جهان اقتصاد گزارش می دهد
خسارت پنهان قطعی برق
گلناز پرتوی مهر
با آغاز روزهای گرم سال و اوج گرفتن مصرف انرژی، باز هم همان داستان همیشگی تکرار شد: قطعیهای مکرر برق، خاموشیهای ناگهانی، اختلال در زندگی روزمره و نگرانی مردم از تابستانی طاقتفرسا. کمبود برق حالا دیگر فقط یک مسئله فنی نیست، بلکه به چالشی اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی تبدیل شده است که ابعاد آن روزبهروز گستردهتر میشود.
بررسیها نشان میدهد کاهش ظرفیت تولید نیروگاهها، فرسودگی تجهیزات، عدم توسعه زیرساختهای انرژی متناسب با رشد مصرف، کاهش تولید برق آبی به دلیل خشکسالی و افزایش مصرف خانگی و صنعتی، همه و همه دستبهدست هم دادهاند تا تابستان ۱۴۰۴ را به یکی از پرچالشترین دورههای تامین برق در دهه اخیر تبدیل کنند.
شهروندان در مناطق مختلف کشور از قطعیهای چندساعته برق گلایه دارند. این خاموشیها در برخی مناطق، بدون اطلاع قبلی و گاهی چند بار در روز اتفاق میافتد. سارا، ساکن یکی از مناطق غرب تهران، میگوید:
در استانهای گرمسیری مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان، قطعی برق نهتنها سختی بلکه تهدیدی برای سلامت است. بهویژه برای سالمندان، کودکان و بیماران، قطعی مکرر برق در گرمای بالای ۴۵ درجه میتواند به بحرانهای جدی منجر شود.
قطع برق فقط در خانهها خلاصه نمیشود. بخش تولید و صنعت هم بهشدت تحت تاثیر قرار گرفته است. کارخانههایی که با تجهیزات سنگین کار میکنند، در صورت قطع برق نهتنها فعالیتشان متوقف میشود، بلکه خسارات سنگینی نیز متحمل میشوند.
بر اساس گزارش اتاق بازرگانی، در سه ماه نخست امسال، بیش از ۴۰ درصد صنایع کوچک و متوسط به دلیل قطعی برق، کاهش بهرهوری و ضرر مالی را گزارش کردهاند. برخی از آنها ناچار به تعدیل نیرو یا کاهش ساعات کاری شدهاند.
کارشناسان میگویند برنامهریزی بلندمدت برای افزایش ظرفیت نیروگاهها، ارتقاء بهرهوری انرژی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر باید هرچه سریعتر در دستور کار قرار گیرد.
کمبود برق فقط یک نارضایتی عمومی نیست. این بحران، خسارات فراوانی به اقتصاد ملی وارد میکند. از کاهش تولید صنعتی گرفته تا افت درآمد خدمات آنلاین، آسیب به تجهیزات خانگی، و افزایش مصرف سوختهای جایگزین (مانند گازوئیل برای ژنراتورها) که خود موجب آلودگی هوا و هزینههای زیستمحیطی میشود.
در حوزه سلامت، خاموشیها گاهی جان انسانها را نیز تهدید میکند. بیمارستانها مجبورند برای تامین برق، از ژنراتورهای اضطراری استفاده کنند. این منابع نه همیشه قابلاعتمادند و نه بدون هزینه.
مسئولان وزارت نیرو گفتهاند که برای مقابله با کمبود برق، راهکارهای متعددی در حال اجراست.
اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این اقدامات دیرهنگام است و باید تحولی اساسی در ساختار تامین و مصرف انرژی کشور رخ دهد.
ما سالهاست هشدار میدهیم که بدون سرمایهگذاری در انرژیهای نو، بدون ارتقاء راندمان نیروگاهها و بدون آموزش عمومی در زمینه مصرف بهینه، با بحران روبهرو خواهیم شد. حالا آن بحران رسیده، و اگر باز هم اقدامی نکنیم، تابستانهای آینده حتی بدتر خواهند بود.
در کنار اقدامات فنی و سیاستگذاری، نقش مردم در کاهش مصرف برق حیاتی است. تغییر عادات مصرفی، خاموش کردن وسایل غیرضروری، استفاده از لوازم کممصرف، و بهرهگیری از نور طبیعی، همه و همه میتواند به کاهش فشار روی شبکه کمک کند.
برخی کمپینهای مردمی و آموزشهای رسانهای نیز در این زمینه فعال شدهاند. با این حال، هنوز آگاهی عمومی درباره مصرف انرژی در سطح مطلوب نیست.
کمبود برق، معضلی است که یکشبه بهوجود نیامده و یکشبه هم حل نخواهد شد. این مشکل نیازمند عزم ملی، سرمایهگذاری هوشمند، و مشارکت مردمی است. تا زمانی که مصرف بیرویه ادامه داشته باشد و زیرساختها بهروز نشوند، لامپها همچنان خاموش خواهند شد و زندگی، زیر سایه تاریکی، خواهد لرزید.