جهان اقتصاد بررسی میکند؛ هشدار فولادیها؛ کارخانههای کوچک در صف تعطیلی
راضیه احمدوند
در حالی که بازارهای جهانی در خواب زمستانی کریسمس فرو رفتهاند و قیمتها در محدودهای کمنوسان درجا میزنند، نشانههای یک تنش جدی در ابتدای سال ۲۰۲۶ بهتدریج در حال شکلگیری است؛ تنشی که از بازار انرژی آغاز میشود و میتواند با عبور از کانال ارز، صنعت فولاد ایران را وارد یکی از دشوارترین مقاطع سالهای اخیر کند. همزمان، رکود عمیق تقاضا، کمبود نقدینگی و سایه سنگین بودجه سال آینده، بازار داخلی فولاد را در وضعیت شکنندهای قرار داده است.
بازارهای جهانی در روزهای پایانی سال میلادی، مطابق روال هر سال، در فضای تعطیلات کریسمس به سر میبرند؛ فضایی که بهطور طبیعی با کاهش حجم معاملات، افت نقدشوندگی و ثبات نسبی قیمتها همراه است. دادههای قیمتی نیز این وضعیت را تأیید میکنند؛ جایی که اغلب کالاهای پایه بدون تغییر محسوس یا با نوسانات محدود معامله شدهاند. با این حال، پشت این آرامش ظاهری، نشانههایی از تنشهای بالقوه در حال شکلگیری است که میتواند مسیر بازارها در ابتدای سال ۲۰۲۶ را تغییر دهد.
نفت؛ اولین سیگنال بیدارباش
در میان کامودیتیها، نفت خام نخستین کالایی است که نشانهای از تحرک را بروز داده است. افزایش دو دلاری قیمت نفت و رسیدن آن به سطح ۶۱ دلار، اگرچه در نگاه اول چندان چشمگیر به نظر نمیرسد، اما در فضای کممعامله کریسمس، حامل یک پیام مهم است. اشاره به مساله ونزوئلا بهعنوان عامل تنشزا، نشان میدهد که بازار انرژی در آستانه سال جدید میلادی، آماده واکنش به ریسکهای ژئوپلیتیک است؛ ریسکهایی که میتوانند مستقیماً بر هزینه تولید، حملونقل و در نهایت قیمت تمامشده صنایع بزرگ اثر بگذارند.
فلزات؛ ثبات ظاهری، نااطمینانی پنهان
در سایر بازارهای کالایی، تصویر متفاوتی دیده میشود. سنگآهن با افتی محدود از ۱۰۸٫۳۵ دلار به ۱۰۷٫۳ دلار عقب نشست؛ کاهشی که بیشتر از جنس تعدیل فنی و نبود تقاضای فعال در تعطیلات است تا تغییر بنیادین روند. در مقابل، قراضه با افزایش ۱٫۵ دلاری به ۳۶۹٫۵ دلار رسید که میتواند نشانهای از انتظار بازار برای تحرک بیشتر در بخش فولاد در ماههای آینده باشد.
در بخش محصولات فولادی، ثبات قیمتها حرف اول را میزند. شمش فوب دریای سیاه در سطح ۴۳۴ دلار، اسلب در ۴۱۵ دلار و میلگرد در محدوده ۴۶۰ دلار فوب چین و ۵۶۰ دلار فوب بنادر ترکیه بدون تغییر باقی ماندهاند. تنها استثنا، ورق فوب دریای سیاه است که با افت ۱۵ دلاری به ۴۳۵ دلار رسید؛ افتی که میتواند ناشی از ضعف تقاضای مصرفی و انتظار خریداران برای قیمتهای پایینتر باشد.
این تصویر کلی نشان میدهد که بازار جهانی فولاد، فعلاً در حالت «انتظار» قرار دارد؛ انتظاری که تا آغاز فعالیتهای سال جدید میلادی ادامه خواهد داشت.
بازار داخلی فولاد؛ رکود عمیقتر از همیشه
در داخل ایران اما داستان کاملاً متفاوت است. بازار فولاد با رکودی عمیق و چندلایه دستوپنجه نرم میکند؛ رکودی که ریشه آن بیش از هر چیز، در ضعف شدید تقاضا و کمبود نقدینگی نهفته است. قیمت ورق فولادی به سطحی رسیده که عملاً فراتر از توان مصرفکننده نهایی است و همین موضوع، زنجیرهای از مشکلات را برای صنایع پاییندستی ایجاد کرده است.
تولیدکنندگان پروفیل از یک سو با مشکل فروش مواجهاند و از سوی دیگر، به دلیل خواب سرمایه و بازنگشتن نقدینگی، با بحران سرمایه در گردش روبهرو شدهاند. مقاطع فولادی نیز وضعیت بهتری ندارند و مشکل فروش، به یکی از چالشهای اصلی این بخش تبدیل شده است. در چنین شرایطی، «بیپولی» به کلیدواژه مشترک فعالان بازار تبدیل شده است.
بودجه؛ سایه سنگین بر سر بازار
ارائه بودجه سال آینده به مجلس، عامل دیگری است که فضای بازار فولاد را تیرهتر کرده است. این بودجه در شرایطی ارائه شده که رشد اقتصادی منفی است، اما در مقابل، مالیاتها و هزینهها روندی افزایشی دارند. از سوی دیگر، کاهش صادرات نفت و افت قیمت آن، چشمانداز درآمدهای ارزی دولت را با ابهام مواجه کرده است.
تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که اثرات روانی و واقعی بودجه، معمولاً با یک وقفه زمانی حدود دو هفتهای در بازارها نمایان میشود. بازار فولاد نیز از این قاعده مستثنی نیست. بر اساس تحلیلها، اثر این بودجه بر صنعت فولاد دوگانه خواهد بود.
برندگان و بازندگان بودجه
در سناریوی محتمل، کارخانههای کوچک فولادی که با مشکلات نقدینگی، فروش محدود و هزینههای رو به افزایش دستبهگریباناند، بیشترین آسیب را خواهند دید. برای این واحدها، تداوم شرایط فعلی میتواند به تعطیلی موقت یا حتی دائم منجر شود. در مقابل، کارخانههایی که زنجیره کامل فولاد را در اختیار دارند و همزمان در بازارهای صادراتی فعالاند، شانس بیشتری برای عبور از این دوره دارند و حتی میتوانند از شرایط جدید منتفع شوند.
این شکاف ساختاری، میتواند نقشه صنعت فولاد کشور را در سال آینده تغییر دهد؛ بهگونهای که برخی بازیگران قدیمی تضعیف شده و در مقابل، بازیگران جدید یا چابکتر به اوج برسند.
چشمانداز پایان سال و نقش ارز
نگاهی به افق پایان سال آینده نیز حاکی از تغییرات مهم است. حتی این احتمال مطرح میشود که از ذوبآهن اصفهان خبر جدی نباشد، اما در عوض شاهد اوجگیری کارخانههای دیگر در نقاط مختلف کشور باشیم. این جابهجایی قدرت، نتیجه مستقیم شرایط مالی، سیاستهای بودجهای و توان صادراتی واحدها خواهد بود.
در کوتاهمدت، با توجه به تعطیلی بازارهای جهانی در هفتههای پیشرو، صادرات فولاد ایران نیز با کاهش سرعت مواجه میشود. این موضوع، در کنار افت درآمدهای ارزی، میتواند فشار مضاعفی بر بازار ارز وارد کند. در چنین شرایطی، افزایش نرخ ارز بهعنوان یک سناریوی محتمل مطرح میشود؛ سناریویی که خود میتواند به افزایش هزینههای تولید و پیچیدهتر شدن شرایط بازار داخلی فولاد منجر شود.
بازار فولاد ایران در نقطهای حساس قرار گرفته است؛ نقطهای که همزمان تحت تأثیر رکود داخلی، نااطمینانیهای بودجهای و تحولات بالقوه بازارهای جهانی قرار دارد. سکوت کریسمسی بازارهای جهانی شاید در کوتاهمدت آرامش ظاهری ایجاد کند، اما تنشهای پنهان، بهویژه در بازار انرژی، میتوانند آغاز سال ۲۰۲۶ را به دورهای پرنوسان تبدیل کنند. در این میان، تنها واحدهایی که از نقدینگی، زنجیره تولید کامل و دسترسی به بازارهای صادراتی برخوردارند، شانس عبور کمهزینهتر از این گذرگاه سخت را خواهند داشت.