موانع توسعه مكانيزاسيون در كشور
نينا شاددلي- پژوهشگر ارشد پژوهشكده سياستگذاري دانشگاه شريف - صنعت کشاورزی یکی از صنایعی است که با پیشرفت و تحولات فناوری، بیشترین دگرگونی را از خود نشان میدهد و این دگرگونی لازمه ادامه حیات بشری است. مطابق با گزارشهای سازمان خواروبار و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO)، مصرف مواد غذایی (با توجه به افزایش جمعیت جهانی و تغییر الگوی مصرف) در سال 2050 در مقایسه با سال 2006 بهاندازه 60 درصد رشد خواهد داشت . با این نگاه در دهههای آتی ضروری است تا نیاز جمعیت جهان به غذا تأمین شود. این در شرایطی است که کشوری با مختصات ایران با محدودیت برخی منابع همچون آب، خاک و انرژی هم روبهرو است. بهکارگیری فناوریهای نوین و هوشمند در بخش کشاورزی تا حد خیلی زیادی میتواند نگرانیهای پیرامون امنیت غذایی را از بین ببرد. مطابق با نتایج تحقیقات صورت گرفته در حوزه مكانيزاسيون كشاورزي، فناوریهای نوین میتواند مزایای دیگری همچون، کاهش قیمت تمام شده محصولات، افزایش صادرات به جهت افزایش تولید، کاهش نگرانیهای ناشی از هدر رفت منابع آبی در سیستم کشاورزی، رونق کشاورزی و کاهش سیر صعودی مهاجرت به شهرها، حفظ منابع زیستمحیطی و مزایای دیگری از این طیف را در بر داشته باشد. البته فناوريهاي زيستشناختي، اينترنت اشيا، اتوماسيون و هوش مصنوعي اين تهديد را هم ايجاد ميكنند كه تغييرات پارادايمی در نظامهای بهرهبرداري كشاورزي و مسئله دستيابي به امنيت غذا سريعتر از آني رخ دهد كه اقتصادهاي ملي بتوانند خود را با آنها تطبيق دهند. فشارهاي شديد بر منابع آبي، خاكي و ناامني غذايي باعث تخريب نظامهاي بهرهبرداري سنتي شده است و بنابراین لازم است در راستای همسو کردن نظام سنتی کشاورزی بهسوی کشاورزی هوشمند (متکی بر ابزارآلات نوین و هوشمند) سازوکار و روندشناسی مناسب، شناسایی و اعمال شود. البته علاوه بر این چالشهای مربوط به سازگاری، به نظر میرسد که توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در ایران با موانع عدیدهای دیگری نظیر: خرد بودن سطح اراضی کشاورزی و در نتیجه پایین آمدن سطح بهرهوری اقتصادی، پایین بودن توان مالی کشاورزان خرد (که گروه عمده جامع کشاورزی کشور هستند)، عدم تأمین مالی مناسب از سوی نهادهای دولتی مرتبط، عدم تناسب قیمت محصولات کشاورزی و ماشینآلات این حوزه اشاره نمود.
از مهمترین اهداف توسعه مکانیزاسیون در کشورهای مختلف میتوان به مواردی همچون، ورود ماشینآلات به بخش کشاورزی، افزایش سطح زیر کشت، افزایش میزان تولید در واحد سطح، بهبود کیفیت محصولات و در کل صنعتی شدن بخش کشاورزی اشاره کرد ، سیاست مکانیزاسیون در کشورهای در حال توسعه شامل مداخله مستقیم و غیر مستقیم دولت در موارد زیر است:
*تصمیمگیری کشاورزان و سایر بازیگران کلیدی این حوزه در زمینه انتخاب انرژی، ماشینآلات و تجهیزاتی که نیروی آنها به کار گرفته میشود؛
*تجارت بینالمللی ماشینآلات و تجهیزات و پیشرفت صنعت ماشینسازی.
حجم سیاستهای تسهیلکننده مکانیزاسیون و توسعه بازار ماشینآلات کشاورزی در هر کشور به عواملی همچون جمعیت، تولید ناخالص داخلی، سطح دستمزدها، میزان فقر در جوامع روستایی، اهداف مکانیزاسیون و سیاستهای کلان آن کشور بستگی دارد. در تسهیل مکانیزاسیون معمولأ از ابزارهای سیاستی همچون، سیاستهای ارزی، سیاستهای موثر بر قیمت نسبی نهادهها، سیاست قیمتی محصولات، سیاستهای موثر بر اشتغال کشاورزی و غیر کشاورزی، سیاستهای زمینداری، نهادههای کشاورزی، سیاست تحقیقاتی و پژوهشی مکانیزاسیون، سیاستهای ترویجی کشاورزی، سیاستهای بنیادی و استراتژیک، بازارهای مالی کشاورزی، سیاستهای صنعتی و ترابری بهرهگرفته میشود (مطیعی لنگرودی و همکاران، 1392.)
البته سرعت مکانیزاسیون و به تبع آن بازار ماشینآلات کشاورزی به ویژگیهای عمومی دیگری همچون تعداد بهرهبرداریها، اندازه بهرهبرداریها و مورفولوژی(ریختشناسی) زراعی آنها، الگوی کشت، روش تولید، میزان مصرف نهاده و تولید محصول، سطح توان ماشینی مزرعه، بودجههای زراعی و دامی، سطح درآمد کشاورزان و درآمد حاصل از بخش غیر کشاورزی بهرهبرداران(تنوع معیشتی) نیز بستگی دارد(الماسي و همكاران،1387.)
برای رسیدن به الگوی مناسب توسعه مكانيزاسيون بایستی قابلیتها، تواناییها، نقاط ضعف، کمبودها، ریسکها و تهدیدها به دقت شناسایی شوند. کشاورزان، صاحبان ماشین های کشاورزی، رانندگان، تعمیرکاران، مراکز خدمات پس از فروش همگی در بخش مکانیزاسیون کشاورزی فعالیت می کنند. بنابراین ساماندهی هر یک از این بخشها و شناسایی تنگناهای هر یک و ایجاد ارتباط مؤثر بین آنها ضروری است. ویژگیهایی چون نیاز به حجم سرمایه گذاری بالا، پیوند کشاورزی و صنعت و پیچیدگی و فنی بودن موضوعات در تمام بخش های مکانیزاسیون حاکم است. در شناسایی و برطرف کردن مشکلات در این زمینه بايستي این عوامل را در نظر گرفت.
با توجه به نکاتی که بیان شد، چالشهای توسعه مکانیزاسیون در ایران را میتوان به چهار گروه چالشهای اجتماعی، اقتصادی، فنی و برنامهریزي و مدیریتی طبقهبندی کردهاند. در همین چارچوب توانمندسازی تولیدکنندگان و کاربران ماشینهای کشاورزی از طریق سیاستهایی همچون ارتقای دانش و بهبود مهارتهای فنی، توسعه بینش اقتصادی، ایجاد و توسعه تشکلهای صنفی، تقویت بنیه مالی و... ميتواند موثر باشد.