حذف چهار صفر طلوع دوباره پول ملی یا سراب اقتصادی؟
راضیه احمدوند

تصویب حذف چهار صفر از پول ملی ایران توسط مجلس، اقدامی مهم و نمادین در مسیر اصلاحات اقتصادی کشور است که میتواند علاوه بر تسهیل مبادلات مالی، تأثیرات عمیقی بر روان مردم و اعتماد عمومی به نظام پولی داشته باشد. اما این تصمیم با وجود مزایای آشکار، چالشها و ریسکهای خاص خود را نیز به همراه دارد که نیازمند درک دقیق و مدیریت هوشمندانه است.
محسن عسگری، کارشناس اقتصادی در گفتگو با جهان اقتصاد، گفت: حذف چهار صفر از پول ملی در ایران، موضوعی است که در سالهای اخیر بارها مطرح شده و حالا نمایندگان مجلس با تصویب آن گامی عملی در جهت بازسازی نظام پولی کشور برداشتهاند. این اقدام نه تنها از منظر اقتصادی بلکه به لحاظ نمادین و روانی نیز اهمیت فراوانی دارد.
وی افزود: از منظر اقتصادی، حذف صفرها به طور مستقیم بر کاهش اعداد بزرگ در معاملات روزمره تأثیر میگذارد و سبب سادهتر شدن محاسبات مالی میشود. وقتی واحد پول به دلیل تورم شدید ارزش خود را از دست میدهد و اعداد در مبادلات مالی به سطوح نجومی میرسد، انجام تراکنشها، حسابداری و حتی تبلیغات اقتصادی به امری پیچیده تبدیل میشود. حذف چهار صفر در این زمینه نقش مهمی ایفا میکند و علاوه بر کاهش هزینههای مبادلاتی، به ارتقای کارایی سیستمهای مالی کشور کمک میکند.
اما این اقدام تنها یک بازسازی عددی نیست؛ بلکه نمادی از تلاش برای بازگرداندن ثبات و اعتبار به پول ملی است. در سالهای گذشته، تورم مزمن و کاهش ارزش ریال، مردم را نسبت به آینده اقتصادی ناامید کرده است. حذف صفرها میتواند به عنوان یک سیگنال قوی به بازارها و افکار عمومی تلقی شود که دولت در پی اصلاحات واقعی و بهبود وضعیت مالی کشور است. این موضوع میتواند اعتماد عمومی را تا حدی بازگرداند و التهابات روانی ناشی از کاهش ارزش پول را کاهش دهد.
عسگری ادامه داد: با این وجود، این تصمیم دارای پیچیدگیها و ریسکهایی نیز هست. اگر حذف صفرها صرفاً به صورت عددی و بدون اصلاحات ساختاری در سیاستهای پولی، مالی و اقتصادی کشور انجام شود، اثرات کوتاهمدت آن پایدار نخواهد بود و ممکن است صرفاً یک «پاککردن صورت مسئله» تلقی شود. تورم همچنان باقی خواهد ماند و ارزش پول ملی دوباره کاهش خواهد یافت؛ در نتیجه، نیاز به تکرار این روند و کاهش مجدد صفرها یا حتی اصلاحات شدیدتر اجتنابناپذیر خواهد بود.
این فعال اقتصادی بیان کرد: از سوی دیگر، اجرای موفقیتآمیز این طرح نیازمند اطلاعرسانی دقیق، فرهنگسازی گسترده و هماهنگی کامل میان بانک مرکزی، دستگاههای مالی، بازارها و مردم است. در غیر این صورت، عدم شفافیت و ابهام در مراحل اجرایی میتواند باعث سردرگمی و افزایش بیاعتمادی شود. همچنین، اصلاح نرمافزارهای بانکی، دستگاههای پرداخت و حسابداری و تطبیق آنها با پول جدید، هزینه و زمان قابل توجهی میطلبد.
عسگری تصریح کرد: در عرصه بینالمللی نیز حذف صفرها میتواند نشانهای از اراده ایران برای ثباتبخشی به اقتصادش و بهبود جایگاه پول ملی در بازارهای جهانی باشد. اگر همراه با سیاستهای اقتصادی مدبرانهتر و مدیریت تورم انجام شود، میتواند بر روابط اقتصادی خارجی و جذب سرمایهگذاری نیز اثرگذار باشد.
این کارشناس اقتصادی در پایان با تاکید بر اینکه حذف چهار صفر از پول ملی ایران فرصتی است طلایی برای بازسازی اعتماد اقتصادی و روانی جامعه به نظام مالی کشور خواهد بود، اظهار داشت: اما این تحول نیازمند همراهی سیاستهای کلان اقتصادی، اصلاحات ساختاری، شفافیت و مدیریت دقیق است تا بتواند به اهداف واقعی خود دست یابد و فقط به یک تغییر ظاهری و موقتی محدود نشود.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، حذف چهار صفر از پول ملی، اقدامی جسورانه در مسیر بازسازی اعتبار پول ملی است که میتواند با کاهش پیچیدگیهای روزمره اقتصادی و روانسازی معاملات، زمینه را برای ارتقای ثبات اقتصادی فراهم کند. با این حال، اهمیت اصلی این اصلاح نه در کاهش عددی، بلکه در پیامدهای کلان آن است؛ اگر این تغییر با سیاستهای ساختاری جامع و همزمان در کنترل تورم، افزایش شفافیت مالی و تقویت اعتماد عمومی همراه نشود، اثرات آن کوتاهمدت و زودگذر خواهد بود.
از سوی دیگر، موفقیت این طرح نیازمند انسجام سیاستگذارانه، ارتباط مستمر با جامعه و آموزش گسترده است تا ابهامات و نگرانیهای مردم کاهش یافته و این تحول به عاملی برای افزایش سرمایه اجتماعی تبدیل شود. بنابراین، حذف صفرها را باید نه به عنوان پایان مسیر، بلکه به عنوان آغاز فصلی نوین در سیاستهای پولی و اقتصادی کشور دید؛ فصلی که موفقیت آن مستلزم رویکردی جامع، واقعبینانه و مبتنی بر ثبات و پیشبینیپذیری است.
با این حال، باید توجه داشت که حذف صفرها به خودی خود درمانی جادویی برای مشکلات عمیق اقتصادی نیست. این تغییر زمانی موفق خواهد بود که در کنار سیاستهای پولی و مالی هدفمند، از جمله کنترل تورم، اصلاح ساختارهای اقتصادی و بهبود فضای کسبوکار، اجرا شود. در غیر این صورت، صرف تغییر ظاهری واحد پول، ممکن است تنها اثر کوتاهمدت داشته باشد و حتی در صورت عدم همراهی با اقدامات اصلاحی، مجدداً موجب سردرگمی و کاهش اعتماد مردم به نظام پولی شود.
از سوی دیگر، پیامدهای روانی این اقدام نباید دستکم گرفته شود. ایجاد آگاهی و اعتماد عمومی نسبت به این تغییر، همراه با شفافسازی کامل درباره اهداف و چگونگی اجرای آن، کلید موفقیت طرح خواهد بود. همچنین لازم است زیرساختهای بانکی و فناوری مالی کشور به گونهای تقویت شوند که انتقال و سازگاری با واحد پول جدید به نرمی و بدون اختلال انجام پذیرد.
در نهایت، حذف چهار صفر را باید به چشم فرصتی برای شروع اصلاحات عمیقتر اقتصادی دید؛ اصلاحاتی که شامل سیاستهای بلندمدت ضدتورمی، تقویت تولید داخلی، افزایش صادرات و بهبود مدیریت مالی دولت است. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود که ریال تازهنفس، جایگاه خود را در بازارهای داخلی و بینالمللی تثبیت کند و زمینهساز رونق و ثبات پایدار در اقتصاد ایران باشد.