جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ انقلاب ترانزیتی؛ فاصله ایران و چین کوتاهتر میشود
گروه زیربنایی رضا پورحسین
جهان اقتصاد: معاون وزیر راه و شهرسازی، اخیراً اعلام کرده است که مسیر راهبردی جدیدی برای اتصال به چین در دستور کار قرار دارد. این مسیر، که از ایران به هرات، سپس مزارشریف و ادامه آن از طریق تنگه واخان به استان سینکیانگ چین میرسد، میتواند تحولی اساسی در ترانزیت منطقهای ایجاد کند.
ذاکری تأکید کرده که این پروژه، هرچند اجرای آن به دلیل شرایط کوهستانی دشوار است اما عملیاتی و راهبردی بوده و توافقهای ضمنی برای ساخت بخش هرات تا مزارشریف توسط شرکتهای ایرانی از طریق تهاتر با مصالح و مواد معدنی صورت گرفته است.
این مسیر نه تنها هزینه ترانزیت را کاهش میدهد، بلکه کوتاهترین راه اتصال ریلی ایران به چین را فراهم میکند و ایران را به شاهراه تجارت اوراسیا تبدیل خواهد کرد.
پیشتر، حسابهای مرتبط با بریکس و اخبار منطقهای از علاقه چین به توسعه مسیرهای زمینی از جمله ساخت جاده یا راهآهن در خاک افغانستان خبر داده بودند. این علاقه، عمدتاً برای تأمین سریعتر انرژی و کالاها، به دور از تنشهای دریایی در دریای چین جنوبی و تنگه مالاکا با آمریکا است.
چین که بیش از ۹۰ درصد تجارت خود را از مسیرهای دریایی انجام میدهد، به دنبال مسیرهای زمینی امنتر است و کریدور واخان را به عنوان بخشی از ابتکار کمربند و جاده میبیند. این کریدور باریک، که تنها نقطه اتصال مستقیم افغانستان به چین است، میتواند مکمل کریدور چین-پاکستان باشد و دسترسی چین به بازارهای خاورمیانه و اروپا را تسهیل کند.
طالبان نیز با حمایت چین، در حال ساخت جاده در بخش افغانستانی واخان هستند و حتی پیشنهاد راهآهن کنار آن را مطرح کردهاند.
مسیر جدید اتصال ایران به چین دقیقاً از همین محور عبور میکند: از خط ریلی موجود خواف-هرات، به سمت مزارشریف و سپس واخان.
این مسیر، احیای جاده ابریشم ریلی است و میتواند ایران را مستقیماً به شبکه ریلی چین متصل کند. اهمیت آن زمانی بیشتر مشخص میشود که بدانیم چین به دنبال تنوعبخشی به مسیرهای ترانزیتی خود است و این کریدور، ریسکهای ژئوپلیتیکی مسیرهای دریایی را کاهش میدهد.
برای ایران، این پروژه فرصتی طلایی است تا سهم بیشتری از ترانزیت شرق به غرب جذب کند و به هاب منطقهای تبدیل شود.
در همین زمینه، حجم جابهجایی بار از طریق خط ریلی خواف-هرات رشد چشمگیری داشته است. سال گذشته این حجم حدود ۱۵ هزار تن بود، اما در سال جاری به بیش از ۴۰۰ هزار تن رسیده که بیش از ۲۵ برابر افزایش نشان میدهد.
با تکمیل ظرفیت این مسیر و ادامه آن به مزارشریف، پیشبینی میشود حجم جابهجایی ماهانه به نزدیک ۱۰۰ هزار تن برسد و در سالهای آینده به بیش از یک میلیون تن افزایش یابد. این رشد، نه تنها صادرات ایران به افغانستان را رونق میبخشد، بلکه زمینه ترانزیت کالاهای چینی به اروپا و خاورمیانه را فراهم میکند.
فعالسازی کامل این خط، همراه با پروژههای مکمل مانند برقیسازی محورهای ریلی ایران، ظرفیت ترانزیت کشور را چند برابر خواهد کرد.
این تحولات، یک انقلاب ترانزیتی واقعی است. در حالی که بسیاری از مسیرهای سنتی ترانزیت با چالشهای امنیتی، تحریمها و تنشهای دریایی مواجه هستند، این کریدور زمینی امن، کوتاه و اقتصادی ارائه میدهد. ایران با سرمایهگذاری در زیرساختهای ریلی افغانستان، نه تنها دسترسی به آسیای مرکزی و چین را تضمین میکند، بلکه درآمدهای ترانزیتی قابل توجهی کسب خواهد کرد.
این مسیر، افغانستان را از انزوای محصور در خشکی خارج میکند و به مرکز تجارت منطقه تبدیل مینماید. برای چین، دور زدن مسیرهای پرریسک دریایی و دسترسی مستقیم به بازارهای غربی آسیا، مزیت استراتژیک دارد.
همچنین، این انقلاب ترانزیتی، رقابتپذیری ایران در برابر مسیرهای رقیب مانند کریدور شمال-جنوب یا مسیرهای پاکستان را افزایش میدهد و میتواند میلیاردها دلار درآمد سالانه ایجاد کند.
علاوه بر جنبه اقتصادی، این پروژه پیامدهای ژئوپلیتیکی عمیقی دارد. اتصال ریلی ایران به چین از طریق افغانستان، تعادل قدرت در منطقه را تغییر میدهد و همکاریهای سهجانبه را تقویت میکند.
ایران میتواند از این مسیر برای صادرات انرژی و کالاها به چین استفاده کند و چین نیز به مواد معدنی افغانستان دسترسی آسانتری پیدا میکند. این انقلاب، نه تنها تجارت را متحول میکند، بلکه صلح و ثبات منطقهای را از طریق وابستگی اقتصادی متقابل افزایش میدهد. اگر این پروژه به طور کامل محقق شود، ایران به عنوان پل ارتباطی شرق و غرب، جایگاه تاریخی خود در جاده ابریشم را احیا خواهد کرد و اقتصاد کشور را به سطوح جدیدی خواهد رساند