جهان اقتصاد از بحران برق و سایه تاریک ناترازی انرژی بر صنعت ایران گزارش می دهد
تولید متوقف، اشتغال تهدید شده است
راضیه احمدوند
بحران ناترازی انرژی در ایران، صنایع کشور را با محدودیتهای بیسابقه برق روبرو کرده است؛ محدودیتهایی که به ویژه بخش فولاد و صنایع کوچک را فلج کرده، کاهش تولید و زیانهای مالی گستردهای به بار آورده و تهدیدی جدی برای اشتغال و ثبات اقتصادی کشور محسوب میشود. این در حالی است که متولیان در برابر این بحران سکوت اختیار کردهاند و برنامههای حمایتی شفاف و عملی به چشم نمیخورد.
بحران ناترازی انرژی در ایران که طی سالهای اخیر به یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی کشور تبدیل شده است، در سال جاری به نقطهای بحرانی رسید. محدودیتهای تأمین برق نه تنها در فصل تابستان بلکه از ابتدای سال و فروردینماه آغاز شده و با شدت بیشتری ادامه یافته است. این محدودیتها به ویژه بر صنایع انرژیبر مانند فولاد و صنایع کوچک و متوسط تأثیرات ویرانگری گذاشتهاند که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای به دنبال داشته است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشهای متعددی به بررسی ابعاد این بحران پرداخته است. طبق این گزارشها، خاموشیهای مکرر و برنامهریزیشده خطوط تولید را به توقف و کاهش بهرهوری کشانده و روند تولید را بهشدت مختل کرده است. به ویژه بخش فولاد که یکی از اصلیترین صنایع انرژیبر کشور است، با کاهش مصرف برق بین ۳۰ تا ۹۰ درصد در برخی دورهها مواجه شده که نتیجه آن کاهش چشمگیر تولید و خسارات مالی سنگین بوده است.
صنایع کوچک، که بیش از ۵۰ درصد ظرفیت تولید خود را به دلیل خاموشی از دست دادهاند، بیش از سایر بخشها آسیب دیدهاند. خاموشیهای مکرر و نوسانات برق باعث شده است که بسیاری از این واحدها توانایی ادامه فعالیت را نداشته باشند و این موضوع به کاهش اعتماد سرمایهگذاران و توقف سرمایهگذاری در بخش صنعت منجر شده است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس همچنین تأکید دارد که خاموشیها تنها به فصل تابستان محدود نبوده و از فروردینماه آغاز شده است، که نشاندهنده تداوم بحران و عدم برنامهریزی مناسب برای مدیریت انرژی است. در کنار این، افزایش محدودیتهای برق از دو به سه روز در هفته در شهرکهای صنعتی باعث شده است فروش شرکتها کاهش یافته و اشتغال به خطر بیفتد.
از نظر اقتصادی، خسارت ناشی از قطعی برق در صنایع کوچک و متوسط طی سالهای اخیر بالغ بر ۴۴.۷ هزار میلیارد تومان برآورد شده است که کاهش تولید بین ۷ تا ۲۰ میلیارد دلار نیز در این بازه زمانی گزارش شده است. این اعداد نه تنها نمایانگر ابعاد گسترده بحران هستند بلکه زنگ خطری برای اقتصاد ملی به شمار میروند.
از سوی دیگر، بخش فولاد به دلیل مصرف بالای انرژی بیشتر از سایر صنایع تحت تاثیر ناترازی برق قرار گرفته و کاهش تولید آن پیامدهای گستردهتری در بازارهای داخلی و خارجی داشته است. این محدودیتها علاوه بر اثرات اقتصادی، باعث بروز مشکلات اجتماعی از جمله افزایش بیکاری و ناآرامیهای کارگری شده که میتواند ثبات اجتماعی کشور را نیز تهدید کند.
مرکز پژوهشهای مجلس بارها در گزارشهای خود بر ضرورت تأمین برق پایدار و سرمایهگذاری گسترده در انرژیهای تجدیدپذیر، به ویژه انرژی خورشیدی تأکید کرده است. این راهکارها میتواند به تدریج بحران ناترازی انرژی را کاهش داده و صنایع را از فشار خاموشیها نجات دهد.
با این حال، متأسفانه سیاستگذاران و وزارتخانههای مرتبط تاکنون برنامههای حمایتی مشخص و عملی را اعلام نکردهاند و صنایع کوچک و متوسط همچنان بدون حمایتهای لازم به فعالیت خود ادامه میدهند. این وضعیت اگر بهزودی اصلاح نشود، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بلندمدتی به دنبال خواهد داشت که ممکن است فراتر از حوزه صنعت، کل کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
در نهایت، روشن است که مدیریت بحران ناترازی انرژی نیازمند هماهنگی میان وزارت نیرو، وزارت صنعت، معدن و تجارت و دیگر نهادهای مسئول است تا با برنامهریزی شفاف و سیاستهای حمایتی مؤثر، برق پایدار به صنایع کشور تأمین شود و سرمایهگذاریها به جریان بیفتد.
بحران ناترازی انرژی به یک بحران ملی تبدیل شده است که صنایع کشور، به ویژه فولاد و صنایع کوچک را در معرض تهدید جدی قرار داده است. بدون برنامهریزی و حمایت قوی، ادامه این روند میتواند باعث کاهش تولید، افزایش بیکاری و ناپایداری اجتماعی شود. لازم است دولت و متولیان مربوطه هر چه سریعتر با ارائه راهکارهای عملی و حمایتهای لازم، این بحران را مدیریت کنند.