گزارش «جهان اقتصاد» از کم آبی در تابستان سکوت قناتها!
گلناز پرتوی مهر
تابستان ۱۴۰۴ یکی از گرمترین و خشکترین فصول در ایران بود؛ گرمای هوا با سکوت قناتها و دریاچهها همراه شد. وقتی تهران و اصفهان تشنه به چشم آمدند، مشخص شد که ما وارد دورهای بحرانی در مدیریت منابع آب شدهایم؛ دورهای که دیگر نمیتوان گفت خشکسالی تنها یک مشکل محیطیست، بلکه به معضل امنیت غذایی، اجتماعی و اقتصادی بدل گشته است.
بر اساس گزارش مرکز بینالمللی مقابله با خشکسالی و بیابانزایی سازمان ملل و NDMC، حدود ۹۰ میلیون نفر در سراسر جهان درگیر بحران غذا و آبشان هستند، از آفریقا تا مدیترانه، از جمله کشورهای مستعدی مانند ایران که با کاهش ۴۵درصدی بارش در سال آبی جاری مواجه شدهاند.
در ایران، وضعیت چندان بهتر نیست. ۱۹ استان ایران از جمله هرمزگان با کاهش باران ۷۷ درصد و سیستان و بلوچستان با افت بارش ۷۲ درصد مواجهاند. ذخایر مهم تهران به کمتر از ۱۳درصد رسیدهاند و مخزن لار در ابتدای سال به نزدیک ۱درصد افت کرد؛ در اصفهان نیز زایندهرود که زمانی «بندهماه همه تشنهدلها» بود، بخش اعظمش خشک شد و حتی معترضان در تظاهرات آب_برای_همه خواستار توجه به فاجعه آب شدند.
گرمایش جهانی و الگوهای اقلیمی نامنظم، با افزایش تبخیر که سه برابر میانگین جهانیست بارش کم و بینظمی بارندگی باعث شدند که حفره آبی عمیقتر شود. مضاف بر این، مدیریت ناکارآمد منابع آب، حفاری بیرویه چاه و انتقال میانبخشی بدون مصالح علمی، شرایط را وخیمتر کرده است.
برخلاف آن چه انتظار میرفت، فقط ۱۲درصد از آب بودجه کشاورزی را مصرف میکند ولی ۹۳درصد استفاده کل کشور را به خود اختصاص داده تضادی از نظر اقتصادی واضح.
خاموشیهای برق هم در کمینند؛ با کاهش ذخایر تأمینکننده نیروگاههای برقآبی، دولت فشار مضاعفی را در تابستان تحمل میکند.
این بحران فقط مشکل ایران نیست. در اسپانیا، قیمت روغن زیتون دو برابر شد؛ کانال پاناما کارش نصف شد؛ بانک جهانی هشدار میدهد که تا ۲۰۳۰، تقاضای آب ۴۰درصد از عرضه پیشی خواهد گرفت. و در آفریقا بیش از ۹۰ میلیون نفر خطر گرسنگی دارند. ایران در کنار کشورهای مدیترانهای مانند اسپانیا، ترکیه و مراکش، زنگ خطری جهانی برای خشکسالی است.
تابستان ۱۴۰۴ ایران، بدون صدای آب است و این سکوت درس بزرگی برای مدیریت منابع حیاتیست. بحران آب دیگر یک هشدار نیست بلکه یک واقعیت انکارناپذیر است. اگر دولت و جامعه دستبهدست ندهند، تابستانهای آینده احتمالاً همراه با تعطیلی کسبوکارها، کوچ جمعیت و شورش جایزهای خواهند بود.
اما این پایان ماجرا نیست. با اصلاح جدی نگرشها و اعمال راهکارهای پایدار، ممکن است آیندهای تابستانی متفاوت بسازیم؛ فصلی که در آن قناتها دوباره جاری شوند، باغها دوباره شاداب، و سیاست و جامعه را دستدردست هم برای تابستانهای بیتحمل آب آماده کنیم.