«جهان اقتصاد» گزارش می دهد وقتی مدیریت مصرف برق فقط شعار است

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 180089

با رسیدن فصل گرما، تابستانی که قرار بود با نوای کولر و صدای خنک باد پنکه همراه باشد، به فصلی پر از خاموشی‌های پی‌در‌پی تبدیل شده؛ خاموشی‌هایی که نه تنها آرامش خانه‌ها را سلب کرده، بلکه زندگی روزمره مردم را نیز مختل کرده است. امسال، بیش از همیشه، شهروندان در گوشه‌وکنار کشور با قطعی مکرر برق مواجه‌اند. قطعی‌هایی که نه برنامه دارند، نه اعلام قبلی، و نه منطقی پشت آن‌ها احساس می‌شود.

به گزارش خبرنگار «جهان اقتصاد»، در گذشته‌ای نه‌چندان دور، خاموشی‌ها لااقل برنامه داشتند. مردم می‌دانستند چه ساعتی برق می‌رود و چه ساعتی برمی‌گردد. اما اکنون، برق مثل مهمانی ناخوانده، هر وقت دلش بخواهد می‌رود و هر وقت دلش بخواهد، شاید برگردد! خانه‌هایی که در گرمای بالای ۴۰ درجه بدون کولر، یخچال یا حتی پنکه مانده‌اند، حالا بیشتر شبیه سونا شده‌اند تا پناهگاهی برای استراحت.

خانه‌داران، به‌ویژه افراد سالمند، بیماران یا خانواده‌هایی با کودک خردسال، بیشترین آسیب را از این وضعیت می‌بینند. نبود برق مساوی است با گرما، بی‌خوابی، غذاهای فاسد در یخچال، لباس‌هایی شسته نشده و موبایل‌هایی که دیگر شارژ ندارند. اگر هم کسی فکر فرار از گرما به مراکز عمومی مثل پارک یا مجتمع تجاری را داشته باشد، باز هم به مشکل می‌خورد، چرا که قطعی برق تنها مختص خانه‌ها نیست و بسیاری از مغازه‌ها، بانک‌ها، آسانسورها، دستگاه‌های خودپرداز و حتی مراکز درمانی نیز از این بی‌برقی در امان نمانده‌اند.

مسئولان، مثل همیشه، دلایل متعددی برای توجیه این قطعی‌ها مطرح می‌کنند؛ از افزایش مصرف برق گرفته تا کاهش تولید نیروگاه‌ها، کاهش سطح آب سدها، مشکلات تأمین سوخت نیروگاهی و حتی تقصیر مصرف‌کنندگان خانگی! اما برای شهروندی که در میان گرمای ظهر تابستان برق‌اش قطع شده، این توضیحات تنها آرامشی لحظه‌ای ایجاد می‌کند و راه‌حلی برای مشکلش نیست.

در سال‌های گذشته، بارها و بارها شعارهایی مانند «مدیریت مصرف»، «مصرف بهینه»، و «صرفه‌جویی» را از زبان مسئولان شنیده‌ایم. اما آنچه کمتر دیده‌ایم، تلاش واقعی برای اصلاح زیرساخت‌ها، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های نو یا حتی شفافیت در ارائه برنامه زمان‌بندی قطعی‌ها بوده است. بسیاری از کشورهای گرم‌سیری، با بهره‌گیری از انرژی خورشیدی، موفق شده‌اند بخشی از بار مصرف خود را جبران کنند. اما در ایران، کشوری با تابش بالای خورشید، هنوز انرژی خورشیدی در حد پروژه‌های آزمایشی باقی مانده.

در این شرایط، مردم چاره‌ای جز سازگاری ندارند. برخی اقدام به خرید ژنراتور کرده‌اند؛ برخی دیگر به استفاده از پنکه‌های دستی و مه‌پاش‌ها روی آورده‌اند. کسب‌وکارهای کوچک، مثل نانوایی‌ها یا فروشگاه‌های مواد غذایی، سعی دارند با ذخیره برق یا خرید باتری‌های اضطراری، دوام بیاورند. با این حال، هزینه تأمین برق جایگزین برای خانوارها و مشاغل خرد بسیار سنگین است و همه توان چنین کاری را ندارند.

کارشناسان معتقدند بدون برنامه‌ریزی دقیق، سرمایه‌گذاری هدفمند در زیرساخت‌های برق، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و بازنگری در ساختار مصرف، شرایط هر سال بدتر خواهد شد. حتی ممکن است در آینده‌ای نزدیک، خاموشی‌های زمستانی نیز مانند تابستانی‌ها، به روالی عادی تبدیل شود. در حالی‌که دنیا به سمت هوشمندسازی شبکه‌های توزیع برق می‌رود، ما هنوز درگیر قطع‌وبرق‌های بدون اطلاع هستیم.

با وجود تمام این مشکلات، هنوز کورسویی از امید در دل مردم باقی است. امید به آن‌که با فشار افکار عمومی، رسانه‌ها و کارشناسان، تغییری در وضعیت مدیریت منابع انرژی رخ دهد. امید به آن‌که مسئولان، خاموشی را نه به عنوان اتفاقی ناگزیر، بلکه نتیجه‌ای از سوء‌مدیریت بپذیرند و برایش راه‌حلی اصولی بیابند. شاید روزی برسد که واژه «خاموشی» فقط به خواب آرام شبانه مربوط باشد و نه به کابوس بی‌برقی در میانه تابستان داغ.

 

 

ارسال نظر