جهان اقتصاد بررسی میکند: چهار صفر کمتر، اعتماد بیشتر؟ نگاهی به ابعاد پنهان حذف صفر از پول ملی
راضیه احمدوند

با تصویب مجلس شورای اسلامی، طرح حذف چهار صفر از پول ملی ایران رسماً وارد مرحله اجرا شده است. تصمیمی که از سالها پیش در دستور کار دولتها بود، اکنون در آستانه تحقق قرار دارد. موافقان آن را گامی ضروری برای ساماندهی نظام پولی و سادهسازی مبادلات میدانند، در حالی که منتقدان معتقدند حذف صفرها بدون مهار تورم، صرفاً تغییری ظاهری خواهد بود. اما تأثیر واقعی این تصمیم چیست و آیا میتواند به بازسازی اعتماد عمومی نسبت به پول ملی منجر شود؟
احسان کاشمری، کارشناس اقتصاد، در گفتگو با جهان اقتصاد، با اشاره به اینکه این اتفاق از مدتها پیش در محافل اقتصادی مطرح بود، گفت: حذف چهار صفر از پول ملی اگر در چارچوب اصلاحات ساختاری و همراه با سیاستهای ضدتورمی اجرا شود، میتواند به شفافیت مالی و نظم در نظام پولی کشور کمک کند. اما اگر صرفاً با هدف تغییر ظاهری و بهبود تصویر روانی جامعه باشد، اثر پایداری در اقتصاد نخواهد داشت.
وی افزود: در حال حاضر مردم نسبت به ارزش پول ملی حساسیت بالایی دارند و حذف صفرها میتواند بخشی از اعتماد ازدسترفته را بازگرداند، اما نباید از یاد برد که اعتماد اقتصادی تنها با کنترل تورم و حفظ ثبات قیمتی به دست میآید، نه با تغییر واحد پولی.
این فعال اقتصادی ادامه داد: اگر اجرای این طرح با اطلاعرسانی گسترده، آموزش عمومی و نظارت دقیق همراه شود، میتواند از بروز آشفتگی روانی و افزایش غیرمنطقی قیمتها جلوگیری کند. تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که بخش زیادی از موفقیت چنین طرحهایی به نحوه مدیریت افکار عمومی بستگی دارد.
حذف صفر از پول ملی، پدیدهای تازه در اقتصاد جهان نیست. بسیاری از کشورها، از ترکیه و برزیل گرفته تا روسیه و زیمبابوه، در دورههایی از تاریخ اقتصادی خود چنین اقدامی را تجربه کردهاند. این سیاست معمولاً در پاسخ به تورمهای مزمن و کاهش ارزش پول ملی اتخاذ میشود؛ زمانی که اعداد بزرگ، محاسبات را دشوار میکنند و اسکناسهای موجود عملاً ارزش واقعی خود را از دست میدهند.
در ایران نیز ایده حذف صفرها نخستینبار در دهه ۱۳۸۰ مطرح شد. در آن زمان، افزایش مداوم سطح عمومی قیمتها و کوچک شدن قدرت خرید مردم باعث شد تا موضوع بازنگری در واحد پولی مورد توجه کارشناسان و سیاستگذاران قرار گیرد. با این حال، شرایط اقتصادی و سیاسی کشور مانع از اجرای آن شد. حالا، با تصویب این طرح در مجلس و تأیید آن از سوی دولت، ایران گام جدیتری به سمت اجرای این سیاست برداشته است.
در ظاهر، حذف صفرها اقدامی صرفاً فنی به نظر میرسد. با تبدیل هر ۱۰٬۰۰۰ ریال به یک تومان جدید، محاسبات مالی سادهتر میشود، ترازنامهها کوتاهتر، و عملیات حسابداری و بانکداری کارآمدتر. اما در واقع، بُعد روانی این سیاست از جنبه فنی آن مهمتر است.
همچنین، در اقتصادی که سالها با تورم دو رقمی مواجه بوده، ارزش پول ملی بهتدریج در ذهن مردم کمرنگ شده است. اسکناسهای درشت، کیفهای پر از پول و اعداد میلیاردی در معاملات روزمره، حس بیاعتمادی نسبت به پول رسمی کشور ایجاد کرده است. حذف صفرها میتواند حداقل در کوتاهمدت نمادی از آغاز دوره جدید ثبات تلقی شود. از این منظر، این اقدام نوعی اصلاح نمادین است که هدف آن بازسازی اعتبار پول ملی در نگاه مردم است.
کاشمری تصریح کرد: بررسی تجربههای بینالمللی نشان میدهد که موفقیت یا شکست حذف صفر، بیش از آنکه به تعداد صفرهای حذفشده مربوط باشد، به وضعیت کلی اقتصاد بستگی دارد.
ترکیه در سال ۲۰۰۵ شش صفر از لیر حذف کرد و با کنترل تورم و اصلاحات ساختاری، توانست پول خود را باثبات کند. اما زیمبابوه، در حالی که تورم چند میلیون درصدی را تجربه میکرد، چندینبار صفر حذف کرد و هر بار شکست خورد؛ زیرا مشکل اصلی یعنی تورم افسارگسیخته درمان نشد.
وی افزود: در نتیجه، حذف صفر میتواند مفید باشد، اما فقط در صورتی که با سیاستهای مالی و پولی هماهنگ همراه شود. در غیر این صورت، این اقدام تنها تغییر لباس پول ملی خواهد بود، نه اصلاح ساختار آن.
البته یکی از نگرانیهای عمومی درباره حذف صفر، تأثیر آن بر قیمت کالاها و خدمات است. بسیاری از مردم تصور میکنند با اجرای این طرح، قیمتها افزایش مییابد. از نظر نظری، حذف صفر هیچ تأثیر مستقیمی بر قدرت خرید ندارد؛ چون نسبت ارزشها تغییر نمیکند. یک قرص نان هزار ریالی، پس از تبدیل، معادل ۰.۱ تومان جدید خواهد بود. اما در عمل، احتمال بروز تورم انتظاری یا گردکردن قیمتی در مراحل ابتدایی وجود دارد.
کاشمری در این باره تأکید کرد: نباید فراموش کنیم رفتار اقتصادی مردم بهشدت تحتتأثیر احساسات است.
اگر در هفتههای نخست اجرای طرح، ارتباط شفاف با جامعه برقرار نشود، ممکن است برخی فروشندگان یا حتی مصرفکنندگان دچار خطای محاسباتی یا نگرانی بیمورد شوند. این نگرانی میتواند به افزایش قیمتهای جزئی منجر شود، نه بهدلیل تورم واقعی، بلکه بهدلیل تورم روانی.
به گفته او، کنترل این وضعیت نیازمند شفافیت در اطلاعرسانی و آموزش عملی است. بانک مرکزی باید دستورالعملهای واضحی منتشر کند تا همه فعالان اقتصادی، از فروشنده خرد تا مدیر مالی، بدانند واحد پولی جدید چگونه محاسبه میشود. این تنها راه جلوگیری از سوءبرداشتهاست.
این فعال اقتصادی بیان کرد: بانکها، شرکتهای مالی و مؤسسات حسابداری بیشترین حجم کار را در اجرای این طرح خواهند داشت. نرمافزارهای بانکی، اسناد حسابداری، ترازنامهها و قراردادهای مالی باید به واحد جدید پولی تطبیق داده شوند. این فرآیند هزینهبر و زمانبر است و نیاز به برنامهریزی دقیق دارد تا فعالیتهای روزمره مختل نشود.
کاشمری در بخش دیگری از گفتگو با جهان اقتصاد گفت: اجرای چنین پروژهای به هماهنگی کامل میان دولت، بانک مرکزی و بخش خصوصی نیاز دارد. اگر سامانههای بانکی بهروزرسانی نشوند یا نرمافزارها همزمان اصلاح نشوند، ممکن است اختلالهایی در پرداختها، نقلوانتقالات و حسابداری شرکتها رخ دهد. در نتیجه، باید از هماکنون برنامهریزی مرحلهبهمرحله صورت گیرد.
در کشوری که مردم سالها شاهد کاهش ارزش پول خود بودهاند، هر تغییری در شکل پول، واکنشی دوگانه برمیانگیزد: امید و تردید. از یک سو، حذف صفرها نشانهای از اراده اصلاح تلقی میشود؛ از سوی دیگر، بسیاری آن را اقدامی نمایشی میدانند که بدون اصلاح تورم و تولید، اثر واقعی ندارد.
کاشمری در این زمینه اظهار داشت: در واقع، پول فقط ابزار مبادله نیست، بلکه نماد اعتماد است. اگر مردم حس کنند که دولت صادقانه در مسیر اصلاح ساختاری گام برمیدارد، حذف صفرها میتواند نماد بازسازی اعتماد عمومی باشد. اما اگر ثبات قیمتی حاصل نشود، مردم این اقدام را نشانهای از ناتوانی در مهار تورم خواهند دید.
حذف چهار صفر از پول ملی را نباید با اصلاح ساختار اقتصادی اشتباه گرفت. این اقدام اگرچه در بهبود ظاهر نظام پولی مؤثر است، اما تا زمانی که تورم، کسری بودجه و وابستگی به درآمدهای نفتی پابرجاست، نمیتواند به تنهایی معجزه کند.
کاشمری در پایان گفت: این تصمیم را باید بخشی از یک بسته جامع اصلاحات اقتصادی دانست، نه هدف نهایی. اگر دولت به موازات این اقدام، بر کنترل تورم، افزایش شفافیت مالی و تقویت تولید تمرکز کند، حذف صفر میتواند به معنای واقعی یک نقطه شروع باشد، نه یک پایان نمادین.
حذف صفرها از پول ملی بیش از آنکه تغییری در دفتر حسابها باشد، تغییری در ذهن و روان جامعه است. اگر دولت بتواند این تغییر را با صداقت، اطلاعرسانی شفاف و سیاستهای پایدار همراه کند، مردم نیز خواهند پذیرفت که چهار صفر کمتر شاید به معنای اعتماد بیشتر باشد. اما اگر تورم و بیثباتی ادامه یابد، صفرها شاید از اسکناسها حذف شوند، اما در ذهن مردم باقی خواهند ماند.