چالش خاموشی صنایع و ضرورت بازنگری در سیاستهای انرژی
احسان ثقفی، عضو اتاق بازرگانی ایران

در سالهای اخیر، ناترازی شدید انرژی به یکی از مهمترین چالشهای کشور تبدیل شده است. این ناترازی نهتنها زندگی روزمره شهروندان، بلکه بهویژه فعالیت صنایع بزرگ و کوچک را تحت تأثیر قرار داده است. محدودیتهایی که در ماههای اخیر بر مصرف برق صنایع اعمال شده، نشان میدهد سهم این بخش از شبکه سراسری به حداقل رسیده و عملاً به سه روز در هفته کاهش یافته است. چنین محدودیتی برای واحدهای تولیدی که نیازمند فعالیت پیوسته و پایدار هستند، معادل از دست رفتن بخش بزرگی از ظرفیت تولید است.
واقعیت آن است که در زمان بروز کمبود انرژی، نخستین حوزهای که تحت فشار قرار میگیرد، بخش صنعت است. این تصمیم اگرچه از منظر مدیریت اضطراری شبکه توجیه میشود، اما پیامدهای آن برای اقتصاد ملی بسیار سنگین است. کاهش تولید، افزایش هزینهها، افت اشتغال و از دست رفتن بازارهای صادراتی از جمله تبعاتی است که با خاموشیهای برنامهریزیشده یا ناگهانی گریبانگیر صنایع میشود.
وضعیت فعلی به تعبیری شبیه «روزهداری بدون افطار» است؛ چرا که حتی در زمانهای محدودی که مجوز فعالیت صادر میشود، امکان بهرهبرداری کامل از ظرفیتها وجود ندارد. نبود انرژی کافی، برنامهریزی تولید را مختل میکند و واحدها را در شرایطی قرار میدهد که نه میتوانند به تعهدات خود عمل کنند و نه قادرند برنامه توسعهای جدیدی آغاز کنند.
با این همه، نگاه صرفاً انتقادی به وضعیت موجود راهگشا نیست. ضروری است صنایع در کنار مطالبهگری، خود نیز برای کاهش اثرات بحران چارهاندیشی کنند. یکی از راهکارها، حرکت به سمت ایجاد نیروگاههای اختصاصی است؛ اقدامی که میتواند بخشی از مصرف واحدها را مستقل از شبکه سراسری تأمین کند. این امر اگرچه نیازمند سرمایهگذاری قابل توجهی است، اما با استفاده از تسهیلات بانکی یا منابع داخلی بنگاهها امکانپذیر خواهد بود.
راهکار دیگر، نوسازی و بهروزرسانی تجهیزات و خطوط تولید است. بخش قابل توجهی از مصرف انرژی صنایع ناشی از فرسودگی ماشینآلات و فناوریهای قدیمی است. کاهش مصرف از طریق افزایش بهرهوری میتواند در میانمدت آثار مثبت ملموسی بر جای بگذارد و نیاز واحدها به انرژی را تعدیل کند.
بنابراین، مدیریت پایدار انرژی نیازمند رویکردی دو سویه است. از یکسو دولت باید سیاستهای شفاف و پایدار در زمینه تأمین برق ارائه دهد و از تغییرات مکرر و غیرقابل پیشبینی بپرهیزد. از سوی دیگر، صنایع نیز باید نقش فعالتری در تأمین نیازهای انرژی خود ایفا کنند و با سرمایهگذاری در حوزه تولید و بهرهوری، تابآوریشان را افزایش دهند. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت بحران انرژی به فرصتی برای تحول در ساختار صنعتی کشور بدل شود.