جهان اقتصاد گزارش می دهد
از سدسازی تا سدسوزی!
گلناز پرتوی مهر
در دل کوهها، جایی که صدای آب تا دیروز سمفونی زندگی بود، امروز صدای خشخش ترکهای زمین است که به گوش میرسد. سدهایی که روزگاری نماد قدرت، تدبیر و آیندهنگری بودند، این روزها با لبهای خشکیده به آسمان چشم دوختهاند، شاید بارانی ببارد و دوباره جان بگیرند. کمآبی در سدهای کشور به یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی بدل شده؛ بحرانی که نهفقط منابع طبیعی، که معیشت مردم و امنیت ملی را نیز تهدید میکند.
آمارهایی که هشدار میدهند
بر اساس آخرین آمار وزارت نیرو، حجم ذخایر آبی در سدهای مهم کشور نسبت به سال گذشته کاهش قابلتوجهی داشته است. در برخی استانها، میزان ورودی آب به سدها حتی به نصف میانگین بلندمدت نرسیده و سدهایی چون زایندهرود، لار، درودزن و کرخه روزهای سختی را سپری میکنند. گزارشها حاکی از آن است که میزان پرشدگی مخازن برخی سدها به کمتر از ۳۰ درصد رسیده که این وضعیت در سالهای اخیر بیسابقه بوده است.
آب هست، ولی کم است… خیلی کم
علتهای متعددی در بروز این بحران دخیل هستند؛ کاهش بارندگی، خشکسالیهای متوالی، برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، و البته مدیریت ناپایدار منابع آب. بارندگی در سال آبی گذشته در برخی حوضههای آبریز تا ۴۰ درصد کاهش داشته و این به معنی آن است که سدها نتوانستهاند ذخایر استراتژیک خود را تأمین کنند. از سوی دیگر، برداشتهای بیبرنامه از آب سدها برای مصارف کشاورزی و صنعتی، موجب شده تعادل منابع و مصارف بههم بخورد.
کِشتی که دیگر با آب نمیرود
در میان قربانیان کمآبی سدها، کشاورزان در صف نخست قرار دارند. بسیاری از آنها با چشمانی نگران به زمینهای خشک و ترکخورده خود مینگرند، جایی که تا دیروز گندم و برنج میرویید، حالا جز خاکِ بیجان چیزی ندارد. کاهش ذخیره سدها به معنی کاهش سهمیه آب کشاورزی است؛ موضوعی که مستقیماً به کاهش تولید و افزایش قیمت محصولات کشاورزی منجر میشود.
شهرهایی که با تشنگی بیدار میشوند
در برخی مناطق، کمآبی سدها بر تأمین آب شرب نیز سایه انداخته است. هرچند مسئولان همچنان اطمینان میدهند که آب شرب مردم تأمین میشود، اما برنامههای مدیریت اضطراری مانند آبرسانی سیار یا قطع موقت در ساعات کممصرف، زمزمههایی نگرانکننده است که نشان از وضعیت بحرانی دارد. برخی شهروندان در مناطق جنوبی و مرکزی کشور تجربه تلخ آبقطعیهای چندساعته یا سهمیهبندی را از سر گذراندهاند.
کاهش توان تولید برق آبی
یکی دیگر از پیامدهای مستقیم کاهش حجم آب سدها، افت شدید تولید برقآبی در کشور است. نیروگاههای برقآبی که به کمک توربینهای سدها انرژی تولید میکنند، به دلیل کاهش سطح آب مخازن، از ظرفیت عملیاتی خود باز ماندهاند. این موضوع در تابستانی که پیشبینی میشود گرمتر از همیشه باشد، میتواند زنگ خطری برای خاموشیهای احتمالی باشد.
راهی برای نجات هست؟
حل بحران کمآبی سدها نیازمند اقداماتی چندوجهی و بلندمدت است. اولویتبندی مصارف، اصلاح الگوی کشت، جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز، سرمایهگذاری در بازچرخانی آب و فرهنگسازی برای مصرف بهینه، تنها بخشی از راهکارهای ممکن است. دولت باید ضمن تدوین برنامههای علمی و دقیق، از مشارکت مردم، متخصصان و بخش خصوصی در مدیریت منابع آب استفاده کند.
یک سؤال جدی که در این میان مطرح است، بازنگری در سیاستهای سدسازی است. آیا همه سدهایی که ساختهایم، واقعاً لازم و کارآمد بودهاند؟ آیا با تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی، الگوی ذخیرهسازی سنتی همچنان پاسخگوست؟ برخی کارشناسان معتقدند تمرکز بیش از حد بر سازههای سختافزاری مانند سدها، بدون توجه به مدیریت منابع نرم و تجدیدپذیر، ما را به این نقطه رسانده است.
قصه آب، قصه آینده ماست
کمآبی سدها تنها یک آمار خشک نیست. این پدیده صدای بلند طبیعت است که از ما میخواهد مسیرمان را عوض کنیم. اگر امروز نشنویم، فردا دیگر نه سدی خواهد بود، نه کشاورزی، نه باغی، نه شهری. هر قطرهای که امروز هدر میرود، شاید فردا زندگی یک کودک را تهدید کند.
سدها لب تشنهاند و ما باید پیش از آنکه دیر شود، چارهای بیندیشیم. قصه کمآبی، قصهی همهی ماست.