اینترنت کندتر از زندگی لاکپشتی؟
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

در فضای پساجنگ، آنهم جنگی که بازتابهای جهانی و منطقهای آن هنوز بر ساختار سیاسی و اقتصادی ایران سایه انداخته، انتظار میرفت زیرساختهای ارتباطی بهعنوان یکی از ارکان کلیدی بازسازی اجتماعی، علمی و اقتصادی کشور در اولویت مطلق قرار گیرد اما آنچه در عمل شاهد آن هستیم نه فقط عقبنشینی در حوزه ارتباطات دیجیتال بلکه سقوط آزاد در کیفیت، سرعت و گستره دسترسی به اینترنت است از مرکز تهران تا روستاهای دورافتاده، کاربران ایرانی در وضعیت پساجنگ نهتنها با قطعیهای مکرر، بلکه با سرعتهایی مواجهاند که بیشتر به یک شوخی تلخ میماند تا خدمت قابل اتکا بهطوریکه ارتباط ویدیویی پایدار تبدیل به رؤیایی فراموششده شده و بسیاری از اپلیکیشنهای بینالمللی حتی در ساعات غیرپیک هم از دسترس خارجاند یا با تأخیرهایی چنان زیاد که عملاً غیرقابل استفادهاند.
اما آنچه بیش از همه نگرانکننده است نه ضعفهای فنی که توجیهپذیرند بلکه تصمیمهای سیاسی، امنیتی و مدیریتیای هستند که عملاً مسیر بازسازی زیرساخت دیجیتال کشور را مسدود کردهاند برخی نهادهای مسئول که در شرایط بحرانی، میبایست پیشرو در توسعه و بازآفرینی فناوریهای ارتباطی باشند، خود بهعنوان عامل بازدارنده ظاهر شدهاند با اعمال محدودیتهای گسترده، فیلترینگ افراطی و سیاستهایی که بیش از آنکه ناظر بر تأمین امنیت ملی باشند به نظر میرسد در راستای ایجاد فضای کنترلپذیر و انحصاری برای جریان اطلاعات داخلی طراحی شدهاند.
بیتردید جنگ با اسرائیل نه فقط یک درگیری نظامی، بلکه یک شوک ژئوپلتیکی بود که پیامدهایش بر فضای دیجیتال کشور نیز سنگینی کرد اما پرسش اینجاست: آیا در جهان امروز که حتی در مناطق جنگزده دسترسی به اینترنت بهعنوان یک ابزار ضروری برای بازسازی، آموزش، اطلاعرسانی و بهداشت شناخته میشود، کندسازی عامدانه یا تعلل در بازسازی زیرساخت ارتباطی، قابل دفاع است؟ پاسخ از منظر کارشناسی کاملاً منفی است. زیرساخت اینترنتی نه فقط نیازی فنی بلکه بخشی از اعتماد عمومیست وقتی شهروند پس از تجربه بحران، برای جستوجوی اخبار، ارتباط با نزدیکان یا حتی بهدست آوردن امیدی برای آینده به اینترنت رجوع میکند و چیزی جز صفحه خالی یا خطای اتصال نمییابد، شکست اعتماد عمومی به نهادهای مسئول آغاز میشود.
از منظر فنی، زیرساخت ملی در برابر حملات سایبری یا قطع ارتباطات بینالمللی، آسیبپذیرتر از آنچه تصور میشد ظاهر شد. نبود مراکز تبادل داده داخلی با استاندارد جهانی، ضعف در شبکههای فیبر نوری و عدم استقلال واقعی در مسیرهای انتقال اطلاعات باعث شد تا با کوچکترین اختلال خارجی، اتصال داخلی نیز فلج شود در مقابل، برخی مسئولان بدون آنکه ضعفهای بنیادی را بپذیرند، صرفاً با تأکید بر «ملاحظات امنیتی» اقدام به محدودسازی بیشتر کردند، راهکاری که نهتنها چالشهای موجود را برطرف نکرد بلکه با ایجاد فضای بیاعتمادی، موجب کاهش سرمایه اجتماعی حوزه ارتباطات شد.
در حوزه سیاستگذاری، بودجه اختصاصیافته به وزارتخانههای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات پس از بحران نه تنها افزایش نیافت بلکه در مواردی دچار کاهش یا توقف شد. برنامههای توسعهای عمدتاً تعطیل یا تعلیق شدند و بسیاری از قراردادهای داخلی و بینالمللی متوقف ماندند در فضای کنونی، به نظر میرسد برخی مدیران ارشد ترجیح دادهاند با اتخاذ رویکرد انفعالی، ریسکهای احتمالی را به حداقل برسانند حتی اگر این تصمیم به معنای عقبماندگی مضاعف باشد این در حالیست که در فضای پساجنگ میتوانستیم با استفاده از فرصت بازسازی، رویکردی نوین و جسورانه در حوزه ارتباطات اتخاذ کنیم که نهتنها پاسخگوی نیاز داخلی باشد بلکه ایران را به قطب منطقهای فناوری تبدیل کند، رویایی که فعلاً در حد آرزو باقی مانده است.
کندی اینترنت پس از جنگ نه فقط معضل فنی، بلکه بحران فرهنگی و اجتماعی نیز هست در عصر دیجیتال، رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضای آنلاین، نقش حیاتی در فرآیند بازسازی روانی جامعه دارند وقتی این مسیر ارتباطی با اختلال مواجه شود، شهروندان از تعامل جهانی محروم شده و در انزوای اطلاعاتی قرار میگیرند این وضعیت بهشدت آسیبزا و بحرانزا است بهویژه برای نسل جوانی که ارتباط با جهان را بهعنوان حق طبیعی خود مینگرد همانگونه که در ماههای اخیر دیدهایم، مهاجرت دیجیتال شکل تازهای از مهاجرت نخبگان شده است، افرادی که نه بهخاطر مسائل اقتصادی بلکه بهدلیل محدودیتهای ارتباطی و سانسور گسترده، تصمیم به ترک کشور یا مهاجرت مجازی گرفتهاند.
ادامه وضعیت فعلی، نهفقط مانعی برای رشد اقتصادی و اجتماعیست بلکه تهدیدی برای اعتماد ملی بهحساب میآید. اینترنت کندتر از زندگی لاکپشتی، صرفاً یک تیتر ژورنالیستی نیست انعکاس دردیست که روزانه میلیونها ایرانی آن را لمس میکنند اگر قرار است آیندهای متفاوت بسازیم باید از همین امروز، مسیر بازسازی دیجیتال را با جسارت، تخصص و واقعبینی آغاز کنیم نه با انکار، محدودیت و عقبنشینی.