وقتی بازار سرمایه با طوفان تورم هم‌ نوا می‌شود

مهرناز خوشبخت

شناسه خبر: 184204
وقتی بازار سرمایه با طوفان تورم هم‌ نوا می‌شود

بازار سرمایه ایران در یکی از پیچیده‌ترین مقاطع تاریخ خود ایستاده است؛ مقطعی که شاید بهترین توصیفش این باشد: «ثباتِ بی‌ثباتی». نه رکود کامل حاکم است، نه رونق پایدار. نه اعتماد به‌طور کامل فرو ریخته و نه آن‌قدر احیا شده که بتوان روی موجی قدرتمند از ورود سرمایه حساب کرد. همین وضعیت خاکستری، میدان بازی را برای سرمایه‌گذار ایرانی دشوار ولی در عین حال سرشار از فرصت کرده است.

در اقتصادی که تورم پایدار دارد، هیچ بازاری نمی‌تواند مستقل از آن عمل کند. تورم بالا نه‌تنها ارزش پول ملی را کاهش می‌دهد بلکه نگاه سرمایه‌گذار را نیز تغییر می‌دهد. در چنین فضایی، سرمایه‌گذار نه به‌دنبال بازده‌های خارق‌العاده بلکه به‌دنبال «حفظ ارزش دارایی» است؛ و این نکته‌ای تعیین‌کننده است.

وقتی ارزش پول با سرعت کاهش می‌یابد، سهامی که پشتوانه دارایی واقعی یا درآمد ارزی دارد، مانند سپری دفاعی عمل می‌کند. در مقابل، شرکت‌هایی که بیشتر هزینه‌های ریالی و سودهای تثبیت‌شده دارند، توان مقابله با موج‌های تورمی را از دست می‌دهند. این همان نقطه‌ای است که بازار را از درون تفکیک می‌کند؛ برخی گروه‌ها مقاوم می‌شوند و برخی دیگر شکننده.

بنابر سیاست‌های فعلی، نرخ‌های رسمی سود بانکی بر سطوح نسبتاً بالا تثبیت شده است؛ اما وقتی آن را با شاخص‌های تورم مقایسه می‌کنیم، نرخ واقعی بسیار پایین یا حتی منفی می‌شود. بنابراین سپرده‌گذاری بلندمدت در بانک، تنها می‌تواند توهمی از امنیت ایجاد کند. این مهم‌ترین دلیل است که دوباره چشم‌ها به سمت بازار سرمایه چرخیده است؛ بازاری که با تمام نوسان‌هایش، حداقل امکان «جبران تورم» را دارد.

 

با این حال، افزایش یا کاهش نرخ بهره در آینده نزدیک می‌تواند مسیر بازار سرمایه را تغییر دهد. اگر سیاستگذار مسیر انقباضی‌تری انتخاب کند، بخشی از سرمایه‌ها به سمت سپرده‌ها بازمی‌گردد؛ و اگر سیاست انبساطی ادامه یابد، بازار سهام همچنان یکی از مقصدهای اصلی سرمایه‌گذاران خواهد بود.

 

اقتصاد ایران به‌شکل اجتناب‌ناپذیری با متغیرهای سیاسی گره خورده است. کاهش یا افزایش صادرات نفت و فرآورده‌های پتروشیمی، سطح تخفیف در فروش، امکان نقل‌وانتقال پول و ریسک‌های عملیاتی، مستقیماً بر سودآوری شرکت‌های بزرگ بورسی اثر می‌گذارد. شرکت‌هایی که بتوانند کانال‌های صادراتی پایدار ایجاد کنند و ریسک‌های تحریمی را مدیریت کنند، فرصت‌های بیشتری برای رشد خواهند داشت.

 

از سوی دیگر، کوچک‌ترین سیگنال مثبت در حوزه سیاست خارجی، می‌تواند مانند جرقه‌ای بزرگ بر سطح عمومی قیمت‌ها در بورس تأثیر بگذارد. در این زمینه، بازار سرمایه بیش از هر چیز «بازار انتظارات» است.

 

شرکت‌های پتروشیمی و پالایشی به دلیل ساختار درآمدی مبتنی بر ارز، از تضعیف ریال سود می‌برند. هرچند ریسک‌های تحریمی و محدودیت‌های فروش همچنان جدی است، اما تجربه سال‌های اخیر نشان داده این شرکت‌ها در اغلب دوره‌های نوسان اقتصادی توانسته‌اند جریان سودآوری خود را حفظ کنند.

 

فولاد، مس، روی و سنگ‌آهن نیز در زمره صنایع مقاوم در برابر تورم قرار می‌گیرند. صادرات‌محور بودن و اتصال به قیمت‌های جهانی باعث شده این گروه‌ها نقش یک «لنگر قیمتی» در پرتفوی‌ها را بازی کنند. البته نوسانات قیمت جهانی کامودیتی‌ها و مسائل مربوط به انرژی و حمل‌ونقل همچنان به‌عنوان ریسک‌های ساختاری مطرح‌اند، اما در مجموع این صنایع همواره یکی از گزینه‌های جذاب برای سرمایه‌گذاری میان‌مدت بوده‌اند.

در شرایطی که فشار معیشتی بر خانوارها زیاد است، مصرف کالاهای اساسی کمتر دچار نوسان می‌شود. همین ثبات نسبی تقاضا، شرکت‌های این گروه را به گزینه‌ای مناسب برای سرمایه‌گذارانی تبدیل می‌کند که به‌دنبال یک بخش کم‌ریسک‌تر هستند. شرکت‌هایی که شبکه توزیع قدرتمند و مدیریت هزینه کارآمد دارند، معمولاً عملکرد باثباتی ارائه می‌کنند.

بازار سرمایه ایران، برخلاف ظاهر متلاطمش، همچنان یکی از کارآمدترین مسیرها برای حفظ ارزش دارایی در شرایط تورمی است. این بازار، مانند هر بازار دیگری، برای آنهایی سودآور است که «با تحلیل» حرکت می‌کنند، نه با هیجان. امروز بیش از هر زمان دیگر، سرمایه‌گذار ایرانی باید ترکیبی از دانش مالی، صبر و توانایی مدیریت ریسک داشته باشد.

 

در نهایت، اگرچه هیچ‌کس نمی‌تواند آینده بورس را با قطعیت پیش‌بینی کند، اما می‌توان با انتخاب بخش‌های مقاوم‌تر و مدیریت ریسک هوشمندانه، حتی در میان طوفان نیز راهی برای پیشروی یافت؛ درست مانند ناخدایی که در دل امواج، مسیر را از روی ستاره‌ها می‌خواند.

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار