«جهان اقتصاد» گزارش می دهد

خورشید پشت ابرهای وعده؛ ایران و رؤیای برق سبز

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 181425

در حالی که جهان با شتابی بی‌سابقه در حال عبور از سوخت‌های فسیلی به سمت انرژی‌های پاک است، ایران همچنان در پیچ‌وخم وعده‌ها و موانع اجرایی، از کاروان جهانی انرژی‌های تجدیدپذیر عقب مانده است. سهم اندک انرژی خورشیدی و بادی در سبد تولید برق کشور، سوالاتی جدی درباره سیاست‌گذاری‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و اراده اجرایی برای توسعه این بخش مطرح می‌کند. چرا با این همه آفتاب، هنوز در خاموشی گیر می‌کنیم؟ 

ایران یکی از آفتابی‌ترین کشورهای جهان است؛ بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در بیشتر مناطق کشور. در کنار آن، برخی استان‌ها مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و کرمان مستعدترین نقاط برای انرژی بادی هستند. اما واقعیت سبد تولید برق کشور چیز دیگری است: بیش از ۹۰درصد برق ایران از سوخت‌های فسیلی تأمین می‌شود. طبق آمار رسمی، در سال ۱۴۰۳ سهم تجدیدپذیرها در تولید برق کشور کمتر از ۲ درصد بوده است؛ عددی که در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته دو رقمی و در حال افزایش است. 

قوانین ناپایدار، تعرفه‌های خرید تضمینی غیررقابتی، و تغییر مداوم مقررات باعث شده بسیاری از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی از ورود به این حوزه صرف‌نظر کنند. 

شرکت‌های توزیع برق اغلب با کسری بودجه مواجه‌اند و توان پرداخت بدهی‌های خود به سرمایه‌گذاران تجدیدپذیر را ندارند. 

یارانه‌های کلان به گاز و برق فسیلی باعث شده رقابت برای انرژی تجدیدپذیر ناعادلانه شود. قیمت تمام‌شده برق خورشیدی یا بادی در ایران در مقایسه با برق گازی، هنوز غیرجذاب به نظر می‌رسد؛ البته نه به دلایل فنی، بلکه به دلیل سیاست‌گذاری اشتباه. 

طبق اعلام سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی برق (ساتبا)، مجموع ظرفیت نیروگاه‌های تجدیدپذیر کشور تا پایان سال ۱۴۰۳ به حدود ۱۲۰۰ مگاوات رسیده است. این در حالی‌ست که در سال ۲۰۲۴، ترکیه (با جمعیت و موقعیت جغرافیایی مشابه) بیش از ۱۲ هزار مگاوات برق خورشیدی تولید می‌کند. حتی کشورهایی با منابع طبیعی کمتر، با انگیزه و سیاست‌گذاری هدفمند، مسیر انرژی پاک را با شتاب پیموده‌اند. 

طرح‌های متعددی از جمله خرید تضمینی برق تجدیدپذیر، ایجاد شهرک‌های انرژی پاک، و پرداخت تسهیلات برای نصب پنل خورشیدی خانگی ارائه شد. اما بیشتر این طرح‌ها یا به دلیل کمبود منابع مالی، یا پیچیدگی‌های اداری، عملاً متوقف یا محدود شدند. در برخی مناطق، روستاییان پنل خورشیدی نصب کردند اما ماه‌هاست پول برق تولیدی خود را از دولت نگرفته‌اند. 

شعار مردمی‌سازی انرژی پاک در سال‌های اخیر پررنگ شده، اما در عمل، هنوز زیرساخت اجرایی کافی وجود ندارد. مثلاً در برخی مناطق محروم که وزارت نیرو وعده داده بود پنل خورشیدی خانگی نصب شود، نه آموزش فنی داده شد و نه تعمیر و نگهداری منظم انجام شد. همین بی‌توجهی، باعث کاهش انگیزه و بدبینی مردم نسبت به این طرح‌ها شده است. 

در ابتدای دهه ۱۳۹۰، ورود بخش خصوصی به حوزه انرژی تجدیدپذیر با استقبال همراه بود. اما در سال‌های اخیر، بدقولی در پرداخت‌ها، نبود مشوق مالی، و روندهای اداری فرسایشی موجب شده بسیاری از شرکت‌ها از ادامه فعالیت منصرف شوند. برخی از آن‌ها پروژه‌های نیمه‌تمام خود را به امید ثبات اقتصادی رها کرده‌اند. 

مقایسه با کشورهای منطقه نیز جالب توجه است. عربستان سعودی تا سال ۲۰۳۰ قصد دارد ۵۰ درصد برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند. امارات، پروژه‌های عظیمی چون «پارک خورشیدی محمد بن راشد» را با سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری راه‌اندازی کرده است. حتی کشور فقیر افغانستان در برخی مناطق مرزی با ایران، با کمک سازمان‌های بین‌المللی، برق خورشیدی را به جای دیزل جایگزین کرده است. 

کارشناسان باور دارند با سیاست‌گذاری درست، می‌توان طی ۵ سال آینده سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد برق ایران را به بالای ۱۰ درصد رساند.  

اگرچه انرژی خورشیدی و بادی فرصتی بی‌بدیل برای ایران هستند هم برای تأمین پایدار انرژی، هم برای کاهش آلودگی هوا و هم برای توسعه اشتغال در مناطق محروم  اما تا زمانی که سیاست‌گذاری، بودجه و اراده واقعی برای توسعه آن‌ها شکل نگیرد، این فرصت طلایی همچنان پشت ابرهای بی‌برنامگی خواهد ماند.

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار