«جهان اقتصاد» گزارش می دهد

وقتی مصرف، نفس انرژی را می‌گیرد

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 181109

 

 

 

در کشوری که آفتاب آن به‌راحتی می‌تواند برق کل منطقه را تأمین کند، همچنان مصرف انرژی سر به فلک می‌کشد. ایران یکی از معدود کشورهایی در جهان است که منابع عظیم انرژی را در اختیار دارد، اما به طرز متناقضی بیشترین اسراف را هم در مصرف نشان می‌دهد. 

ایران دومین دارنده ذخایر نفت و دومین دارنده ذخایر گاز دنیاست. اما این وفور انرژی، به جای آن‌که نعمت باشد، به بلایی برای الگوی مصرف بدل شده است. هزینه‌های پایین انرژی، یارانه‌های گسترده و نبود آموزش کافی درباره بهره‌وری باعث شده ایرانیان بیش از سه برابر میانگین جهانی انرژی مصرف کنند. 

بر اساس آمار رسمی، سرانه مصرف انرژی در ایران تقریباً ۳ برابر میانگین جهانی است. در حوزه برق، گاز و حتی بنزین، ایرانی‌ها به‌گونه‌ای مصرف می‌کنند که انگار پایان منابع هرگز نخواهد رسید. اما آیا واقعاً این‌طور است؟ 

بخش بزرگی از مشکل به سیاست‌های یارانه‌ای بازمی‌گردد. سال‌هاست که دولت‌ها برای حمایت از مردم، انرژی را با قیمتی بسیار پایین‌تر از نرخ واقعی عرضه کرده‌اند. برق، گاز، آب و بنزین به‌قدری ارزان هستند که گاه مردم حتی متوجه روشن بودن وسایل در غیاب خود نمی‌شوند. 

در نتیجه، یارانه‌ای که قرار بود کمک‌حال اقشار آسیب‌پذیر باشد، اکنون تبدیل به مشوقی برای مصرف بی‌رویه شده است. بنابر آمارها، ایران سالانه بیش از ۸۰ میلیارد دلار یارانه پنهان در حوزه انرژی پرداخت می‌کند، رقمی که می‌توانست در توسعه زیرساخت‌های انرژی پاک، حمل‌ونقل عمومی و آموزش صرف شود. 

در بسیاری از نقاط کشور، خانه‌ها به‌لحاظ مصرف انرژی بهره‌وری پایینی دارند. سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی قدیمی، عدم عایق‌بندی ساختمان‌ها، نبود فرهنگ صرفه‌جویی و استفاده هم‌زمان از وسایل گرمایشی و سرمایشی، تنها بخشی از واقعیت است. 

جالب است بدانید که در زمستان‌ها، بسیاری از خانه‌ها در حالی بخاری را روشن نگه می‌دارند که پنجره نیمه‌باز است! دلیل؟ هوای تازه! غافل از اینکه این "هوای تازه"، قیمت گرمی را برای محیط زیست و اقتصاد کشور دارد. 

نکته جالب اینکه در کشورهای صنعتی، سهم بخش صنعت از مصرف انرژی بسیار بیشتر از بخش خانگی است. در حالی‌که در ایران، خانه‌ها و فروشگاه‌ها از صنایع پیشی گرفته‌اند، که نشان از مصرف نابه‌جا و کم‌بازده دارد. 

اگرچه ایران تنها یک درصد از جمعیت جهان را دارد، اما سهم آن از انتشار گازهای گلخانه‌ای بیش از ۲ درصد است. این عدد شاید در ظاهر کوچک به‌نظر برسد، اما برای کشوری که در صف اول قربانیان تغییرات اقلیمی (خشکسالی، ریزگرد، کاهش منابع آب) است، زنگ خطر بسیار بلندی به‌حساب می‌آید. 

بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که الگوی مصرف کنونی، اقتصاد کشور را به‌نوعی فلج کرده است. بخش بزرگی از بودجه صرف تأمین انرژی ارزان می‌شود و دولت از محل فروش ارزان انرژی داخلی، از درآمدهای ارزی محروم می‌ماند. 

به‌عبارت دیگر، ما انرژی را ارزان مصرف می‌کنیم، ولی هزینه آن را با تورم، افت کیفیت خدمات و کاهش بودجه عمرانی پرداخت می‌کنیم. 

واقعی شدن قیمت انرژی، همراه با پرداخت یارانه نقدی هدفمند به اقشار کم‌درآمد، می‌تواند مصرف را به‌صورت طبیعی کنترل کند. 

آموزش در مدارس، رسانه‌ها و حتی بسته‌های مصرف خانگی می‌تواند کمک کند تا مردم بدانند روشن گذاشتن کولر در اتاق خالی، فقط یک عادت بد نیست، بلکه فاجعه‌ای ملی است. 

استانداردسازی ساختمان‌ها، تعویض سیستم‌های فرسوده گرمایشی/سرمایشی و استفاده از انرژی‌های نو (مانند پنل خورشیدی) از جمله راهکارهای پایدار است. 

تا وقتی صرفه‌جویی یک فضیلت شخصی نباشد، نمی‌توان از مردم انتظار رفتار مسئولانه داشت. باید مصرف کم، به‌عنوان "کلاس اجتماعی بالا" دیده شود. 

مصرف بالای انرژی در ایران، نه فقط یک مسأله فنی، بلکه یک بحران فرهنگی و اقتصادی است. ما در سرزمینی زندگی می‌کنیم که خورشید و باد و گاز از آن لبریز است، اما اگر ندانیم چگونه درست از آن استفاده کنیم، نسل‌های بعدی باید بهای سنگینی پرداخت کنند. 

باید به سمتی برویم که روشن بودن یک لامپ اضافی یا کار کردن بی‌دلیل کولر، مثل ریختن نان در سطل زباله تلقی شود. تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود ایرانِ همیشه روشن، در آینده خاموش نشود...

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار