ساخت داخل فولاد مبارکه در مسیر رشد و تعالی ، برندسازی سیاست نهایی بومیسازی است
رئیس بومیسازی فولاد مبارکه روند بومیسازی و مسیر رشد و تعالی این رویکرد در یکی از بزرگترین بنگاههای اقتصادی کشور را تشریح کرد.
بومیسازی زیرساخت محرکهای اقتصادی کشور امری اجتناب ناپذیر است و میتوان گفت این اقدام طی یک دهه گذشته رنگ و بوی بیشتری به خود گرفته و منجر به اتفاقات خوبی در کشور شده است.
بومیسازی نه تنها به لحاظ کاهش میزان وابستگی به خارج از کشور تاثیرگذار است بلکه در کاهش هزینهها و از آن مهمتر برای پرورش ایدههای خلاق و کارآمد و همچنین ایجاد چشم انداز روشن جهت دانشجویان برای ورود به بازارهای کار و تامین نیازهای صنعتی کشور دارای اهمیت بالایی است.
در این ارتباط باید توجه داشت که فولاد مبارکه به عنوان یکی از بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور و حتی خاورمیانه از بدو آغاز به کار، بومیسازی را به عنوان رسالتی جدی در دستور کار قرار داده و امروز که حدود ۳۰ سال از افتتاح این کارخانه میگذرد بیش از ۹۰ درصد از تجهیزات مورد نیاز خود را از محل تولیدات داخلی که هنر دست مردان دانش و صنعت کشور است، تامین میکند، به همین بهانه و برای آشنایی با تاریخچه بومیسازی در بزرگترین شرکت حامی تولیدکنندگان داخلی گفتوگویی را با مهدی شهیدی رئیس واحد بومیسازی فولاد مبارکه داشتهایم که متن آن را در ادامه میخوانید...
در خصوص تاریخچه بومی سازی در شرکت فولاد مبارکه توضیح کوتاهی بدهید؟
سیاست بومیسازی در فولاد مبارکه از ابتدای عقد قرارداد این کارخانه با طرفهای خارجی در ذهن مدیران این واحد صنعتی بوده است، به صورتی که در زمان عقد قرارداد ساخت این کارخانه، نقشهها و اسناد تعمیراتی بهرهبرداری و سایر مدارک مرتبط با دانش فنی را از طرف خارجی دریافت کردهاند.
از این رو در اوایل دهه ۷۰ که خط تولید این کارخانه راهاندازی میشود، مدیران همزمان با بهرهبرداری از خطوط تولید، برای رفع نیازهای بهرهبرداری و تعمیراتی این واحد بزرگ صنعتی به این فکر میافتند که یکسری از ملزومات و قطعات مورد نیاز خطووط تولید را با استفاده از نقشهها در داخل تولید کنند. این مورد برای مواد مصرفی که برای تولید ورقهای فولادمبارکه استفاده میشده نیز صدق میکند.
بعد از آن زمان، سازندهها و صنعتگرانی که در داخل کشور و استان اصفهان بودند با توجه به نیاز فولادمبارکه به این قطعات صنعتی به این فکر میافتند که برای تامین نیازها، زیرساخت و دانش خودشان را توسعه دهند و این حرکت حدود یک دهه ادامه پیدا میکند.
در اواخر دهه ۷۰ مدیران وقتی نتایج ساخت داخل را به لحاظ اقتصادی، زمان تامین و کیفیت مشاهده میکنند به فکر توسعه این فرایند میافتند و به همین دلیل چارت مدیریت ساخت را در فولاد مبارکه ایجاد میکنند که این چارت شامل سه واحد است، مهندسی معکوس با این محوریت که نقشههایی که وجود داشته یا قطعاتی که فاقد نقشه بودند را با توجه به اصول مهندسی به دفترچههای فنی تبدیل کنند تا در نهایت برای ساخت قطعات در اختیار سازندگان قرار دهد.
در ادامه برای اینکه اطلاعات داخل دفترچهها به دست سازندگان توانمند برسد نیاز به شناسایی سازندگان بوده که به دنبال آن واحد برنامهریزی ساخت داخل را راهاندازی میکنند که وظیفه آن شناسایی سازندگان در سطح کشور با توجه به نیازهای فولاد مبارکه بوده است.
واحد سوم نیز واحد کنترل قطعاتی که بر اساس دفترچه های فنی تهیه شده، ساخته شده را کنترل کیفیت می کنند. باید توجه داشت که خوشبختانه با ایجاد مدیریت ساخت تحول ویژهای در جامعه صنعتی کشور و به ویژه استان اصفهان اتفاق افتاد.
تغییر ساختاری که پس از راهاندازی ساخت در فولاد مبارکه در سطح شرکتهای سازنده به وجود آمد را تشریح کنید؟
این دفترچههای ساخت بر اساس اصول فنی و مهندسی تهیه شده بود، برای اینکه همه الزامات داخل این دفترچه در قطعه رعایت شود لازم بود دفتر فنی در داخل واحدهای صنعتی همکار فولاد مبارکه راهاندازی شود و فارغالتحصیلان دانشگاهها در این دفاتر فنی جذب شده که این فرایند خود باعث ارتقای فنی و دانشی شرکتهای همکار شد علاوه بر آن حجم زیادی از نیروی فازغ التحصیل دانشگاهی کشور جذب این دفاتر فنی شدند و اشتغال زایی خوبی در رده کارشناسی در این شرکتها ایجاد شد.
حدود یک دهه تا اوایل دهه ۹۰ این روند ادامه داشت تا جایی که افزایش زیادی در بخش ساخت داخل قطعات داشتیم و درصد ساخت داخل قطعات و تجهیزات مورد نیاز فولاد مبارکه به میزان قابل توجهی افزایش یافت، همزمان با آن شرکتهای سازنده نیز از لحاظ فنی، تکنولوژی و دانشی رشد یافتند و رویکرد خود را به سمت تولید در شاخههای تخصصی تغییر دادند، یعنی هر شرکتی با توجه به تعدد و حجم نیاز فولادمبارکه یک تخصص را برای خود انتخاب کرده و آن را توسعه داد.
نقطه عطف بومیسازی در فولاد مبارکه چه زمانی بود؟
در اوایل دهه ۹۰ مدیریت شرکت تقویت فرایند بومیسازی را در دستور کار قرار داد و واحد بومیسازی را به صورت ساختار یافته در داخل چارت سازمانی خود راهاندازی کرد؛ (در واقع میتوان گفت بین دهه ۷۰ تا دهه ۸۰ فولاد مبارکه انجام عمل مهندسی را انجام و در اختیار سازندگان قرار میداد تا سازندگان آن را برای ما ارائه دهند.)
از اوایل دهه ۹۰ به بعد با توجه به بلوغ تکنولوژی و فنی که در شرکتهای سازنده ایجاد شده بود تصمیم بر این شد که محوریت مهندسی و ساخت با شرکتهای سازنده باشد و واحدهای فولاد مبارکه از جمله بهرهبرداری، پشتیبانی و مهندسی همکار این شرکتها باشند؛ این بحث هم به این دلیل انجام شد که هم محصولات کیفیتری ایجاد شود و هم شرکتها به سمت تولید محصولات تخصصی با کیفیتتر حرکت کنند.
همزمان با حرکت در این فرایند فولاد مبارکه به منظور توسعه شبکه همکار خود به سمت استفاده از پتانسیل بالقوه موجود ددر شرکتهای دانش بنیان کرد، با توجه به تخصص کارشناسان شرکت فولاد مبارکه توان بالقوه شرکتهای دانش بنیان شناسایی شد و متناسب با نیازهای فولاد مبارکه به سمت به فعلیت رساندن این توان حرکت کردیم.
شرکتهای دانش بنیان نیز با قرار گرفتن در ریل حرکتی این فرایند به سمت تجاری سازی و توسعه محصول خود حرکت کردند.
چشمانداز نهایی بومیسازی در فولادمباکه چیست؟
سیاست نهایی بومیسازی فولاد مبارکه ایجاد همه زیرساختهای مورد نیاز طراحی، توسعه و راهاندازی خطوط تولید فولاد است؛ برای دستیابی به این منظور باید شرکتهای سازنده و دانش بنیان محصولاتی تولید کنند که از نظر کیفی، فنی، نوآوری و پایداری تامین، قابلیت رقابت با محصولات مشابه خارجی را داشته باشند.
این مهم تنها با ایجاد نشان تجاری ایرانی (برندسازی) امکان پذیر است پس سیاست ما در فولاد مبارکه توانمندسازی شرکتهای سازنده و دانش بنیان در راستای هدف اعلام شده با استفاده از اشتراک دانش فنی، خریدهای تضمینی و بلندمدت و همچنین در صورت نیاز سرمایه گذاری مشترک برای تولید این محصولات است.
تاکنون چه قطعاتی بومیسازی شده و مهم ترین و استراتژیک ترین آنها کدام است؟
در خصوص قطعات تولید شده باید گفت بیش از ۱۰۰ هزار قطعه، تجهیز و مواد مصرفی فولاد مبارکه در داخل کشور ساخته و بومی سازی شده و در خطوط تولید قرار گرفته است. همچنین از طریق بومیسازی از سال ۹۰ تاکنون بیش از ۹ هزار قطعه، تجهیز و ماده دارای تکنولوژی خاص و پیچیده که قبلا از خارج تهیه میشد برای اولین بار در فولادمبارکه بومیسازی شده است.
همه این قطعات از لحاظ استراتژیک بودن در رده بالا قرار دارند، برای مثال از مهمترین آنها میتوان به تجهیزات و ماشینآلات توسعه خط بازپخت هیدروژنی شامل کوره، پایههای هیدروژنی، کولینگ بل همچنین انواع کمپرسورهای فرایندی خطوط احیا، انواع گیربکسهای صنعتی و ... اشاره کرد.
چه نیازهایی در حوزه بومی سازی در شرکت فولاد مبارکه وجود دارد؟
نیازهای بومیسازی فولاد مبارکه در حوزه قطعات، تجهیزات، ماشین آلات و مواد مصرفی است که سیاست فولاد مبارکه بر این اصل است که با استفاده از فرایند بومیسازی نسبت به تولید داخل این قطعات اقدام کند.
برای رفع نیازها چه برنامههایی را در دستور کار دارید؟
اگر بخواهیم نیازی را مرتفع کنیم باید منبع تامین آن نیاز را مشخص کنیم که این منبع میتواند منبع بالفعل و یا منبع بالقوه باشد که با استفاده از تیم بومیسازی که شامل واحدهای فولاد مبارکه و شرکت سازنده است به فعلیت برسد؛ ما برای شناسایی این منابع نیاز داریم که درابتدا نیازهای خودمان را به جامعه صنعتی کشور ارائه کنیم، خاستگاه ارائه این نیازها چند مجرای مختلف است، اول تبادل نظرهایی است که در بستر نمایشگاهها و جشنوارهها ایجاد میشود.
مورد دوم آن راهاندازی «سامانه جامع بومی سازی» است که نیازهایی که در حال حاضر از خارج کشور تامین میشود با در نظر گرفتن تکرار پذیری خرید در داخل این سامانه بارگذاری میشود، شرکتهای سازنده و دانش بنیان میتوانند به این سامانه مراجعه و آمادگی خودشان را جهت رفع این نیاز در این سامانه اعلام کنند.
مورد بعدی برای بحث اعلام نیازها جلسات و نشستهایی بوده که طی ۲ سال اخیر با شرکتهای دانش بنیان در سطح کشور داشتهایم ما در حال حاضر با حدود ۶ شهرک علمی تحقیقاتی و پارکهای علم و فناوری رایزنی داشتیم؛ فرایند بومیسازی و وارد شدن به حوزه تامین کنندگی فولاد را برای ایشان تشریح کرده و پیگیری، ارزیابی و تخصیص کد تامین کنندگی را برای آنها انجام دادهایم.
جشنواره بومیسازی در سال جاری از ۱۹ تا ۲۱ دی ماه در محل برج میلاد برگزار میشود؛ کارشناسان قسمتهای مختلف فولاد مبارکه در این جشنواره حضور دارند، شرکتهای دانش بنیان و سازنده می توانند با مراجعه به غرفه فولاد مبارکه با نیازهای اعلامی از سمت این کارشناسان آشنا شده و طی مراجعات حضوری توانمندی خود را جهت همکاری با فولاد مبارکه ارائه دهند.
ابراسین