جهان اقتصاد بررسی میکند؛
جراحی زیبایی روی پولی که هنوز بیمار است
راضیه احمدوند

پس از سالها بحث و دههها تورم، مجلس ایران در چند روز ابتدایی مهر سال جاری با تصویب قانونی رسمی، دستور به حذف چهار صفر از پول ملی داد. در ظاهر، واحد رسمی پول تغییری ندارد، قِران دوباره به صحنه برگشت و اسکناسهای جدید در راهاند. اما آیا این فقط یک جراحی زیبایی بر روی اقتصاد نیمهجان ایران نیست؟ یا واقعاً نقطه آغازی است بر بازسازی بنیانهای پولی کشور؟
اقتصاد ایران سالهاست که در باتلاق تورم، کاهش ارزش پول ملی، بیثباتی ارزی و عدم اعتماد عمومی دستوپا میزند. وقتی هزار تومان روزی معادل یک نان بوده و امروز باید چند برابر آن را برای همان کالا پرداخت، دیگر عددها خاصیت خود را از دست میدهند. عدد بزرگ، اعتبار نمیآورد؛ بلکه فقط سردرگمی و بیاعتمادی میسازد.
اینجاست که سیاستگذار به سراغ ابزار روانی میرود: حذف صفرها.
اما این حذف، بیش از آنکه پاسخی اقتصادی باشد، یک اقدام روانشناختی است. تغییری که با ریبرندینگ پول ملی تلاش میکند تصویر ذهنی مردم را از «بیارزشی پول» اصلاح کند. حذف صفر یعنی: ما هنوز کنترل اوضاع را داریم؛ یا حداقل، اینطور نشانش میدهیم.
واقعیت این است که حذف صفرها معمولاً زمانی مؤثر است که اقتصاد به ثبات نسبی رسیده باشد نه در میانه بحران. نمونه موفق ترکیه، در دوران پساتورم شدید و با رشد اقتصادی مثبت اجرا شد. اما ایران هنوز درگیر تورم ساختاری بالا، رکود تولید و نوسان ارزی است.
بنابراین، انتخاب این زمان نشان میدهد که دولت و بانک مرکزی بیش از آنکه به دنبال اصلاحات بنیادی باشند، در پی بازسازی اعتماد روانی عمومیاند؛ کاری که با بیاعتمادی گسترده مردم به سیاستهای پولی، ضرورتی اجتنابناپذیر شده است.
پایان حذف صفر؛ آغاز تعهدات واقعی
اگر دولت کاری نکند، صفرها دوباره برمیگردند
محمدحسن انصاری، کارشناس اقتصاد، در گفتگو با جهان اقتصاد، با اشاره به اینکه تصویب و اجرای حذف چهار صفر از پول ملی شاید در ظاهر یک تصمیم بزرگ به نظر برسد، اما واقعیت این است که این اقدام صرفاً یک تغییر ظاهری و عددی است، نه راهحل مشکلات مزمن اقتصادی کشور، گفت: حذف صفرها مانند جراحی زیبایی روی بدنه اقتصادی بیمار ایران است؛ جراحیای که اگر به دنبال آن درمانهای عمیقتری صورت نگیرد، نهتنها سودی ندارد، بلکه ممکن است وضعیت را از نظر روانی نیز بدتر کند.
وی افزود: واقعیت این است که حالا دولت و حاکمیت وارد مرحلهای میشوند که نهتنها باید پاسخگو باشند، بلکه باید عملگرا هم باشند. چون از این لحظه به بعد، مردم، کارشناسان، فعالان اقتصادی و حتی بازارهای جهانی، نه حذف صفر را، بلکه نتایج حذف صفر را زیر ذرهبین خواهند برد. این یعنی دیگر نمیتوان با سیاستهای ظاهری یا وعدههای کاغذی، اعتماد عمومی را ترمیم کرد.
به باور او، اکنون دولت موظف است سیاستهای واقعی ضدتورمی را در دستور کار قرار دهد: از کنترل کسری بودجه تا توقف چاپ پول بدون پشتوانه؛ از کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی تا افزایش بهرهوری نظام مالیاتی؛ از اصلاح ساختار فشل بانکی تا مهار نقدینگی افسارگسیختهای که هر روز کالا و دارایی مردم را میبلعد.
اگر دولت فکر میکند با حذف صفر توانسته اقتدار پول ملی را بازگرداند، اشتباه میکند؛ چون اقتدار پول ملی را نه ظاهر اسکناس، بلکه قدرت خرید آن تعیین میکند. و این قدرت خرید، بدون اصلاحات عمیق، نهتنها ترمیم نمیشود، بلکه صفرهای حذفشده در قامت تورم، دوباره به اقتصاد برمیگردند؛ حتی قویتر از قبل.
این فعال اقتصادی ادامه داد: در کشورهای موفقی که صفرها را حذف کردهاند، این تصمیم تنها بخشی از یک بسته اصلاحات کلان اقتصادی بوده است، نه اقدامی مستقل و منفصل. در ترکیه، برزیل یا حتی کشورهای بحرانزدهای چون آرژانتین، حذف صفر زمانی نتیجه داده که با اقدامات همزمان در زمینه شفافسازی مالی، کاهش فساد، تقویت تولید، رشد سرمایهگذاری خارجی و اصلاحات پولی و بانکی همراه شده است.
انصاری تأکید کرد: بنابراین، دولت ایران اگر میخواهد این اقدام را در تاریخ اقتصادی کشور بهعنوان یک اصلاح بهیادماندنی ثبت کند، باید آن را نقطه آغاز اصلاحات عمیقتر بداند، نه پایان ماجرا. اگر حذف صفرها آغاز یک مسیر باشد، این تصمیم میتواند افق تازهای در نظام اقتصادی کشور بگشاید؛ اما اگر فقط به این حذف عددی محدود بماند، فقط تاریخ تولید اسکناسها تغییر کرده، نه مسیر اقتصاد.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، حذف صفرها یک تیغ دو لبه است. در کنار مزایای واضحی چون کاهش هزینه چاپ اسکناس، سادهسازی تراکنشها، و شفافیت در حسابداری و گزارشگیری، چالشهای جدیای هم در پیش است:
احتمال «گرد کردن قیمتها» به سمت بالا، و در نتیجه، تورم خزندهای که از سوپرمارکتها آغاز میشود
هزینه سنگین بازطراحی سامانههای بانکی، دستگاههای پرداخت و اسناد مالی
سردرگمی عمومی در فهم ارزش جدید پول، بهویژه در مناطق کمبرخوردار یا میان اقشار مسنتر
عدم هماهنگی بین ساختار اقتصادی تورمزا و ساختار پولی اصلاحشده
اگر تورم همچنان بالاست، صفرها دوباره رشد میکنند. تاریخ نشان داده که پول بیپشتوانه، صرفنظر از تعداد صفرها، در نهایت سقوط میکند.
تصویب حذف چهار صفر از پول ملی ایران، نه آغاز یک انقلاب پولی است و نه پایان بیثباتی اقتصادی. این تصمیم در بهترین حالت، شروع یک فاز جدید در مدیریت اعتماد عمومی است، نه اصلاحی ساختاری.
اگر این حذف، با یک بسته سیاستی جامع در حوزههای تورمزدایی، کنترل نقدینگی، حمایت از تولید، استقلال بانک مرکزی و بازسازی اعتماد همراه نباشد، صفرهایی که امروز حذف شدهاند، فردا با سرعتی بیشتر برمیگردند شاید اینبار، ششتایی یا هشتتایی.
حذف صفر، پاککردن صورتمسئله نیست؛ اما اگر با حل مسئله همراه نباشد، یک پیروزی نمادین کوتاهمدت خواهد بود، نه تغییر بازی بلندمدت. شاید صورتمسئله را کوچکتر کرده باشد، اما اصل مسئله همچنان بزرگ و پابرجاست. حالا زمان عمل است.
اگر دولت و مجلس بهجای درمان واقعی فقط به جراحیهای نمادین ادامه دهد، همان صفرها بهزودی با تورم، جهش قیمتها و بیاعتمادی دوباره برمیگردند؛ شاید اینبار با قدرتی بیشتر از قبل.