قدرت چین برای تغییر سیستم تجارت جهانی نفت
در قرن بیست و یکم، نخستین بار در سال ۲۰۰۳ بود که تقاضای نفت چین رشد قابل توجهی را آغاز نمود. در آن زمان اگرچه بسیاری از اعضای اوپک مدعی وجود ظرفیت ذخیره و امکان افزایش تولید شدند، لکن در عمل هیچ یک نتواستند تقاضای چین از نفت متعارف را پاسخ دهند و قیمت نفت از بشکهای ۲۹ دلار در سال ۲۰۰۴ به ۱۱۱ دلار در سال ۲۰۰۷ و در نهایت در جولای ۲۰۰۸ به قله ۱۴۷ دلار رسید. چین درحال حاضر به بخش مهمی از معاملات بازار انرژی تبدیل شده و روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت وارد میکند. اما در شرایط فعلی آمریکا به مصاف چین آمده و این مسأله می تواند الگوی تجارت جهانی را در کلیه بخشها از جمله بخش انرژی تغییر دهد. نخستین رویارویی آمریکا با چین، جنگ تجاری تعرفه ای است که همه کالاها از ماشین لباسشویی تا برنج را شامل میشود. دومین رویارویی، تحریمهای نفتی علیه ایران و ممنوعیت خرید نفت است که اگرچه در ابتدا با معافیتهایی برای برخی کشورها از جمله چین و هند همراه بود، لکن این معافیتها نیز اخیرا لغو شد. درخصوص جنگ تعرفهای به نظر میرسد موضوع بیشتر به فضای تهدیدهای متقابل محدود شود و باتوجه به انتفاع طرفین از روابط تجاری باز، نهایتاً این روابط سروسامان خواهد گرفت. اما درخصوص تحریم ایران، باتوجه به اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران در تاریخ معاصر و خروج یکجانبه از برجام، مسأله بسیار پیچیدهتر است. اما بههرحال به نظر میرسد تشدید تحریمها و ممانعت از خرید نفت ایران کاملا به ضرر چین خواهد بود. همانطور که اشاره شد، واردات نفت چین در دهه اخیر رشد بسیار سریعی داشته است. وجود بیش از ۳۰۰ میلیون خودروی بنزینی و دیزلی در این کشور باعث شده تا نفت به یک کالای حیاتی برای طبقه متوسط روبرو رشد چین تبدیل شود. چین حدود نیمی از نفت مورد نیاز خود را از خاورمیانه تأمین میکند و قطع شدن صدور نفت ایران به این کشور به دلیل تشدید تحریم یا بسته شدن تنگه هرمز، امنیت انرژی چین را با خطر جدی مواجه خواهد کرد. در صورتی که چین نتواند با سیستم فعلی تجارت نفت، نیاز خود را تأمین نماید، به روشهای مبتنی بر معاملات دوجانبه و تهاتر روی خواهد آورد. اما به نظر میرسد این رویکرد این بار محدود به اقدامات گذشته نخواهد بود. در صورتی که چین به طور جدی طرح مبادله دوجانبه نفت را دنبال نماید، احتمالاً به سرمایهگذاری مستقیم و تملک منابع نفتی روی خواهد آورد و توسعه شرکتهای چینی را برای تبدیل شدن به شرکتهای چندملیتی تولیدکننده انرژی سرعت خواهد بخشید. چنانچه چین حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت وارداتی خود را به مبادلات دو جانبه گره بزند، آنچه که از بازار جهانی نفت باقی میماند، کوچکتر و متلاطمتر خواهد شد.