زنگ خطر دوباره برای اقتصاد خوزستان؛ آزمونی برای مدیریت انرژی، نه برای تاب‌آوری صنایع

محدودیت گاز هنوز در بسیاری از استان‌ها آغاز نشده، اما در خوزستان زودتر از موعد به صدا درآمده است؛ آن‌هم در استانی که بار اصلی تولید صنعتی جنوب‌غرب کشور را بر دوش می‌کشد و صنایع مادرش، از فولاد تا پتروشیمی و سیمان، به‌عنوان موتور اشتغال و ارزش‌آفرینی شناخته می‌شوند. آغاز زودهنگام این محدودیت‌ها فقط یک هشدار فنی نیست، بلکه نشانه اختلالی ساختاری در مدیریت انرژی کشور و استان است؛ اختلالی که اگر همین امروز مهار نشود، می‌تواند به بحرانی اقتصادی در زمستان پیش رو تبدیل شود.

شناسه خبر: 184200
زنگ خطر دوباره برای اقتصاد خوزستان؛ آزمونی برای مدیریت انرژی، نه برای تاب‌آوری صنایع

خوزستان، برخلاف تصور بیرونی، فقط یک استان نفت‌خیز نیست؛ پیکره اصلی صنعت فولاد کشور در جنوب همین‌جاست. فولاد خوزستان و مجموعه صنایع پیرامونی آن سال‌هاست که نه‌تنها بار تولید داخلی، بلکه بخش قابل‌توجهی از صادرات غیرنفتی ایران را تأمین کرده‌اند. در چنین بستری، وقتی محدودیت گاز از آبان‌ماه آغاز می‌شود، معنای آن ساده است: تهدید مستقیم تولید، اشتغال و درآمد استان.

 

پذیرفتنی نیست که استانی با این ظرفیت صنعتی، از اولین قربانیان ناترازی انرژی باشد. هنر مدیریت منابع این نیست که صنایع را یکی‌یکی به مرز تعطیلی بکشاند و با فشار دستوری، تولید را قربانی کمبودها کند. هنر آن است که با برنامه‌ریزی هوشمند، مدیریت تقاضا، اولویت‌بندی و اصلاح شبکه انتقال، انرژی را به گلوگاه توسعه تبدیل نکنیم.

 

اینکه در خوزستان ــ استانی که خود بخش عمده گاز و انرژی کشور را تولید می‌کند ــ محدودیت‌ها همانند سایر نقاط اعمال می‌شود، پیام خطرناکی دارد: مدیریت انرژی کشور هنوز به‌جای نگاه راهبردی، گرفتار تصمیم‌های روزمره است. نتیجه این رویکرد، کاهش تولید، توقف صادرات، افت جریان نقدینگی و در نهایت فشار مستقیم بر اشتغال و معیشت هزاران خانواده است؛ خانواده‌هایی که زندگی‌شان به ساعت کار کوره‌ها، خط ذوب و واحدهای احیا گره خورده است.

 

در صنعت فولاد، نمی‌توان چشم بر این واقعیت بست که هر روز محدودیت گاز، معادل میلیون‌ها دلار خسارت مستقیم است؛ خسارتی که نه جبران می‌شود و نه قابل انتقال به آینده است. زنجیره فولاد، زنجیره‌ای سرد و گرم است؛ اگر حلقه‌ای متوقف شود، کل خط تولید و درنتیجه اقتصاد استان و کشور آسیب می‌بیند. اقتصادی که همین حالا زیر فشار تورم، تحریم و بی‌ثباتی ارزی است، توان تحمل شوک دیگری را ندارد؛ به‌ویژه در استانی که هر درصد افت تولید، اثر اجتماعی و امنیتی فوری دارد.

 

خوزستان نمی‌تواند با نسخه‌هایی اداره شود که برای استان‌های کم‌صنعت نوشته شده است. این استان نیازمند الگوی اختصاصی مدیریت انرژی است؛ الگویی که در آن، فولاد و صنایع مادر در اولویت تأمین قرار گیرند، ناترازی‌ها از طریق مدیریت مصرف خانگی و تجاری جبران شود، و طرح‌های توسعه‌ای تنها زمانی مجاز باشند که زیرساخت انرژی قابل اتکا فراهم شده باشد.

 

خوزستان بیش از هر استان دیگری ثابت کرده که می‌تواند موتور رشد صنعتی ایران باشد؛ اما این موتور بدون سوخت، خاموش می‌شود.

و خاموشی این موتور، خاموشی یک استان نیست؛ خاموشی بخشی از اقتصاد ملی است.

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار