استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با جهان اقتصاد مطرح کرد
رانت خوراک و سوخت ارزان عامل اصلی گرفتاری در تله انرژی مجازی
مسئله خام فروشی و عدم توسعه زنجیره ارزش، یکی از مهم ترین موضوعات حکمرانی صنعتی در کشورهای در حال توسعه است؛ یکی از تفاوتهای اصلی کشورهای توسعه یافته در برابر کشورهای در حال توسعه، دقیقا همین موضوع عدم توسعه زنجیره ارزش است. موضوعی که در کشور ما نیز به همین منوال وجود دارد و باید برای اصلاح آن به طور جدی اقدام کرد و ضرورت بسیار ویژهای برای وقوع این اصلاح وجود دارد.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد در حال حاضر صنایع صادراتی ایران وضعیتی شبیه به عدم توسعه یافتگی دارند و کلیه صادرات محصولات صنعتی کشور، به طور مستقیم با انرژی ارزان دریافتی رابطه مستقیم دارند. این بدان معناست که کشورهای دیگر به دلیل هزینههای بالا تولید محصولات خام، به هیچ وجه وارد تجارت این محصولات خام نمیشوند. متاسفانه بخش عمده ای از صنعت ایران، در تله صادرات انرژی مجازی درگیر شده است.
وضعیت محصولات زنجيره فولاد و پتروشیمی به عنوان مهم ترین محصولات صادراتی به خوبی بیانگر وضعیت اسفناک صادرات و خام فروشی کشور است. براساس آمارهای منتشر شده بیش از ۲۰ درصد فولاد تولید شده در سال ۱۳۹۹ به صورت خام صادر شده است. همچنین براساس ظرفیت واحدهای پاییندست فعال پیشبینی میشود که با تحقق ظرفیت ۵۵ میلیون تن فولاد خام، حداقل ۳۰ میلیون تن فولاد به صورت خام صادر شود. واردات محصولات فولادی با ارزشافزوده بالا نیز نشاندهنده ضعف برنامهریزی در این زمینه است. همچنین بررسی تجارت انواع ورقهای فولادی نشان میدهد که در ۱۰ سال گذشته، میانگین ارزش واردات انواع ورقهای فولادی به صادرات این ورقها بیش از 2.5 برابر است که نشان از صادرات محصولات خام و واردات محصولات با ارزش افزوده بالا به داخل کشور دارد. صنعت پتروشیمی نیز وضعیت بسیار بدتری از صنعت فولادی کشور دارد و هیچ چشمانداز توسعهای در زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی وجود ندارد زیرا این صنعت به دلیل رانت
خوراک بالای گازی دریافتی، به خام فروشی عادت کرده است و بیش از 95 درصد صادرات محصولات پتروشیمی، خام و نیمهخام بوده است که امسال مشمول مالیات بر صادرات مواد خام و نیمهخام خواهد شد. مسئلهای که علاوه بر توجه به اخذ و حذف معافیت مالیاتی صادرات مواد خام و نیمهخام، نیازمند تحول جدی در زمینه اعطای یارانه انرژی ارزان به صنایع هستیم که متاسفانه در این زمینه اقدام موثری صورت نگرفته است.
به طور مثال امسال دولت در بودجه سقف 7 هزار تومان را مدنظر دارد. به عقیده ی بسیاری از کارشناسان، تعیین نرخ ثابت برای خوراک پتروشیمی ها در شرایطی که قیمت آن هر روز تحت تأثیر واقعیت های بازار و نرخ ارز تغییر می کند، منطقی نیست. به عقیده ی این افراد، هر نرخ ثابتی که برای خوراک پتروشیمی ها مشخص کنیم، در نهایت به نفع این شرکت ها و به ضرر درآمدهای پایدار کشور است. زیرا این نرخ در طول یک سال ثابت می ماند و از تورم تأثیر نمی پذیرد. در حالی که درآمد شرکت های پتروشیمی بر اساس نرخ ارز افزایش می یابد. به زعم کارشناسان، لازم است بر اساس یک فرمول سیال و عادلانه نرخ خوراک پتروشیمی ها مشخص شود. به طوری که ضمن حفظ حیات پتروشیمی ها منافع کشور نیز تأمین شود.
قیمت های پایین خوراک و همچنین عدم اتصال نرخ خوراک و انرژی ارزان صنایع به توسعه زنجیره ارزش و تولید محصولات پاییندست با ارزش افزوده بالا، موجب توسعه خامفروشی شده است که کشور را با مشکلات عدیده ای روبرو کرده است که بزرگترین اثر آن گرفتاری صنعت ایران در تله صادرات انرژی مجازی است. این وضعیت تله انرژی مجازی موجب شده است که صنعت فولاد و پتروشیمی کشور نه تنها نجات بخش کشور از خام فروشی نبوده اند، بلکه با استفاده از سوخت و خوراک ارزان با صادرات مواد اولیه ای همچون متانول و ورقهای فولادی به اقتصاد کشور ضربه زده اند. در ادامه نظرات علی اکبر نیکواقبال، استاد اقتصاد دانشگاه تهران را در خصوص این موضوعات خواهید خواند.
نیکواقبال به خبرنگار جهان اقتصاد گفت: با اشاره به این موضوع که جدل ها در خصوص تعیین نرخ خوراک پتروشیمی ها همواره مطرح بوده است، تصریح کرد: طی سال های گذشته همیشه مباحثی مانند تعیین قیمت ثابت ریالی برای نرخ خوراک پتروشیمی ها یا تعیین آن بر اساس قیمت های جهانی و هاب های اروپایی مطرح شده است. همواره این نقد از سوی کارشناسان به شرکت های پتروشیمی وارد است که از منابع انرژی به صورت یارانه ای بهره می برند و محصولاتشان را با قیمت های دلاری صادر می کنند و سودهای سرشاری می برند.
وی تصریح کرد: یکی از خواسته های جامعه این است که درآمدهای دلاری این شرکت ها به کشور برگشت داده شود و مردم از مزایای آن بهره مند شوند. نباید تنها عده ی خاصی نفع ببرند و کشور متضرر شود. متاسفانه در شرایط فعلی به شرکت های خصولتی پتروشیمی فشاری برای تولید محصولات با ارزش افزوده ی بالا وارد نمی شود. زیرا آن ها از خوراک ارزان قیمت بهره می برند و با فروش مواد اولیه و خام نیز سود سرشاری عایدشان می شود. رقابتی هم بین این شرکت ها وجود ندارد و بنابراین دلیلی برای توسعه ی زنجیره ی ارزش خودشان نمی بینند.
وی در ادامه گفت: پیشنهادی که برخی کارشناسان مطرح کرده اند مبنی بر اینکه نرخ خوراک پتروشیمی ها به قیمت های صادراتی متصل شود و حدود 80 درصد از قیمت صادراتی گاز مدنظر باشد، منطقی به نظر می رسد. از نظر من پتروشیمی ها باید خوراک را با قیمت جهانی و واقعی خریداری کنند و لزومی ندارد با اعطای رانت خوراک به سود عده ی خاصی کار کنیم. اما اگر شرکت های پتروشیمی به قیمت های ارزان خوراک عادت کرده اند و نمی توانند از عهده ی پرداخت هزینه ها با قیمت های جهانی برآیند، متصل کردن نرخ خوراک آن ها به قیمت های صادراتی نیز می تواند کارساز باشد. وقتی می توانیم گاز را با قیمت نسبتاً خوبی به کشورهای دیگر بفروشیم دلیلی ندارد آن را با قیمت بسیار پایین در اختیار شرکت هایی قرار دهیم که به تولید محصولات با ارزش افزوده ی پایین مبادرت می کنند.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: قطعاً روند فعلی رانت سوخت و خوراک ارزان پیگیری می شود، منطقی نیست زیرا ما در حال حاضر مواد پتروشیمی صادر نمی کنیم بلکه به به صادرات انرژی مجازی اقدام می کنیم. اینکه ما گاز را با قیمت پایین در اختیار این شرکت ها قرار می دهیم و آن ها به تولید متانولی می پردازند که قیمتش در بازارهای بین المللی کمتر از گاز است، قابل قبول نیست. باید سیاست ها به سمتی برود که شرکت های پتروشیمی و فولادی کشور توسعه زنجیره ارزش این صنایع را در دستور کار قرار دهند.