محیط زیست سازمانی تک بعدی

علیرضا معراجی/ خبرنگار

شناسه خبر: 179547
محیط زیست سازمانی تک بعدی

از کنار بعضی از مناطق شهری که گذر می کنیم، گاهی شرکت های شن و ماسه  مشاهده می شود که با فراغ بال گرد و غبار غلیظی به راه انداخته، فارغ از اینکه بهار باشد یا پاییز!!!

و محیط زیست هم شتر دیدی ندیدی

 

اما همین محیط زیست بدون توجه به محاسن و معایب و اشتغال آفرینی شرکت های بزرگ، اهمیت تولید و ارزش افزوده ای که ایجاد می کنند تنها با کوچک‌ترین گزارش و یا مشاهده دود ناگهانی قشون کشی می کند و بقیه ی ماجرا ...

گویی کارکرد محیط زیست تنها جریمه کردن و پول درآوردن است

هرچند از نگاه نگارنده این پی گیری وظیفه ذاتی محیط زیست است و لازم است، اما  کافی نیست

 

در جامعه شناسی انحرافات موضوعی بنام کارکردهای آشکار و پنهان مطرح است 

که هر سازمانی هم دارای کارکرد آشکار است، هم پنهان 

مثلا کارکرد آشکار محیط زیست، حفظ و صیانت از محیط زیست و کارکردپنهان آن درآمد زایی است اما گویی کارکرد پنهانش آشکار شده است!!!

البته این امر یک رویه جاری در تمام سازمان ها است و تا اینجای کار هم مشکلی نیست

اما آنچه مهم است از قِبل جریمه های شرکت ها، چه سودی به مناطق درگیر، همجواران و همسایگان صنایع می رسد

شکی نیست که به خزانه دولت واریز می شود

اما چرا نباید درصدی از آن در اختیار  سازمان استانی مربوطه باشد و مستقیم در مسیر ترمیم محیط زیست منطقه هزینه شود

چقدر از این درآمدها و جریمه های کارخانه سیمان مستقیم برای محیط زیست در کارزان هزینه شده است

چقدر از جریمه های مراکز صنعتی( شهرک های صنعتی، گاز و پتروشیمی) به محیط زیست و فضای سبز شهر و منطقه چوار و حتی ایلام تخصیص یافته است و یا مهران و دهلران و قص علیهذا ...

 

گاهی به نظاره که می نشینیم چقدر منابع طبیعی و محیط زیست در شرح و وظایف محوله سازمانی شبیه هم هستند اما یکی نیستند

تفاوت یکی در ظاهر  زمخت لباس و دیگری در ظرافت لباس است

لیکن آنجا منابع طبیعی بر باد رفته و اینجا محیط زیست نابود!!!

هرچند بر پایین دستی ها ایرادی نیست، اشکال از سیاست های کلی این سازمان ها و مقررات بالادستی وگرنه پایین دستی زحمات زیادی را متحمل می شوند

 

اما آنچکه می بینیم درختان بلوط در خشکیدن اند و درخت ون دیگر شاداب نیست

گرازها  توسط شکارچیان استان همسایه کشته می شوند و کبک ها در سوگ ساکنین  جنگل دیگر نمی خوانند، روباه پیر و شکسته شده و زیر چشمی آدم شهری ها را نیم نگاهی نفرت انگیز می کند، او مانده است و  حسرتِ رودستی که خورده است !!!

و نام و ننگی که تنها برای قالب پنیری در تاریخ ماندگار شد !!!

و کلاغی که دیگر قارقار نمی کند و گرگ از فقر جنگل دنبال  حامی و اسپانسر می گردد!!!

 

کارکردها در سازمان ها همانند تغییرات اقلیمی تغییر کرده اند: 

کوهنوردان جنگل را پاک می کنند و آتش‌نشانان گربه ای گیر کرده در فلان لوله  را نجات می دهند یا ماری را از شهر به جنگل باز می گردانند در میان این همه ....!!!

محیط زیست نقش اداره مالیاتی را بازی می کند و منابع طبیعی در نقش آتش‌نشانان  جنگل های آتش گرفته را در غیاب مسئولیت پذیری آدم‌های پر مدعای هزاره ی سوم خاموش می کنند !!!

و اینجاست که باید برای محیط زیست و منابع طبیعی فراتر از سازمان هایی زیر نظر جهادکشاورزی اندیشه کرد

باید این دو به تنهایی یک وزارتخانه با اختیارات و بودجه ی کلان باشند و گرنه در آینده ای نه چندان دور نوه ها و نتیجه های نسل فردای ما، تنها عکس بلوط را، ون را، ارغوان را و ... در عکس ها و خاطره ها جستجو می کنند

بلوط تاریخ زاگرس، فرهنگ زاگرس و تمام زاگرس است

فریاد بلوط را 

فریاد حیوانات جنگل های زاگرس را

مویه های ‌کبوتر را بشنویم

از فرداشروع نکنیم، فردا دیر است

از دیروز آغاز کنیم

 

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار