روایت «جهان اقتصاد» از سدهای خالی ۱۴۰۴ مرثیه‌ای برای سدهای خاموش!

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 180164

 

 

در بهار سال ۱۴۰۴، ایران وارد فصلی شد که دیگر طراوت و طنین چشمه‌ها و نغمه‌ی رودها را با خود نیاورد. باران، انگار عهدش را شکسته بود. آسمان، هرچقدر هم که تیره و خاکستری شد، اشکی نریخت. و سدها، آن غول‌های سنگی تشنه، یکی‌یکی به مرز خالی شدن رسیدند. گویی اژدهای آب که قرن‌ها در دل کوهستان‌ها و دره‌ها خوابیده بود، این‌بار دیگر چشم گشودن را فراموش کرده بود.

به گزارش «جهان اقتصاد»، در سال‌های گذشته، ایران با خشکسالی‌های متعدد مواجه شده بود، اما بحران امسال تفاوتی اساسی داشت: سدهای بزرگ کشور، از کرخه گرفته تا زاینده‌رود، از دریاچه‌ی سد لار تا طشت سد دز، به پایین‌ترین تراز ذخیره‌ی آب در نیم قرن اخیر رسیدند. بر اساس آمار رسمی وزارت نیرو، میانگین حجم آب ذخیره‌شده در سدهای کشور کمتر از ۳۵ درصد ظرفیت اسمی آن‌ها گزارش شد؛ در برخی مناطق نظیر جنوب شرق کشور، این رقم به زیر ۱۵ درصد رسید.

سد زاینده‌رود، که روزگاری نه تنها پایتخت فرهنگی ایران یعنی اصفهان را سیراب می‌کرد بلکه مزارع و باغات اطراف را نیز سرسبز نگه می‌داشت، حالا به حوضچه‌ای گلی تبدیل شده بود که مردم محلی از آن عبور می‌کردند بی‌آنکه نیاز به قایق داشته باشند. سد کرخه، از مهم‌ترین سازه‌های آبی در جنوب غرب کشور، نیز تا مرز توقف کامل تولید برق و آب‌رسانی پیش رفت.

چه شد که چنین فاجعه‌ای رقم خورد؟ پاسخ ساده نیست، اما چند عامل اصلی را می‌توان برشمرد:

کاهش بارش و تغییر اقلیم: در زمستان ۱۴۰۳-۱۴۰۴، میانگین بارش کشور حدود ۳۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بود. در برخی نقاط مثل یزد و کرمان، این کاهش به ۵۰ درصد نیز رسید. الگوهای اقلیمی نیز تغییر کرده‌اند؛ بارش‌ها دیگر نه آهسته و مداوم، بلکه رگباری و سیلابی‌اند که به جای نفوذ در زمین، رواناب سطحی تولید می‌کنند و اغلب نیز با خود فرسایش می‌آورند

مدیریت نادرست منابع آب: کشاورزی، با مصرف بیش از ۸۰ درصد منابع آبی کشور، هنوز با روش‌های سنتی آبیاری اداره می‌شود. طرح‌های انتقال آب نیز در بسیاری از موارد به تنش‌های بیشتر منطقه‌ای انجامیده‌اند.

مصرف بی‌رویه شهری و صنعتی: شهرها، به‌خصوص کلان‌شهرهایی مانند تهران، مشهد و اصفهان، با مصرف بیش از ظرفیت طبیعی منابع خود، به برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی ادامه داده‌اند. این برداشت‌ها باعث فرونشست زمین، کاهش کیفیت آب و در نهایت تهدید جدی بر پایداری اکوسیستم‌ها شده است.

در شهرهای مختلف، نشانه‌های بحران آشکار است. در شهرکرد، جیره‌بندی آب به پنج ساعت در روز رسیده است. در شیراز، مردم برای تأمین آب آشامیدنی باید از تانکرهای سیار استفاده کنند. در روستاهای استان سیستان و بلوچستان، خانواده‌هایی هستند که روزها پیاده‌روی می‌کنند تا از چاه‌های نیمه‌خشک آب بیاورند.

بحران کم‌آبی حالا نه فقط دغدغه‌ای زیست‌محیطی، بلکه بحرانی امنیتی، اقتصادی و اجتماعی شده است. بسیاری از صنایع، به‌ویژه صنایع فولاد و پتروشیمی که مصرف آب بالایی دارند، با کاهش ظرفیت تولید یا تعطیلی مواجه شده‌اند. کشاورزان، که پیش از این نیز با خشکسالی و بی‌ثباتی قیمت‌ها دست‌به‌گریبان بودند، حالا با زمین‌های ترک‌خورده و محصولاتی نابودشده تنها مانده‌اند.

در عین حال، افزایش مهاجرت از روستاها به حاشیه‌ی شهرها باعث شکل‌گیری بافت‌های غیررسمی و چالش‌های جدیدی در خدمات‌رسانی، امنیت و اشتغال شده است.

بله، اما آسان و سریع نیست. بازگرداندن اژدهای آب از خواب، نیاز به تلاشی فراگیر، چندلایه و بلندمدت دارد. چند راهکار که کارشناسان در سال‌های اخیر بر آن تأکید داشته‌اند، عبارت‌اند از:

اژدهای آب ممکن است خفته باشد، اما مرده نیست. همچنان می‌توان امید داشت که روزی از دریاچه‌ی خشک‌شده‌ی ارومیه دوباره پرنده‌ها برخیزند، که زاینده‌رود دوباره صدای کودکان را در کنارش بشنود، که سدی پر شود و نه برای برق، که برای زندگی بجوشد.

اما این افسانه فقط وقتی واقعی می‌شود که همهاز مردم عادی گرفته تا سیاست‌گذارانبپذیرند که آب، دیگر بی‌پایان نیست. آن‌وقت شاید، فقط شاید، اژدهای آب دوباره بیدار شود.

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار