بررسی «جهان اقتصاد» بر بومیسازی تجهیزات نفت و گاز و نقش شرکتهای EPC ایرانی سیاستهای بومیسازی در صنعت نفت و گاز
گلناز پرتوی مهر

در دهههای اخیر، صنعت نفت و گاز ایران در میانهی دو جریان متضاد قرار گرفته است: از یکسو نیاز مبرم به فناوریهای پیشرفته برای توسعه میادین و پالایشگاهها، و از سوی دیگر فشار تحریمها و محدودیتهای شدید واردات تجهیزات. این وضعیت، بومیسازی تجهیزات و توسعه شرکتهای EPC داخلی را از یک شعار به ضرورتی اقتصادی و راهبردی تبدیل کرده است. در این گزارش تحلیلی، سیاستها، چالشها و فرصتهای بومیسازی تجهیزات نفت و گاز و تأثیر آن بر اقتصاد ملی ایران بررسی میشود.
در سالهای اخیر، مجموعهای از سیاستها و قوانین با هدف تقویت توان تولید داخل و کاهش وابستگی به واردات در بخش انرژی تدوین شده است. یکی از مهمترین آنها، «قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی داخلی» است که دستگاههای اجرایی را ملزم میکند از ظرفیت سازندگان داخلی در پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی استفاده کنند. وزارت نفت نیز در قالب بخشنامهها و دستورالعملهای اجرایی، شرکتهای تابعه را به اولویت دادن به تجهیزات ساخت داخل موظف کرده است.
در قراردادهای جدید نفتی (نظیر IPC) نیز بندهایی تحت عنوان Local Content گنجانده شده که پیمانکاران خارجی را موظف میکند با شرکتهای ایرانی شراکت کنند و بخشی از کار را در داخل کشور انجام دهند. از سوی دیگر، سیاستهای جدید معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و شرکت ملی نفت ایران در حمایت از شرکتهای دانشبنیان باعث شده بسیاری از نیازهای کلیدی صنعت بهصورت بومی تأمین شود. طبق گزارشهای رسمی، بیش از ۸۰ درصد تجهیزات متعارف صنعت نفت هماکنون در داخل کشور قابل ساخت است، هرچند بخش قابلتوجهی از فناوریهای پیشرفته هنوز در مرحله تحقیق و توسعه قرار دارند.
رشد و بلوغ شرکتهای EPC ایرانی (شرکتهایی که طراحی، تأمین کالا و اجرای پروژه را همزمان انجام میدهند) با موانع جدی روبهرو است. مهمترین چالشها عبارتاند از:
تولید تجهیزات حساس مانند توربوکمپرسورها، سیستمهای کنترل فرآیند یا پمپهای فشار بالا نیاز به دانش فنی عمیق، نرمافزارهای تخصصی و زیرساخت تولید دقیق دارد. بسیاری از شرکتهای داخلی هنوز در این حوزهها وابسته به دانش خارجی هستند.
با وجود قوانین حمایتی، فرآیندهای تأیید صلاحیت و وندورلیست وزارت نفت طولانی و پیچیده است. در نتیجه، برخی شرکتهای توانمند امکان حضور در مناقصات را از دست میدهند.
کارفرمایان دولتی معمولاً به دلیل حساسیت پروژههای نفتی، ترجیح میدهند از تجهیزات خارجی استفاده کنند تا از بروز خطا جلوگیری شود، حتی اگر کالای ایرانی دارای گواهینامه استاندارد باشد.
پروژههای EPC نیازمند سرمایهگذاری بلندمدت هستند. در نبود تسهیلات مناسب بانکی، شرکتها برای تأمین نقدینگی و ضمانتنامههای بانکی با مشکل مواجه میشوند.
حتی در صورت تولید موفق تجهیزات داخلی، نبود برند معتبر و استانداردهای جهانی مانع از حضور فعال شرکتهای ایرانی در بازارهای بینالمللی میشود.
تحریمها باعث شده واردات برخی قطعات کلیدی، نرمافزارهای صنعتی یا دانش فنی با محدودیت روبهرو شود. این موضوع کیفیت و سرعت تولید را کاهش میدهد.
شرکتهای EPC برای تولید تجهیزات نیازمند شبکهای از قطعهسازان و تأمینکنندگان جزء هستند. نبود هماهنگی و استانداردهای ثابت میان این بخشها، مانع ارتقای کیفیت میشود.
کمبود مشوقهای مالی و حرفهای باعث شده مهندسان با تجربه یا نخبگان فنی جذب پروژههای خارجی شوند و صنعت داخلی از این سرمایه انسانی محروم گردد.
ورود شرکتهای دانشبنیان به حوزه انرژی سبب رشد فناوریهای جدید مانند سیستمهای هوشمند کنترل فرآیند، مواد مقاوم در برابر خوردگی و توربینهای پیشرفته شده است.
بومیسازی تجهیزات نفت و گاز دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی استراتژیک در مسیر استقلال صنعتی و رشد اقتصادی کشور است. در شرایطی که دسترسی به فناوریهای خارجی محدود است، تنها با تقویت شرکتهای EPC داخلی، نهادینهسازی تحقیق و توسعه، و اجرای واقعی سیاستهای حمایتی میتوان از وابستگی مزمن صنعت نفت رهایی یافت.
شرکتهای EPC ایرانی اگر بتوانند کیفیت، قیمت و زمان اجرای پروژهها را در سطح استاندارد جهانی نگه دارند، نه تنها در تأمین نیاز داخلی بلکه در بازار منطقهای نیز حرفی برای گفتن خواهند داشت. آینده صنعت نفت ایران، وابسته به میزان موفقیت در همین مسیر خودکفایی فناورانه است مسیر دشواری که میتواند اقتصاد ملی را از وارداتمحوری به «تولید فناورمحور» سوق دهد.