جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ مصائب بی پایان خرید بلیت قطار
گروه زیربنایی رضا پورحسین

جهان اقتصاد: سامانه فروش بلیت قطار در حالی که پیشفروش بلیتهای آبان ماه ۱۴۰۴ را آغاز کرده بود، ناگهان از دسترس خارج شد و این اتفاق، مسیر خرید بلیت را برای مسافران از برنده شدن در لاتاری هم سختتر کرد. تصور کنید هزاران نفر، از دانشجویان شاغل در شهرهای بزرگ گرفته تا خانوادههایی که برای تعطیلات برنامهریزی کردهاند، ساعتها منتظر میمانند تا با کلیک کردن روی دکمه خرید، بلیت مورد نظرشان را رزرو کنند.
اما دقیقاً در لحظه حساس، صفحه وبسایت سامانه پیام «خطا در اتصال به سرور» می دهد و همه چیز به باد میرود. این سناریو نه تنها یک رویداد موردی، بلکه الگویی تکراری در سیستم حملونقل ریلی ایران است که سفر را برای میلیونها شهروند به یک کابوس تبدیل کرده است.
پیشفروش بلیتهای قطار، که قرار بود فرصتی باشد برای برنامهریزی دقیق سفرها، به چرخه ای باطل بدل شده است. آبان ۱۴۰۴، با توجه به تقویم تعطیلات و ایام مناسبتی، یکی از کم تقاضاترین ماههای سال است، با این وجود باز هم مدیریت این میزان کم از درخواست سفر نامطلوب است.
مسافرانی که از تهران به مشهد، اصفهان، شیراز یا تبریز میروند، اغلب برای دیدار خانواده، درمان یا حتی مهاجرت موقت، به قطار وابستهاند. اما وقتی سامانه در ساعتهای اولیه پیشفروش، یعنی دقیقاً از روز اول، از دسترس خارج میشود، همه برنامهها به هم میریزد.
گزارشهای کاربران در شبکههای اجتماعی پر است از شکایتهایی که میگویند سه ساعت منتظر ماندم، بالاخره وارد شدم، بلیت تمام شده یا اینترنت پرسرعت داشتم، اما سایت اصلاً بالا نمی آید. این اختلال، که ظاهراً به دلیل فشار بیش از حد ترافیک کاربران و ضعف زیرساختهای سرور رخ داده است.
البته برای کسانی که شانس یا راههای میانبر داشتند.حالا مسیر خرید بلیت از برنده شدن در لاتاری هم سختتر شده است. لاتاری آمریکا، با شانس یک در ۲۰۰، حداقل شفافیت دارد و نتایجش علنی است. اما اینجا، همه چیز به شانس خالص بستگی دارد، با لایههایی از نابرابری.
اکثریت مردم عادی، باید با صفهای مجازی، قطعیهای مکرر و رقابت با رباتهای خرید خودکار دست و پنجه نرم کنند.
ایمان اکبری، کارشناس مسائل اقتصادی در این رابطه به جهان اقتصاد، گفت: این نابرابری، سفر را از یک حق اساسی به یک مسابقه ناعادلانه تبدیل کرده، جایی که برندگان، اغلب کسانی هستند که پول یا تکنولوژی بیشتری دارند.
وی افزود: این شرایط، سفر را برای مسافران و مردم به طرق مختلف دشوار کرده است. اولاً، از نظر مالی وقتی بلیت قطار تمام میشود، مسافر مجبور است به گزینههای گرانتر رو بیاورد. بلیت هواپیما برای مسیر تهران-مشهد، که معمولاً دو برابر قطار است، برای خانوادههای کمدرآمد یک بار سنگین است.
اکبری ادامه داد: اتوبوس هم، با صندلیهای تنگ و زمان سفر طولانی، خستگی مضاعف میآورد. ثانیاً، از نظر زمانی تأخیر در خرید بلیت، برنامههای کاری و خانوادگی را مختل میکند. دانشجویی که برای امتحانات برمیگردد، ممکن است کل ترم را از دست بدهد. ثالثاً، استرس روانی ساعتها نشستن جلوی کامپیوتر، تماشای صفحه خالی، آرامشی برای مشتری باقی نمی گذارد.
ارتقای سرورها، افزایش ظرفیت پیشفروش و اجرای سیستم عادلانه، میتواند کمک کند تا سفر ریلی برای شهروندان آسان تر شود اما تا آن زمان، مسافران در این چرخه گیر افتادهاند. آبان ۱۴۰۴، با تمام زیباییهای پاییزیاش، برای بسیاری به یادماندنی خواهد شد – نه به خاطر سفر، بلکه به خاطر نبردی که برای رسیدن به مقصد باختند.
این اختلال سامانه، بیش از یک مشکل فنی، نشانهای از بیتوجهی به حقوق شهروندان است. سفر، که باید لذتبخش باشد، حالا یک مبارزه روزانه است. مردم ایران، که با صبر معروفاند، شایسته سیستمی هستند که سفر را آسان کند، نه اینکه آن را به یک لاتاری بدتر از لاتاری تبدیل نماید. تا کی باید منتظر بمانیم تا قطاری که میخواهیم، واقعاً به موقع برسد یا به آسانی بلیت آن در دسترس باشد.
باید توجه داشت که تمامی این زحمات برای خرید بلیت قطاری است که تکنولوژی و آسایش سفر با آن از متوسط جهانی به مراتب پایین تر است و مسیرهای کوتاه را در ساعات طولانی طی می کند.