افول اخلاق محیط زیستی در چرخه اقتصاد
همایش ملی معاینه فنی خودرو با رویکرد ارتقای ایمنی و کاهش آلودگی محملی شد تا از منظرهای مختلف به این پدیده اجتماعی نگریسته شود.
همايش ملي معاينه فني خودرو با رويکرد ارتقاي ايمني و کاهش آلودگي محملي شد تا از منظرهاي مختلف به اين پديده اجتماعي نگريسته شود. تأمين منابع انرژي و بهره وري انسان از حيات سيستمي و محيط زيست و عدم رعايت اصول اخلاقي اجتماعي دولت مردان در اقطاع نقاط جهان را مي بايست چالش اساسي در اين فرايند دانست؛ لذا در اين مجال به بي اخلاقي دولت ها در روند صنعتي شدن؛ آسيب هاي مخرب را بر اکوسيستم محيطي داشته اند موردنظر قرار داديم.
با وجود پيدايش نهضت دکارتي در اورپا و اوج گرفتن رنسانس که بهره وري از عقل براي حل مشگلات کافي دانسته به شرط ان که به روش هاي صحيح از ان استفاده شود زمينه ساز انقلاب صنعتي شده و در قرن هجدهم تحولي شگرف را در پي داشت.
اختراع چرخ نخ ريسي در نيمه اول و اختراع ماشين بخار در نيمه دوم اين قرن باعث پيشرفت در اکثر صنايع از جمله صنعت نساجي شد و کمک به توسعه ي لوکوموتيوها داشته و جهشي بزرگ در سازوکار و ساخت صنعت کشتيراني را ايجاد کرد. کشاورزي و جوامع روستايي در اين دوره در اروپا و آمريکا، صنعتي و شهري شدند.
قبل از وقوع انقلاب صنعتي، توليد و ساخت بيشتر در خانه هاي مردم انجام مي شد. آنها از ابزارهاي ساده يا دستگاه هاي ابتدايي براي اين کار کمک مي گرفتند.با پيدايش اين شرايط بسترهاي لازم براي ارتقاء تحولات صنعتي مهيا شده و سرعت اين اخترعات به اوج خود رسيد.
براي حيات اين چرخه صنعتي نياز به تامين انرژي از شاخص هاي مهم بوده و در ادامه اين چرخه صنعتي بهره بردن از سوخت هاي فسيلي در صنعت به يکي از با اهميت ترين انرژيها تبديل شد.امروزه تأمين انرژي از اساسي ترين پيش نيازهاي توسعه اقتصادي و اجتماعي کشورها به شمار رفته و تغييرات جمعيتي و رشد شهرنشيني علاوه بر ضعف کارآيي جريان توليد، انتقال، توزيع و مصرف، الزام به منابع انرژي مطمئن و پاک داشته که اين امر موجب افزايش تقاضاي انرژي و مصرف سريع منابع آن در اين فرايند را خواهد داشت.
در صورتي که روش هاي تأمين و توليد انرژي از منابع ذکر شده خود از عوامل تعيين کننده در آلودگي محيط زيست خواهند بود.امروزه، ديگر سخن بر سر پيشرفت صنعتي در کشورهاي مختلف نيست، بلکه نحوه استفاده صحيح از تکنولوژي کار امد و بروز بوده که مي بايست به گونه اي از منابع انرژي بهره برد که محيط زيست و در نتيجه حيات سيستمي طبيعي را به خطر نيندازد،اين تفکر امروزه نزد صاحبنظران اين عرصه است.
لذا به تعبيري مي توان گفت مشکلات محيط زيستي و حل آن در وهله اول مربوط به کشورهاي صنعتي و پيشرفته خواهد بود و انگاه به کشورهاي در حال توسعه خواهد رسيد. البته در جريان توسعه در کشورهاي اين بدان معنا نيست که به صورت دگماتستي بايد مقلد کشورهاي توسعه يافته بود و ميسري را پيموده که انها طي کرده باشند تا به پيشرفت صنعتي دست يابند و در مرحله بعد به فکر راه حل براي مشکلات مربوط به ان پروسه باشند، بلکه از همين ابتدا بايد ازتجربيات موجود در کشورهاي ديگر بهره ببرند و صنعت خود را با در نظر گرفتن چنين مسائلي برنامه ريزي و طرحي کنند.
چنين رويکردي در راستاي توسعه پايدار خواهد بود.با اوضاع بوجود امده انديشمندان اين عرصه را به اين تفکر رهنمون شدند که نيازمند رويکرد جديدي در اين فرايند خواهند بود، که تنها از نظر فني و تخصصي اين معضل را نمي توان حل نمود بلکه اخلاق زيست محيطي به عنوان شاخه جديدي از اخلاق فلسفي در خصوص روابط في مابين انسان و محيط پيرامون ان مي بايست مورد مداقه قرار گيرد.براي تحليل اين روابط نيازمند بهره وري از رويکردهاي اخلاقي،فلسفي ،جامعه شناسي و ديگر رشته مرتبط با اين مقوله هستند.روند صنعتي شدن در کشورهاي مختلف عوامل مخرب خود را بر اکوسيستم محيط وارد اورده است که اثار اين تخريب در سطح جهاني باعث به وجود آمدن فجايعي زيست محيطي در زمينه هاي مختلف: آلودگي آب، هوا، مواد زائد جامد و مواد زائد خطرناک شده است.
همچنين در سالهاي اخير، به خاطر رعايت نشدن مسائل زيست محيطي در بسياري از کشورها، خصوصا در مورد دفع مواد زائد خطرناک در مناطق نامناسب و در نتيجه نشت آنها در محيط زيست، مشکلات عديده اي به بار آمده است.البته تعريف در مورد اين مبحث از پيچدگي و ظرافت خود برخوردار خواهد بود.از يک سو به مفاهيم کلي در اخلاق را بايد رجوع داشت از سوي ديگر به تعهدات اجتماعي را مي بايست بررسي و از طرف ديگر اخلاق حرفه اي را هم مي بايست لحاظ نمود.تهديد اميزترين ضايعات زيست محيطي در پروسه صنعتي شدن کشورها چه به صورت عمد و يا سهو به دست انسان ها صورت پذيرفت است.
احداث سد بر رودخانه ها، بريدن درختان جنگلها براي مقاصد کشاورزي، آلوده شدن هوا، خاک و آب توسط فضولات صنعتي ، نقش خودورها در الودگي هوا نمونه هايي از اين تغييرات هستند. اما آنچه به نظر موضوعيت خواهد داشت اين که آيا اين تغييرات در محيط زيست تا چه اندازه تاثير زيانباري براي انسانها يا ديگر موجودات و يا حتي جماد و نبات خواهد گذاشت.نکته اي در اين تحليل نيايد مغفول واقع شود تغييرات و ضايعات زيست محيطي را بايد به دو صورت جهاني و ملي مورد کنکاش و بررسي قرار داد.در اقطاع نقاط جهان بر اساس موقيعت جغرافياي و جايگاه صنعتي انها سهم تخريب انها را معين خواهد نمود. زياده خواهي و ازمندي انسان ها عامل تعرض به طبيعت بوده و اين حرص انساني تغييرات بسياري را در اکوسيستم محيطي وارد اورده که فقط با ابزارهاي تکنولوژيکي و تخصصي نمي توان جبران منافات نمود.وجود اين مشکلات را بايد در فقدان قوانين مناسب در برخي از کشورهاي در حال توسعه و عدم رعايت قوانين توسط تعدادي ديگر از کشورها دانست و وضع قوانين متناسب و نظارت برحسن انجام قوانين توسط دستگاههاي متولي مي تواند نگرش افراد و سازمان هاي نسبت به محيط زيست تغيير دهد.در تغييرات اقليمي حادث شده در جهان بدون شک متهم اول انسانها هستند.اين تغيييرات موجب بوجود امدن گازهاي گلخانه و گرم شدن زمين شده اند.در پس اين خطاي فاحش انساني دولت ها بدين نتيجه رسيدن که ملزوم به رعايت قوانين بين الملي در جهت کاهش الودگي ها باشند معاهده پاريس نمونه بارز اين مناسبات است.
درادامه اين روند تفکر انسانها بايد به گونه اي تغيير و پرورش يابد که صرف نظر از مسائل اقتصادي، مولفه هاي زيست محيطي را هم در نظر داشته که اين امر مستلزم گسترش آموزش و پرورش در خصوص اخلاق و فلسفه زيست محيطي براي عموم مردم خواهد بود.
عباس مجيد نژاد -رئيس انجمن صنفي مراکز معاينه فني خودرو کشور