زمستان صنایع؛ از مدیریت بحران انرژی تا آزمون پایداری تولید

حسنعلی محمدی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی

شناسه خبر: 184807
زمستان صنایع؛ از مدیریت بحران انرژی تا آزمون پایداری تولید

تأمین پایدار انرژی برای صنایع، یکی از چالش‌های مزمن اقتصاد ایران بوده که در سال‌های اخیر، به‌ویژه در فصل زمستان، به نقطه‌ای بحرانی رسیده است. قطعی برق و گاز، نه‌تنها تولید را مختل کرده، بلکه برنامه‌ریزی بنگاه‌ها، تعهدات صادراتی و حتی اشتغال را تحت تأثیر قرار داده است. از این منظر، هر نشانه‌ای از کاهش محدودیت‌های انرژی، می‌تواند برای بخش صنعت حائز اهمیت باشد؛ هرچند این موضوع نیازمند نگاهی واقع‌بینانه و تحلیلی است.

بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، پیش‌بینی می‌شود که در زمستان پیش‌رو، میزان قطعی برق و گاز صنایع نسبت به سال گذشته کاهش یابد. این کاهش، بیش از آنکه حاصل افزایش ناگهانی ظرفیت انرژی کشور باشد، نتیجه مجموعه‌ای از اقدامات مدیریتی و فنی است که با هدف کاهش ناترازی‌ها اجرا شده‌اند. در حوزه گاز، اجرای طرح‌های فشارافزایی در میادین و استفاده هدفمند از گازهای همراه و فلر، بخشی از کمبود عرضه را جبران کرده و امکان توزیع پایدارتر گاز برای صنایع را فراهم آورده است.

در بخش برق نیز، تمرکز بر بازسازی، اورهال و نوسازی نیروگاه‌ها، نقش مهمی در افزایش ظرفیت عملی تولید ایفا کرده است. بسیاری از نیروگاه‌ها در سال‌های گذشته به دلیل فرسودگی یا کمبود تعمیرات اساسی، با راندمان پایین فعالیت می‌کردند. بهبود وضعیت این واحدها، هرچند جهش تولید ایجاد نمی‌کند، اما می‌تواند از شدت محدودیت‌ها در دوره‌های اوج مصرف بکاهد و فشار بر صنایع را کاهش دهد.

با این حال، کاهش قطعی انرژی به معنای حل کامل مسئله نیست. ناترازی ساختاری میان تولید و مصرف انرژی همچنان پابرجاست و هرگونه بهبود، اگر با اصلاحات بلندمدت همراه نباشد، موقتی خواهد بود. صنعت ایران برای برنامه‌ریزی تولید، نیازمند اطمینان و پیش‌بینی‌پذیری است؛ امری که صرفاً با مدیریت مقطعی بحران انرژی محقق نمی‌شود.

از سوی دیگر، کاهش قطعی‌ها می‌تواند پیام مثبتی برای فضای کسب‌وکار صنعتی ارسال کند. ثبات نسبی در تأمین انرژی، هزینه‌های پنهان تولید را کاهش داده و به بنگاه‌ها امکان می‌دهد قراردادهای داخلی و خارجی خود را با ریسک کمتری تنظیم کنند. این موضوع به‌ویژه برای صنایع انرژی‌بر، مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی، اهمیت دوچندان دارد؛ صنایعی که هر ساعت توقف، زیان قابل‌توجهی به همراه دارد.

در عین حال، تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که عبور پایدار از بحران انرژی، نیازمند نگاهی فراتر از افزایش عرضه است. بهینه‌سازی مصرف، ارتقای بهره‌وری انرژی در صنایع، اصلاح الگوی مصرف و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های جایگزین، اجزای جدایی‌ناپذیر این مسیر هستند. بدون توجه به این ابعاد، هر زمستان می‌تواند به تکرار چرخه محدودیت‌ها منجر شود.

در نهایت، زمستان پیش‌رو می‌تواند آزمونی برای سنجش کارآمدی سیاست‌های اتخاذشده در حوزه انرژی باشد. اگر کاهش قطعی‌ها به‌طور ملموس محقق شود، می‌تواند گامی رو به جلو در حمایت از تولید تلقی شود؛ اما پایداری این دستاورد، منوط به ادامه اصلاحات ساختاری و پرهیز از نگاه کوتاه‌مدت به مسئله انرژی در کشور است.

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار