آژیر قرمز در تالار شیشهای؟!
مهرناز خوشبخت

در فضایی که پیچیدگیهای سیاسی و اقتصادی ایران به هم تنیدهاند، بازگشت مکانیسم ماشه (یا همان اسنپبک تحریمها) میتواند همچون آژیری در تالار شیشهای بازار سرمایه به صدا درآید. این سازوکار که امکان بازگرداندن سریع تحریمهای چندجانبه را فراهم میآورد، فارغ از ابعاد حقوقی و دیپلماتیک، اثرات عمیقی بر بازارهای مالی، بهویژه بازار سهام، خواهد گذاشت.
مکانیسم ماشه (اسنپبک) در متن برجام بندی است که به کشورهای عضو امکان میدهد اگر یکی از طرفها به تعهدات خود عمل نکند، تحریمهای بینالمللی پیشین را بدون نیاز به اجماع دوباره بازگردانند.
به بیان دیگر، فعال شدن مکانیسم ماشه پیامدهای سنگین حقوقی و عملی دارد: تحریمهای تعلیقشده شورای امنیت دوباره اجرایی میشوند و نهادها و شرکتهای بینالمللی موظف میشوند به آن رعایت کنند.
در شرایطی که اقتصاد ایران سابقه تحریم دارد، ممکن است برخی بگویند «چیزی جدیدی برای تحریم کردن نیست». اما تفاوت اساسی این است که بازگشت تحریمها ذیل مکانیسم ماشه دارای مشروعیت بینالمللی بیشتری است و فشارهای حقوقی، بانکی و بیمهای را تشدید میکند.
بنابراین، بازار سرمایه ایران در وضعیتی قرار میگیرد که با ریسکهای ساختاری، حقوقی و روانی جدید مواجه است.
فعال شدن مکانیسم ماشه عملاً ریسک سیاسی را در سطح کلان به اولویت بازار سرمایه میآورد. سرمایهگذاران ریسک سیاسی را دقیقتر رصد میکنند و احتمال خروج سرمایه از بخشهای پرریسک بیشتر میشود.
در بازار سهام، این افزایش ریسک به کاهش اطمینان سرمایهگذاران منجر میشود، نوسانها تشدید مییابد و بازده مورد انتظار سرمایهگذاران برای ورود به شرکتها افزونتر خواهد بود.
بخش مهمی از شرکتهای بزرگ حاضر در بورس ایران فعالیت صادراتی دارند یا وابسته به واردات مواد اولیهاند. مکانیسم ماشه، با فشار بر نظام بانکی، بیمه و حملونقل، امکان انتقال درآمدهای ارزی و واردات تجهیزات را دشوارتر میکند.
کاهش دسترسی به بازارهای جهانی و افزایش هزینههای تحریم، نرخ ارز فوب، هزینه مبادله و بازده بنگاهها را تحت فشار قرار خواهد داد.
با بازگشت تحریمها، دسترسی شرکتها به خطوط اعتباری بینالمللی، تضمینهای بانکی و مراکز مالی جهانی محدود خواهد شد. این محدودیت باعث افزایش هزینه تأمین مالی برای بنگاهها میشود.
افزون بر این، شرکتها ممکن است مجبور شوند برای تطبیق با شرایط تحریمی هزینههای اضافی متحمل شوند، مثلاً در حوزه انطباق حقوقی، بیمه یا تأمین تجهیزات جایگزین. این هزینههای اضافی بار مضاعفی بر تراز سودآوری میگذارند.
در مواجهه با افزایش ریسک، سرمایهگذاران، به خصوص بخش کوچکتر و غیرحرفهای، تمایل دارند نقدینگی خود را به داراییهای «امنتر» منتقل کنند (مثلاً ارز، طلا یا بازارهای خارجی). این فرآیند میتواند منجر به فشار فروش در بورس شده و روند بازار را نزولی کند.
در چنین شرایطی، ابزارهای حمایتی مانند صندوق تثبیت، بازارگردانی یا سیاستهای هدایت نقدینگی ممکن است تأثیر محدود یا موقت داشته باشند.
در روزهای اخیر، قیمت دلار و طلا با رشد مواجه شدهاند و افزایش تقاضا در این بازارها نشانهای از گرایش سرمایهگذاران به داراییهای ایمنتر است.
در مقابل، بورس تهران در برخی روزها روند اصلاحی یا نزولی داشته است که برخی فعالان آن را ناشی از فشارهای روانی و پیشبینی بازگشت تحریمها میدانند.
این واکنشهای اولیه بیشتر جنبه روانی دارند، اما اگر مکانیسم ماشه رسماً فعال شود، میدان عمل بازار سرمایه تغییر خواهد کرد و فشارها افزایش مییابد.
«آژیر قرمز در تالار شیشهای» کنایهای است از هشدار وضعیت پیشروی بازار سرمایه ایران در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه. این رویداد نه تنها یک چالش سیاسی یا حقوقی، بلکه عاملی است که توانایی شرکتها را در تأمین مالی، صادرات، تأمین مواد اولیه و عملکرد سودآوری مختل خواهد کرد.
بازار سرمایه ایران در برابر موجی از ریسکهای سیستماتیک، تبعات عملیاتی تحریم، و تغییر ترجیحات سرمایهگذاران قرار خواهد گرفت. اگرچه فشار روانی ممکن است در برخی موارد بزرگتر از واقعیت باشد، اما هرگونه اجرای جدی مکانیسم ماشه، زمینه شوکهای ساختاری را فراهم خواهد کرد.
در چنین دورانی، دانش، احتیاط و تنوعبخشی به سرمایه، کلید بقاست. و اگر سیاستگذار بتواند با شفافیت، حمایت هدفمند و کاهش نااطمینانی، به بازار سرمایه اعتماد بازگرداند، شاید زیانها قابل کنترل شوند. اما در غیاب چنین تدبیری، بازار سهام ممکن است نقطهای باشد که طوفان اقتصادی بر آن فرود آید.