جهان اقتصاد از ناترازی هایی از جنس انرژی گزارش می دهد
هارمونی گمشده در سرزمین انرژی!
گلناز پرتوی مهر
در کشوری که یکی از بزرگترین دارندگان منابع نفت و گاز جهان است، سال ۱۴۰۴ بهطرز کمسابقهای چهرهی بحرانزدهی انرژی را به نمایش گذاشت. اگرچه ناترازی انرژی در ایران موضوعی قدیمی است، اما امسال، شدت و گسترهی این بحران به حدی رسید که برخی تحلیلگران از آن بهعنوان "سال فاجعه انرژی" یاد کردند.
در تابستان ۱۴۰۴، ایران با یکی از بزرگترین کسریهای برق در تاریخ خود مواجه شد: کمبودی حدود ۲۵٬۰۰۰ مگاوات که معادل ۳۰ درصد تقاضای پیک کشور بود. خاموشیها در همه نقاط کشور، از شهرهای صنعتی تا مناطق مسکونی و حتی بیمارستانها، بهطور گسترده اعمال شدند. بخشی از این بحران به ضعف سرمایهگذاری در احداث نیروگاههای جدید، و بخشی دیگر به هدررفت ۱۳درصد از برق در شبکه انتقال و توزیع بازمیگردد.
در فصل سرد، مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری بهشدت افزایش یافت و فشار بر شبکه گاز به اوج رسید. در برخی روزها، کسری گاز روزانه تا ۳۱۵ میلیون مترمکعب برآورد شد. این ناترازی باعث شد صنایع برای تأمین انرژی به سوختهای جایگزین، بهویژه مازوت، روی بیاورند که پیامدهای زیستمحیطی سنگینی در پی داشت.
ناترازی انرژی در ایران موضوعی جدید نیست، اما در سال ۱۴۰۴ چند عامل باعث شد بحران به سطحی جدید برسد:
افول سرمایهگذاری در زیرساخت
در سالهای اخیر، پیشرفت پروژههای توسعهای در حوزه نیروگاه و خطوط گاز بهشدت کند شد. پروژههای نیمهتمام رها شدند و نوسازی نیروگاههای قدیمی اتفاق نیفتاد. این کمتحرکی در سرمایهگذاری، منجر به افت ظرفیت واقعی تولید شد.
ضعف بهرهوری
راندمان نیروگاههای حرارتی ایران در حدود ۳۳ درصد باقی مانده که پایینتر از استاندارد جهانی است. تلفات انرژی در شبکه نیز بالا بوده و عملاً بخشی از ظرفیت تولید، هیچگاه به مصرفکننده نمیرسد.
ساختار نامتوازن مصرف
قیمت پایین انرژی در ایران باعث مصرف بیرویه شده است. برای مثال، میانگین مصرف برق و گاز خانگی در ایران چند برابر کشورهای مشابه منطقه است. این در حالی است که هیچ نظام تنبیه/پاداشی برای مدیریت مصرف اعمال نمیشود.
تحریمهای اقتصادی
تحریمها مانع ورود فناوریهای جدید و سرمایهگذاری خارجی در بخش انرژی شدهاند. پروژههایی مانند بهسازی فازهای پارس جنوبی یا واردات تجهیزات نیروگاهی به بنبست خوردهاند.
پیامدهای چندجانبه ناترازی
شهرکهای صنعتی با محدودیت شدید مصرف برق مواجه شدند. بسیاری از خطوط تولید به اجبار تعطیل یا نیمهفعال شدند. خسارت به صنایع انرژیبر (فولاد، سیمان، پتروشیمی) میلیاردی بود.
خاموشیهای سراسری در تابستان و محدودیت گاز در زمستان، زندگی شهروندان را مختل کرد. مدارس تعطیل، بیمارستانها دچار بحران و بسیاری از خدمات عمومی مختل شدند. نارضایتی عمومی افزایش یافت.
زیستمحیطی
جایگزینی مازوت بهجای گاز در نیروگاهها، به افزایش آلایندههای هوا و تشدید آلودگی در شهرهایی مانند تهران، اراک و اهواز منجر شد. شاخص آلودگی هوا در برخی روزها به بالای ۲۰۰ رسید.
برنامهریزی برای احداث حداقل ۱۰٬۰۰۰ مگاوات ظرفیت انرژی خورشیدی و بادی طی دو سال آینده باید در اولویت قرار گیرد.
بدون اصلاح قیمت حاملهای انرژی و ایجاد انگیزه برای کاهش مصرف، بحران ادامهدار خواهد بود. تعرفههای پلکانی و کنتورهای هوشمند راهکارهای ممکناند.
بازسازی نیروگاههای فرسوده، کاهش تلفات شبکه و ارتقاء راندمان از الزامات حیاتیاند. همچنین خطوط انتقال باید توسعه یابند.
ایران باید بتواند با طراحی مدلهای مالی جذاب، سرمایه داخلی و خارجی را برای توسعه زیرساختها جذب کند. بدون این سرمایه، احیای توازن ناممکن خواهد بود.
سال ۱۴۰۴ نقطهی اوج بحران انرژی در ایران بود؛ جایی که ناترازی از یک مسئلهی فنی به یک بحران ملی تبدیل شد. تفاوت اصلی این سال با گذشته، گستردگی جغرافیایی، ترکیب سهگانهی برق–گاز–بنزین، و اثرگذاری آن بر اقتصاد، سلامت و کیفیت زندگی مردم بود. برای برونرفت از این وضعیت، باید با جسارت بهسمت اصلاح ساختار، تغییر سیاستهای مصرف، و جهش در سرمایهگذاری در انرژیهای پاک حرکت کرد.
اگر این هشدارها نادیده گرفته شوند، سال ۱۴۰۴ نهتنها «سال بحران»، بلکه «آغاز فروپاشی هارمونی انرژی ایران» خواهد بود.