دیوارهای بلند و گوش‌های ناشنوا

مهرناز خوشبخت روزنامه‌نگار

شناسه خبر: 180271
دیوارهای بلند و گوش‌های ناشنوا

 

اعتماد عمومی به نهادهای رسمی در سراسر جهان دچار تزلزل شده است مردم دیگر آن باور قاطع به صحت، صداقت و کارآمدی نهادهای دولتی و ساختارهای قدرت را ندارند این وضعیت به دلایل متعددی شکل گرفته است از فساد و عدم پاسخگویی گرفته تا تصمیمات غیرشفاف و بی‌توجهی به خواسته‌های واقعی مردم، حال سؤال اینجاست: آیا راه‌حل این بحران در حرکت به سمت شفافیت بیشتر نهفته است؟

از نگاه کارشناسی، شفافیت نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است جامعه‌ای که از اطلاعات دقیق و مستند محروم بماند، در معرض شایعات و اطلاعات نادرست قرار گرفته و بی‌اعتمادی عمیق‌تر خواهد شد. نهادهای رسمی، اگر واقعاً به دنبال احیای اعتبار خود هستند، باید اصل شفافیت را نه به‌عنوان یک ژست سیاسی، بلکه به‌عنوان یک سیاست دائمی و غیرقابل مذاکره بپذیرند. مردم حق دارند بدانند تصمیمات کلان چگونه اتخاذ می‌شوند، منابع مالی چگونه تخصیص داده می‌شود و فرآیندهای اجرایی چه مسیری را طی می‌کنند هر گامی که در جهت مخفی‌کاری برداشته شود، یک گام به سمت افزایش بی‌اعتمادی و تضعیف مشروعیت نهادهای رسمی است.

اما سؤال مهم دیگر این است که چرا برخی نهادها از شفافیت واهمه دارند؟ این ترس از دو چیز ناشی می‌شود: نخست، افشای کاستی‌ها و سوءمدیریت‌ها که ممکن است هزینه‌های سیاسی و اجتماعی سنگینی برای آنها داشته باشد و دوم، از دست دادن کنترل و امکان مدیریت افکار عمومی، برخی تصور می‌کنند که ارائه اطلاعات کامل به مردم، قدرت مدیریت بحران را از آنها خواهد گرفت و جامعه را دچار التهاب خواهد کرد این دیدگاه نه‌تنها غلط، بلکه خطرناک است؛ چراکه بی‌اعتمادی و عدم اطلاع‌رسانی صحیح به مراتب تبعات بدتری دارد.

واقعیت این است که مردم از وعده‌های پوچ خسته شده‌اند آنها دیگر حاضر نیستند با سخنان کلی و پاسخ‌های مبهم قانع شوند. اگر نهادی مدعی خدمت به مردم است، باید بتواند کارنامه‌ای قابل بررسی و روشن ارائه دهد. اصلاح واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که نهادها از لاک تدافعی خود بیرون آمده و به‌جای مدیریت افکار عمومی، به دنبال جلب اعتماد واقعی باشند.

از نگاه شخصی، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات سیستم‌های اداری ، این تصور اشتباه است که کنترل اطلاعات به معنای کنترل جامعه است. مردم اگر اطلاعات موثق در اختیار داشته باشند، حتی در شرایط سخت، قدرت تحلیل و تصمیم‌گیری بهتری خواهند داشت اما اگر نهادهای رسمی تصمیم بگیرند اطلاعات را مخفی نگه دارند، تنها زمینه را برای رشد بی‌اعتمادی، شایعات و افکار رادیکال فراهم کرده‌اند. ما بارها شاهد بوده‌ایم که عدم شفافیت در سیاست‌ها چگونه موجب شکل‌گیری خشم عمومی و بحران‌های غیرقابل کنترل شده است.

در نهایت، تنها یک مسیر واقعی برای بازیابی اعتماد عمومی وجود دارد: شفافیت بی‌قیدوشرط، پذیرش مسئولیت و پاسخگویی واقعی دیگر دوران مدیریت از بالا به پایین و تصمیم‌گیری پشت پرده گذشته است. عصری که در آن مردم قدرت تحلیل بالاتری دارند، نیازمند سیاست‌هایی است که بر اساس داده‌های روشن و حقایق غیرقابل انکار بنا شده باشد هر تلاشی در جهت مخفی‌کاری، به خودی خود مهر تأییدی بر بی‌اعتمادی و ناکارآمدی خواهد بود. نهادهای رسمی اگر واقعاً به دنبال مشروعیت هستند، باید درهای خود را به روی مردم باز کنند، چراکه اعتماد عمومی گنجی است که اگر از دست برود، با هیچ ترفندی قابل بازگرداندن نیست.

 

 

ارسال نظر