دوئل تاریکی و روشنایی در سال ۱۴۰۴ !

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 179284

سال ۱۴۰۳، با همه‌ی امیدها و وعده‌ها، باز هم با چاشنی آشنای خاموشی و هشدارهای پیاپی درباره بحران برق آغاز شد. گویا قرار نیست «ناترازی برق» دست از سر تقویم‌های ایرانی بردارد. از پشت ویترین خانه‌های خاموش‌شده در جنوب شهر گرفته تا سالن‌های صنعتی نیمه‌تعطیل در شهرک‌های صنعتی، صدای زنگ خطر ناترازی، بلندتر از همیشه به گوش می‌رسد.

اما قصه این ناترازی چیست؟ چرا هر ساله، در روزهایی که نه سرمای استخوان‌سوز زمستان هست و نه گرمای سوزان تابستان، باز هم نگرانی از قطع برق در کشور موج می‌زند؟ برای پاسخ به این سوال، باید نگاهی بیندازیم به دلایل ساختاری، عدد و رقم‌ها، و البته سیاست‌های پرنوسانی که طی سالیان گذشته، برق ایران را در دو راهی توسعه یا فروپاشی قرار داده‌اند.

به گزارش خبرنگار «جهان اقتصاد»، در ساده‌ترین بیان، ناترازی برق یعنی وقتی مصرف بیشتر از تولید است. اما در ایران، این ماجرا پیچیده‌تر است. ظرفیت اسمی تولید برق کشور بیش از ۹۰ هزار مگاوات اعلام شده، اما تولید واقعی، به‌ویژه در تابستان یا در شرایط بحران، به سختی به ۶۰ تا ۷۰ هزار مگاوات می‌رسد. این در حالی است که تقاضای برق در پیک تابستان ۱۴۰۳ طبق پیش‌بینی‌ها، به حدود ۷۳ هزار مگاوات می‌رسد.

اینجاست که پای ناترازی به میان می‌آید. حتی اگر تولید برق روی کاغذ کافی باشد، شبکه توزیع فرسوده، اتلاف انرژی بالا، و ناهماهنگی میان تولید و مصرف، عملاً کشور را وارد وضعیت قرمز می‌کند.

با گسترش استفاده از وسایل سرمایشی و الکترونیکی، الگوی مصرف برق به‌طور تصاعدی رشد کرده است. تنها در تابستان گذشته، سهم وسایل سرمایشی از مصرف برق در پیک، بیش از ۴۰ درصد بود.

بیش از ۳۰ درصد نیروگاه‌های کشور قدمتی بالای ۲۵ سال دارند. بهره‌وری این نیروگاه‌ها پایین است و بسیاری از آن‌ها در مواقع بحرانی، به دلایل فنی از مدار خارج می‌شوند.

در زمستان، اولویت گازرسانی با بخش خانگی است. به همین دلیل، بسیاری از نیروگاه‌ها ناچارند از سوخت مایع استفاده کنند، که هم هزینه‌بر است و هم آلاینده.

با اینکه ظرفیت نصب‌شده نیروگاه‌های خورشیدی و بادی در ایران هنوز کمتر از ۲ هزار مگاوات است، بسیاری از پروژه‌های توسعه‌ای یا نیمه‌کاره مانده یا کلاً متوقف شده‌اند.

ناترازی برق فقط یک مسئله فنی نیست. ریشه‌های اقتصادی و سیاسی آن به اندازه‌ی سیم‌های فشار قوی، در هم تنیده‌اند. سیاست قیمت‌گذاری یارانه‌ای برق باعث شده انگیزه‌ای برای کاهش مصرف یا سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌ها نباشد. از طرف دیگر، سرمایه‌گذاران خارجی نیز به دلیل مشکلات انتقال پول و نبود تضمین سودآوری، تمایلی به ورود به بازار برق ایران ندارند.

در همین حال، شرکت‌های صنعتی با خاموشی‌های بدون برنامه‌ریزی، متحمل زیان‌های کلان می‌شوند. 

توسعه کنتورهای هوشمند، سیاست‌های تعرفه‌ای پلکانی، و فرهنگ‌سازی عمومی می‌تواند بخشی از مصرف را کنترل کند.

نوسازی نیروگاه‌های قدیمی و افزایش راندمان می‌تواند هزاران مگاوات به تولید واقعی بیفزاید.

سرمایه‌گذاری گسترده در نیروگاه‌های خورشیدی، بادی و زمین‌گرمایی، راهی پایدار برای افزایش ظرفیت بدون فشار بر منابع فسیلی است.

اصلاح قوانین و تضمین خرید برق تولیدی از بخش خصوصی می‌تواند شرکت‌های داخلی و خارجی را برای ورود به این حوزه ترغیب کند.

با نزدیک شدن به فصل گرما، دوباره سایه خاموشی بر سر شهرها سنگینی می‌کند. آیا این تابستان هم باید با خاموشی‌های چرخشی و هشدارهای مصرف به سر کنیم؟ یا بالاخره برق ایران، از حالت «ناتراز» به وضعیت «متعادل» خواهد رسید؟

فعلاً پاسخ این سؤال، در دستان سیاست‌گذاران و مدیرانی است که باید میان خاموشی موقت یا روشنایی پایدار، یکی را انتخاب کنند. در این دوئل همیشگی میان تاریکی و روشنایی، شاید هنوز هم امیدی به پیروزی نور باشد.

 

ارسال نظر