مسکن در آستانه انفجار خاموش؛ سکوتی که بوی سقوط می‌دهد!

راضیه احمدوند

شناسه خبر: 182069
مسکن در آستانه انفجار خاموش؛ سکوتی که بوی سقوط می‌دهد!

بازار مسکن ایران حالا دیگر فقط یک بازار نیست؛ به میدان مین تبدیل شده. از بیرون شاید همه‌چیز آرام به نظر برسد، اما زیر پوست این آرامش، انفجاری خاموش در حال شکل‌گیری است؛ ترکیب کشنده‌ای به‌نام رکود تورمی، که نه فقط اقتصاد مسکن، بلکه تمام معادلات مالی و روانی جامعه را تهدید می‌کند.

همه‌چیز از جایی شروع شد که دیگر اعتماد از بازار رفت. معاملات سقوط کرد، ساخت‌وساز متوقف شد، خریدار عقب نشست، فروشنده ناامید شد، و در این میان، سیاست‌گذار هم در لاک سکوت فرو رفت. حالا، سرمایه‌گذارانی که زمانی به مسکن به‌عنوان پناهگاه امن نگاه می‌کردند، چمدان‌هایشان را بسته‌اند؛ عده‌ای به سمت بازارهای داغ اما ناپایدار مثل ارز، طلا و خودرو کوچ کرده‌اند و عده‌ای دیگر هم حتی ترجیح داده‌اند از مرزها عبور کنند و خانه‌هایشان را در آن‌سوی آب‌ها بسازند.

در این بین، آن‌چه بیش از هر چیز خطرناک است، بی‌عملی سیاست‌گذار و تأخیر در تصمیم‌گیری است. تحلیلگران هشدار می‌دهند که بازار مسکن نه‌تنها درگیر رکود است، بلکه به سمت یک رکود تورمی تمام‌عیار حرکت می‌کند. یعنی بازاری که در آن خبری از خرید و فروش نیست، اما قیمت‌ها همچنان سر به فلک می‌کشند. این دقیقاً همان ترکیب جهنمی‌ای است که نه تنها بازار را فلج می‌کند، بلکه ستون‌های اقتصاد را هم به لرزه می‌اندازد.

آیا سیاست‌گذاران تصور می‌کنند این رکود مقطعی است؟ اگر چنین باشد، این بزرگ‌ترین خطای راهبردی آن‌هاست. بازار مسکن دیگر با شاخص‌ها و ابزارهای سنتی قابل تحلیل نیست. شاخص‌هایی مثل قیمت میانگین یا تعداد معاملات، دیگر واقعیت این بازار را منعکس نمی‌کنند. آنچه این روزها تعیین‌کننده‌تر از هر عددی‌ست، جو روانی، بی‌اعتمادی و نااطمینانی فراگیر در جامعه است؛ چیزی که با هیچ نموداری قابل اندازه‌گیری نیست.

نباید فراموش کرد که بازار مسکن فقط یک کالای سرمایه‌ای نیست؛ بلکه پیشران چندین صنعت، موتور اشتغال و یکی از مهم‌ترین عوامل تحریک تقاضای داخلی است. توقف در این بخش، به معنای توقف در قلب اقتصاد است. و اگر قرار باشد این توقف ادامه‌دار باشد، سقوط از آنچه که تصور می‌کنیم به ما نزدیک‌تر است.

اکنون، سوال اصلی اینجاست:

چرا دولت سکوت کرده؟ چرا در لحظه‌ای که باید تصمیم‌های جسورانه بگیرد، به آمارهای بی‌خاصیت و تحلیل‌های کهنه پناه برده است؟ زمان، علیه بازار مسکن کار می‌کند و هر روز تأخیر، به معنای عمیق‌تر شدن رکود و سخت‌تر شدن بازسازی اعتماد است.

چاره چیست؟ بازگشت اعتماد عمومی، اولین قدم است. مردم باید احساس کنند بازار مسکن هنوز زنده است، هنوز امیدی به بازگشت دارد، هنوز می‌توان به آن فکر کرد. این یعنی کاهش ریسک، ایجاد ثبات، حذف سیگنال‌های منفی سیاسی، و در نهایت اصلاح تصمیم‌های ارزی و مالی که مثل طناب دار به گردن این بازار افتاده‌اند.

اگر همین حالا مسیر اصلاح آغاز نشود، نه تنها مسکن بلکه کل اقتصاد، به ورطه‌ای کشیده خواهد شد که خروج از آن سال‌ها طول خواهد کشید. این هشدار نیست، یک واقعیت نزدیک و خطرناک است.

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار