همبستگی ملی مقاومترین سلاح مقابل دشمن
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

نقش ارق ملی در زمان بحران پدیدهای است که همواره جوامع انسانی را تحت تأثیر قرار داده و میتواند بهعنوان یک نیروی محرکه برای انسجام اجتماعی و تقویت همبستگی ملی عمل کند. زمانی که یک کشور با تهدیدهای داخلی یا خارجی روبهرو میشود، حس ملیگرایی بهعنوان یکی از قویترین ابزارهای روانشناختی و اجتماعی میتواند مردم را به سمت اتحاد سوق دهد و به آنها نیرویی تازه ببخشد. این مفهوم در ایران نیز سابقهای دیرینه دارد و از دوران باستان، ایرانیان همواره به هویت ملی خود افتخار کردهاند در بزنگاههای تاریخی بهویژه هنگام بحرانها، این حس نقش مهمی در انسجام اجتماعی ایفا کرده است.
در طول تاریخ، از مقاومت در برابر حملات خارجی مانند حمله مغولها و جنگهای ایران و روس گرفته تا انقلاب مشروطه و جنگ تحمیلی، حس ملیگرایی همواره مردم را به اتحاد و همبستگی سوق داده است این احساس نهتنها در عرصه سیاسی و نظامی بلکه در فرهنگ و هنر نیز نمود داشته است. بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی از فردوسی گرفته تا شاملو، در آثار خود به اهمیت هویت ملی و همبستگی اجتماعی اشاره کردهاند اما این پدیده همیشه مثبت و سازنده نیست اگر ملیگرایی از مسیر صحیح خود منحرف شود، میتواند به تعصبات کور، طرد گروههای مختلف اجتماعی و ایجاد گسلهای عمیق میان مردم منجر شود در برخی موارد، سیاستمداران از این احساسات برای تقویت قدرت خود و سرکوب مخالفان بهره میبرند و در نهایت، بهجای آنکه عامل وحدت باشد تبدیل به ابزاری برای تفرقه و نابودی ارزشهای مشترک میشود بااینحال، وقتی حس ملیگرایی بهدرستی هدایت شود میتواند مردم را به یاری یکدیگر، تلاش جمعی برای حل بحرانها و نادیده گرفتن اختلافات برای هدفی بزرگتر ترغیب کند.
در شرایطی که کشور با بحرانهایی نظیر جنگ، تحریم اقتصادی، بلایای طبیعی یا حتی ناآرامیهای داخلی دستوپنجه نرم میکند، حس ملیگرایی تبدیل به یک عنصر حیاتی در بقای جامعه میشود در چنین مواقعی، مردم معمولاً به تاریخ و ارزشهای مشترک خود رجوع میکنند و تلاش میکنند هویت جمعی را تقویت نمایند. این احساس نهتنها باعث انسجام اجتماعی میشود، بلکه در سطح روانی نیز میتواند عاملی برای افزایش تابآوری مردم در برابر سختیها باشد.
اما باید توجه داشت که برای آنکه ملیگرایی در زمان بحران نقش سازندهای ایفا کند، نیاز به مدیریت صحیح دارد. رسانهها، سیاستمداران و نخبگان فکری باید مراقب باشند که این حس به نفرتپراکنی و حذف گروههای مختلف جامعه منجر نشود. تاریخ بارها نشان داده که ملیگرایی در صورت مدیریت نادرست میتواند به شکلگیری دشمنیهای داخلی، افراطگرایی و حتی جنگهای ویرانگر ختم شود بنابراین، اگر قرار است از حس ملیگرایی بهعنوان ابزار اتحاد استفاده شود، باید بهگونهای هدایت شود که مبتنی بر احترام به تنوع اجتماعی، پذیرش عقاید مختلف و حفظ کرامت انسانی باشد.
بااینحال، مفهوم ملیگرایی در ایران همواره با چالشهایی همراه بوده است در برخی مقاطع تاریخی، این حس بهدرستی هدایت شده و موجب تقویت وحدت ملی شده است، اما در برخی موارد نیز به ابزار سیاسی برای حذف مخالفان یا ایجاد شکافهای اجتماعی تبدیل شده است به همین دلیل، مدیریت صحیح این احساس و هدایت آن در مسیر سازنده، امری حیاتی برای حفظ انسجام اجتماعی و پیشرفت کشور محسوب میشود از سوی دیگر، در دنیای امروز که ارتباطات جهانی و همبستگی بینالمللی اهمیت بیشتری یافته، ارق ملی نباید تبدیل به سد مقابل تعاملات جهانی شود. جوامعی که بیشازحد بر ملیگرایی تکیه میکنند، ممکن است درهای توسعه و پیشرفت را به روی خود ببندند و در نهایت از رقابت جهانی عقب بمانند بنابراین، یک ملیگرایی هوشمندانه باید بهگونهای طراحی شود که هم انسجام داخلی را حفظ کند و هم باعث تعامل سازنده با جهان شود.
در نهایت، نقش ملیگرایی در زمان بحران به این بستگی دارد که چگونه از آن بهره گرفته شود اگر بهعنوان ابزار تفرقه استفاده شود، تنها زخمهای جامعه را عمیقتر خواهد کرد اما اگر در مسیر درست هدایت شود، میتواند مردم را به یکدیگر نزدیک کرده، انسجام اجتماعی را تقویت کند و کشور را در برابر بحرانها مقاومتر سازد بنابراین، آنچه اهمیت دارد، نه صرفاً وجود ملیگرایی، بلکه نحوه مدیریت و هدایت آن در مسیر درست است.