا این شهر بهتدریج به یک مرکز سیاسی و اقتصادی کارآمد تبدیل شود.
علاوه بر زیرساختهای فیزیکی، مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز باید در نظر گرفته شوند. انتقال پایتخت میتواند باعث مهاجرت گسترده کارکنان دولت و خانوادههایشان به شهر جدید شود، که این خود نیازمند مسکن، مدارس و امکانات رفاهی است. بدون توجه به این جنبهها، نارضایتی عمومی و مشکلات اجتماعی اجتنابناپذیر خواهد بود.
همچنین، باید به اثرات اقتصادی این انتقال توجه کرد. تهران در حال حاضر مرکز اقتصادی ایران است و انتقال پایتخت میتواند تعادل اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین، برنامهریزی باید بهگونهای باشد که شهر جدید بهتدریج به مرکز اقتصادی و سیاسی تبدیل شود، بدون اینکه تهران اهمیت خود را از دست بدهد.
در نهایت، انتقال پایتخت پروژهای عظیم است که نمیتوان آن را شتابزده اجرا کرد. چه سمنان انتخاب شود و چه شهرهای ساحلی، موفقیت این طرح به آمادهسازی زیرساختها بستگی دارد.
بدون برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری هدفمند، این ایده تنها در حد حرف باقی خواهد ماند و مشکلات تهران حلنشده ادامه خواهد یافت.