گزارش جهان اقتصاد از تورم انتظاری در ایران
وقتی آمار رسمی جا میماند از واقعیت زندگی مردم!
راضیه احمدوند
بانک مرکزی و مرکز آمار، هرچند از رشد بسیار ناچیز نرخ تورم نقطهبهنقطه خبر میدهند، اما این اعداد در کوچهپسکوچههای شهر، در سبد خرید خانوارها و در گفتوگوهای روزمره مردم معنا پیدا نمیکنند. چرا مردم همچنان افزایش قیمتها را احساس میکنند؟
چرا تورم انتظاری، یعنی نگرانی مردم از آینده قیمتها، با آمار رسمی فاصلهای عمیق دارد؟ این شکاف چگونه بر اقتصاد ایران تأثیر میگذارد و رسانهها و شبکههای اجتماعی چه نقشی در شکلگیری این انتظارات دارند؟
تورم انتظاری نگرانی و پیشبینی مردم و فعالان اقتصادی نسبت به افزایش قیمتها در آینده پدیدهای است که در اقتصاد ایران، پیچیدهتر و گستردهتر از آنچیزی است که آمار رسمی نشان میدهد. این انتظارات نهتنها رفتار مصرفکنندگان را تحتتأثیر قرار میدهد، بلکه بازارهایی مانند ارز، طلا و مسکن را نیز دچار نوسان میکند و در نهایت ممکن است به چرخهای معیوب منجر شود که تورم واقعی را تشدید کند.
شکاف بزرگ میان آمار رسمی و ادراک عمومی
بانک مرکزی و مرکز آمار، تورم نقطهبهنقطه را با رشد اندک اعلام میکنند، اما چرا همین افزایش اندک، بهوضوح در زندگی مردم احساس میشود؟ پاسخ این است که آمار رسمی معمولاً بر اساس میانگین تغییرات قیمتها محاسبه میشود و ممکن است در بخشهای کلیدی و کالاهای اساسی که سهم بالایی در سبد مصرف خانوار دارند، تغییرات ملموس و قابلتوجهی دیده نشود.
از سوی دیگر، تورم انتظاری بازتابی از احساس نگرانی عمومی است که بیشتر تحتتأثیر تجربههای روزمره، افزایش ناگهانی قیمتها و بیاعتمادی نسبت به سیاستهای اقتصادی قرار دارد. این احساس، که با آمار رسمی همخوانی ندارد، شکافی را ایجاد کرده که از آن با عنوان «شکاف انتظارات تورمی» یاد میشود.
تأثیر انتظارات تورمی بر بازارهای کلیدی
تورم انتظاری نقش مهمی در تعیین رفتار بازارهای موازی مانند ارز، طلا و مسکن دارد. زمانی که مردم و سرمایهگذاران انتظار افزایش قیمتها را دارند، تقاضا برای داراییهای با ارزشذخیره مانند دلار و طلا بالا میرود و همین امر خود به افزایش قیمتها دامن میزند.
بازار مسکن نیز بهعنوان داراییای که در برابر تورم مقاوم نیست، با موجی از تقاضا مواجه میشود، چرا که مردم تلاش میکنند پیش از افزایش قیمت، خرید خود را انجام دهند. این چرخه خود به افزایش بیشتر قیمتها منجر میشود. بنابراین حتی اگر آمار رسمی کاهش نرخ تورم را نشان دهد، انتظارات تورمی میتوانند بازار را همچنان در وضعیت ناپایدار نگه دارند.
نقش شبکههای اجتماعی و رسانهها
رسانهها و شبکههای اجتماعی در شکلدهی به انتظارات تورمی نقش پررنگی دارند. انتشار اخبار منفی، شایعات، و تصاویر افزایش قیمت در فضای مجازی میتواند باعث بزرگنمایی نگرانیها شود. این موجهای اطلاعاتی بهسرعت در جامعه گسترش مییابند و رفتار مصرفکنندگان و سرمایهگذاران را تغییر میدهند.
در شرایطی که اطلاعات ناکامل یا غیرشفاف است، مردم تمایل بیشتری دارند به منابع غیررسمی رجوع کنند. این موضوع باعث میشود آمار رسمی کمتر باورپذیر باشد و بیاعتمادی تشدید شود.
نتیجه یک شکاف حلنشده
شکاف میان آمار رسمی و ادراک عمومی، میتواند پیامدهای منفی گستردهای داشته باشد؛ از کاهش اعتماد عمومی به نهادهای رسمی گرفته تا تشدید فشار بر بازارهای کلان و افزایش تورم واقعی.
برای کاهش این شکاف، ضروری است دولت و نهادهای آماری، ضمن بهبود کیفیت دادهها، شفافیت بیشتری در انتشار آمار داشته باشند و آموزش لازم برای تحلیل و درک بهتر این اعداد را به مخاطبان ارائه دهند. همچنین بهرهگیری هوشمندانه از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی درست و مقابله با شایعات، میتواند به کاهش نگرانیها و اصلاح انتظارات تورمی کمک کند.
تورم انتظاری در ایران، تنها یک شاخص اقتصادی نیست، بلکه بازتابی از نگرانیها و بیاعتمادی عمیق مردم به وضعیت اقتصادی است. فاصله میان آمار رسمی و ادراک عمومی، شکافی است که اقتصاد ایران را گرفتار چرخهای از بیثباتی و عدم قطعیت کرده است. تا زمانی که این شکاف به درستی مدیریت نشود، تلاشها برای کنترل تورم و ایجاد آرامش در بازارها به نتیجه نخواهد رسید.