گزارش «جهان اقتصاد» از لولههای انرژی که نفس نمیکشند
زنگ خطر خاموش در دل زمین!
گلناز پرتوی مهر
وقتی زمستان از راه میرسد و شعلههای بخاری خانهها روشن میشود، کمتر کسی به مسیری فکر میکند که گاز طبیعی طی کرده تا از دل مخازن جنوب کشور، به خانهای در ارتفاعات کرج یا کوچههای برفی سنندج برسد. پشت این گرمای آرام، شبکهای عظیم از لولهها و ایستگاهها وجود دارد که امروز، با گذشت دههها از ساخت آن، به مرحلهای از فرسودگی رسیده که «امنیت انرژی» را نهتنها در مقیاس خانوادگی، بلکه در سطح ملی تهدید میکند.
بر اساس برخی برآوردهای کارشناسی: بیش از ۳۰درصد از شبکههای شهری نیازمند بازسازی یا جایگزینی هستند. نشت گاز در برخی مناطق فرسوده تا سه برابر حد استاندارد جهانی گزارش شده است.
نشتیهای مزمن، اتصالات غیراستاندارد، خوردگی در لولهها و آسیبهای ناشی از پروژههای عمرانی شهری، بخش جداییناپذیر از وضعیت فعلی شبکه هستند.
فرسودگی شبکه توزیع گاز فقط به معنای «نشتی» یا «خطر انفجار» نیست. تأثیر این وضعیت در ابعاد مختلفی خود را نشان میدهد:
نشت گاز متان: گاز متان، که بخش عمده گاز طبیعی را تشکیل میدهد، یکی از قویترین گازهای گلخانهای است. نشت کنترلنشده آن در سطح شهرها، علاوه بر تهدیدات ایمنی، تأثیر مخربی بر محیطزیست دارد.
خاموشیهای گاز در سرمای زمستان: شهرهایی مانند مشهد، تبریز و اردبیل در سالهای اخیر با قطعی چندساعته یا حتی چندروزه گاز مواجه بودهاند. علت؟ فشار بیش از حد بر شبکهای که تحمل چنین بار مصرفی را ندارد.
افزایش هزینههای نگهداری و تعمیرات اضطراری: شبکههای فرسوده به مراتب بیشتر دچار خرابیهای پیشبینینشده میشوند و نگهداری آنها، بودجههای تعمیراتی را بلعیده و مانع توسعه مناطق جدید میشود.
افزایش احتمال انفجار شهری: انفجارهای گاز در برخی شهرها به دلایل پوسیدگی شبکه یا اتصالات قدیمی رخ دادهاند. هر حادثه، جان شهروندان را تهدید کرده و اعتماد عمومی به ایمنی زیرساختها را کاهش میدهد.
برخلاف کمبود برق که سریعاً منجر به خاموشی محسوس میشود، نشت یا فرسودگی گاز زیر زمین، بیصدا و تدریجی است. همین ویژگی باعث میشود رسانهها، نهادهای نظارتی و حتی مردم، آن را بهعنوان بحران اولویتدار تلقی نکنند.
نوسازی شبکه گاز، پروژهای گسترده، زمانبر و پرهزینه است. اما توقف در وضعیت فعلی هزینههای سنگینتری خواهد داشت.
نقشهبرداری دیجیتال و پایش لحظهای شبکهها: استفاده از GIS، حسگرهای هوشمند نشتیاب و دادهکاوی برای شناسایی نقاط
در کشورهای توسعهیافته، مثل آلمان یا ژاپن، نوسازی شبکههای انرژی (برق و گاز) هر ۲۵ تا ۳۰ سال صورت میگیرد. این کشورها از سیستمهای پایش هوشمند، نقشهبرداری دقیق زیرساختی، و حتی پهپاد برای بررسی خطوط انتقال استفاده میکنند.
در ایران، بخش زیادی از خطوط هنوز از جنس فولاد قدیمی بدون پوشش ضدخوردگی هستند، و هیچ نظام پایش متمرکزی برای تحلیل جامع وضعیت وجود ندارد.
برای دههها، سیاست انرژی ایران بر استخراج منابع، توسعه پالایشگاهها و صادرات متمرکز بوده است. اما بحران آینده، در لولههای پوسیدهای رقم خواهد خورد که به خانههای ما گاز میرسانند.
اگر امنیت انرژی را جدی میگیریم، امنیت شبکه توزیع باید در صدر اولویتها قرار گیرد. لولههایی که نفس نمیکشند، دیر یا زود، ضربان زندگی شهری را متوقف خواهند کرد.