جهان اقتصاد گزارش می دهد؛

سدهایی که بلای جان شدند

گروه زیربنایی رضا پورحسین

شناسه خبر: 181752
سدهایی که بلای جان شدند

 

جهان اقتصاد: براساس آمار ارائه شده توسط شرکت مدیریت منابع آب مشهد، مهم‌ترین منبع آب شرب این شهر یعنی سد دوستی به حجم مرده رسیده و فقط به میزان نصف سال گذشته آب دارد که دلیل اصلی آن آب‌گیری سد پاشدان در هرات است. 

سد دوستی در مرز ایران و ترکمنستان قرار دارد و از هریرود و بعضی رودخانه‌های دیگر تغذیه می‌شود اما با اقدام طالبان در اردیبهشت سال گذشته که فرمان آب‌گیری سد پاشدان از هریرود را داد، جریان طبیعی آب به سد دوستی قطع و به سوی سد پاشدان منحرف شد.

این، دومین ضربه‌ای است که سدهای طالبان در زمینه آب به مردم شرق کشور می‌زند. اولین ضربه را مردم سیستان و بلوچستان با احداث سد کمال خان متحمل شدند. 

اما این تمام ماجرا نیست، کم‌آبی در شرق ایران، به‌ویژه در استان‌های سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی، یکی از چالش‌های جدی زیست‌محیطی و اجتماعی است که زندگی میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر قرار داده است.

 این منطقه به دلیل اقلیم خشک، بارندگی اندک و وابستگی شدید به منابع آبی مرزی، سال‌هاست با بحران آب مواجه است. میانگین بارش سالانه در این مناطق گاهی به کمتر از ۱۰۰ میلی‌متر می‌رسد، در حالی که تبخیر بالا و خاک نفوذپذیر، دسترسی به آب را دشوارتر می‌کند.

 رودخانه هیرمند، که از افغانستان سرچشمه می‌گیرد، منبع اصلی تأمین آب سیستان و بلوچستان است اما کاهش جریان این رودخانه به دلیل سدسازی در افغانستان و تغییرات اقلیمی، کم‌آبی را تشدید کرده است. بر اساس گزارش‌های وزارت نیرو، سطح آب‌های زیرزمینی در این مناطق طی دو دهه گذشته بیش از ۲۰ متر کاهش یافته و بسیاری از چاه‌ها خشک شده‌اند. این وضعیت، کشاورزی، دامداری و معیشت مردم را به خطر انداخته و مهاجرت اجباری از روستاها به شهرها را افزایش داده است.

سدسازی به‌عنوان یکی از راهکارهای مدیریت منابع آبی، در شرق ایران نقش دوگانه‌ای ایفا کرده است. از یک سو، سدهایی مانند چاه‌نیمه در سیستان و بلوچستان برای ذخیره‌سازی آب هیرمند و تأمین نیازهای کشاورزی و شرب ساخته شده‌اند. این سدها در دوره‌های پرآبی توانسته‌اند بخشی از نیازهای منطقه را برآورده کنند. 

برای مثال، سد چاه‌نیمه با ظرفیت ذخیره حدود ۸۰۰ میلیون متر مکعب، نقش کلیدی در تأمین آب زاهدان و مناطق اطراف دارد. همچنین، سد دوستی در مرز ایران و ترکمنستان، که برای تنظیم آب رودخانه هریرود احداث شد، به بهبود کشاورزی در خراسان رضوی کمک کرده است. این سدها در زمان‌های پرآبی، امکان مدیریت بهتر منابع و کاهش وابستگی به جریان‌های فصلی را فراهم می‌کنند.

علی اصغر زرگر، تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک در این رابطه به جهان اقتصاد، گفت: سدسازی تبعات منفی نیز داشته است. ساخت سد در بالادست رودخانه‌ها، به‌ویژه در افغانستان، جریان آب ورودی به ایران را به شدت کاهش داده است. سد کجکی در افغانستان، که روی هیرمند ساخته شده، حجم آب ورودی به سیستان را گاهی تا ۷۰ درصد کاهش داده است. 

وی افزود: این موضوع، تالاب هامون را که زمانی منبع حیات منطقه بود، به بیابانی خشک تبدیل کرده و گرد وغبار ناشی از آن سلامت مردم را تهدید می‌کند. در داخل ایران نیز، سدسازی بدون برنامه‌ریزی دقیق اکوسیستم‌های محلی را مختل کرده است. برای نمونه، سدهای کوچک در مسیر رودخانه‌های فصلی، جریان طبیعی آب را متوقف کرده و به خشک شدن قنات‌ها و چشمه‌ها منجر شده است. این امر، به‌ویژه در خراسان جنوبی، کشاورزی سنتی را که به قنات وابسته بود، نابود کرده است.

زرگر تصریح کرد: علاوه بر این، سدسازی بدون توجه به مدیریت تقاضای آب، کارایی محدودی داشته است. در شرق ایران، الگوی کشت نادرست و آبیاری سنتی با راندمان پایین، بخش زیادی از آب ذخیره‌شده را هدر می‌دهد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که حدود ۸۵ درصد آب در این منطقه صرف کشاورزی با روش‌های غیربهینه می‌شود.

 این در حالی است که سدها هزینه‌های هنگفتی برای ساخت و نگهداری دارند و در بسیاری موارد، به دلیل رسوب‌گذاری، ظرفیت ذخیره‌سازی آن‌ها کاهش یافته است. برای مثال، سد چاه‌نیمه به دلیل تجمع رسوبات، بخشی از ظرفیت خود را از دست داده است.

برای مقابله با کم‌آبی، نیاز به رویکردی جامع است. اصلاح الگوی کشت، استفاده از فناوری‌های آبیاری مدرن و دیپلماسی آب با کشورهای همسایه، به‌ویژه افغانستان، ضروری است. همچنین، سرمایه‌گذاری در بازسازی قنات‌ها و مدیریت یکپارچه منابع آبی می‌تواند اثرات منفی سدسازی را کاهش دهد. تجربه نشان داده که بدون هماهنگی منطقه‌ای و مدیریت پایدار، سدسازی به‌تنهایی نمی‌تواند بحران کم‌آبی در شرق ایران را حل کند.

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار