جهان اقتصاد بررسی می‌کند: سینمای لاله زار در آتش بی‌توجهی سوخت

مهرناز خوشبخت روزنامه‌نگار

شناسه خبر: 184574
جهان اقتصاد بررسی می‌کند:
سینمای لاله زار در آتش بی‌توجهی سوخت

ساعت هنوز به هفت صبح نرسیده بود که شعله‌های سرکش از دل یک بنای متروکه در خیابان لاله‌زار زبانه کشیدند؛ ساختمانی که روزگاری سینما بود، خاطره بود، بخشی از حافظه‌ی جمعی این شهر بود اما حالا، تنها یک قاب سوخته از آن باقی مانده است. آتش‌سوزی اخیر در سینمای متروکه لاله‌زار، نه یک اتفاق ناگهانی که نتیجه‌ی مستقیم بی‌توجهی مزمن به میراث فرهنگی و تاریخی تهران است، زخمی کهنه که حالا با شعله‌های آتش دوباره سرباز کرده است.

شاید این حادثه را بتوان در ردیف دیگر حوادث شهری قرار داد اما وقتی به عمق ماجرا نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که این حریق، محصول یک زنجیره‌ی طولانی از بی‌توجهی‌ها، نبود سیاست‌گذاری‌های پیشگیرانه و فقدان اراده‌ی جدی برای حفظ میراث فرهنگی است. رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران به‌درستی تأکید کرده که این حریق «یک حادثه نیست» بلکه نتیجه‌ی رهاشدگی بناهایی است که روزگاری شناسنامه‌ی فرهنگی این شهر بودند و امروز به پناهگاه موش‌ها و انبار ضایعات بدل شده‌اند.

سینمای متروکه لاله‌زار، تنها یک نمونه از ده‌ها بنای تاریخی رهاشده در پایتخت است. بناهایی که در سکوت و بی‌تفاوتی، یکی‌یکی فرو می‌ریزند یا در آتش می‌سوزند این آتش‌سوزی اگرچه خوشبختانه تلفات جانی نداشت، اما خسارتی جبران‌ناپذیر به پیکره‌ی فرهنگی شهر وارد کرد. ساختمانی که می‌توانست با اندکی توجه به یک مرکز فرهنگی، یک موزه‌ی سینما یا حتی یک پاتوق هنری بدل شود حالا تنها خاکستر است.

سؤال اینجاست: مسئولیت این رهاشدگی با کیست؟ آیا صرفاً باید شهرداری را مقصر دانست؟ یا سازمان میراث فرهنگی نیز در این میان سهمی دارد؟ واقعیت این است که مسئولیت حفظ و احیای بناهای تاریخی یک مسئولیت چندوجهی است که نیازمند همکاری نهادهای مختلف از جمله شهرداری، سازمان میراث فرهنگی، شورای شهر و حتی بخش خصوصی است اما آنچه در عمل می‌بینیم، چیزی جز پاس‌کاری مسئولیت‌ها و بی‌عملی نیست.

در این میان نقش مدیریت شهری بسیار کلیدی است. شهرداری تهران به‌عنوان متولی اصلی مدیریت شهری باید برنامه‌ای جامع برای شناسایی، مرمت و بهره‌برداری از بناهای تاریخی متروکه داشته باشد اما متأسفانه، آنچه در عمل دیده می‌شود بیشتر تمرکز بر پروژه‌های عمرانی پرهزینه و بعضاً کم‌اثر است تا توجه به میراثی که می‌تواند هویت فرهنگی شهر را حفظ کند. حذف ریسک و ایمن‌سازی جداره‌های میراثی، همان‌طور که در اظهارات اخیر اعضای شورای شهر نیز آمده، باید فوراً در دستور کار قرار گیرد اما آیا این «فوریت» در عمل هم معنا دارد یا باز هم باید منتظر حادثه‌ی بعدی باشیم تا دوباره وعده‌هایی داده شود که هیچ‌گاه عملی نمی‌شوند؟

سازمان آتش‌نشانی نیز باید در این زمینه نقش فعال‌تری ایفا کند نه صرفاً در زمان وقوع حادثه، بلکه در قالب بازدیدهای دوره‌ای، هشدارهای ایمنی و همکاری با نهادهای مسئول برای شناسایی نقاط پرخطر. آتش‌سوزی در بنایی با سقف شیروانی چوبی و دیوارهای فرسوده، قابل پیش‌بینی بود اما آیا کسی پیش از این، زنگ خطر را به صدا درآورده بود؟

این حادثه حامل پیام‌های مهمی است، وقتی یک بنای تاریخی به حال خود رها می‌شود، نه‌تنها ارزش فرهنگی خود را از دست می‌دهد بلکه به تهدیدی برای امنیت عمومی بدل می‌شود این تهدید، هم می‌تواند به شکل آتش‌سوزی بروز کند هم به شکل فرو‌ریزش، هم به‌صورت تبدیل‌شدن به پاتوق آسیب‌های اجتماعی بنابراین، حفظ بناهای تاریخی صرفاً یک دغدغه‌ی فرهنگی نیست بلکه یک ضرورت اجتماعی و حتی امنیتی است.

حفاظت از میراث معماری، نیازمند یک رویکرد علمی و چندرشته‌ای است. نمی‌توان با نگاه صرفاً اداری یا بودجه‌محور به این موضوع پرداخت، باید متخصصان مرمت، معماران، جامعه‌شناسان و حتی اقتصاددانان در کنار هم بنشینند و برای احیای این بناها راهکار ارائه دهند. تجربه‌ی کشورهای دیگر نشان داده که با سرمایه‌گذاری هوشمندانه می‌توان بناهای متروکه را به مراکز فرهنگی، گردشگری یا حتی اقتصادی تبدیل کرد اما لازمه‌ی این کار، داشتن اراده، برنامه و شفافیت است؛ سه عنصری که متأسفانه در مدیریت شهری ما کمتر دیده می‌شود.

آتش‌سوزی سینمای متروکه لاله‌زار، نه اولین حادثه از این دست است و نه آخرین، اگر روند فعلی ادامه یابد این حادثه، فرصتی است برای بازنگری در سیاست‌های میراثی برای بازتعریف نقش نهادهای مسئول و برای بیدار شدن از خواب غفلت. اگر امروز نجنبیـم فردا شاید دیگر چیزی برای نجات دادن باقی نمانده باشد. لاله‌زار، روزگاری قلب تپنده‌ی فرهنگ و هنر این شهر بود مبادا که در غفلت ما به خاکستر بدل شود.

 

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار