پشت پرده کمبود انرژی در ایران
اقتصاد ایران امسال روی دیگری از ناترازی را تجربه کرده است . کمبود توامان برق و گاز در زمستان و قطع برق در فصل سرد سال نشان داد اقتصاد ایران درگیر بحرانی تازه است.
زهرا علیاکبری – پیشی گرفتن استهلاک از سرمایهگذاری هشداری بود که مدتها پیش از سوی فعالان صنعتی و کازشناسان اقتصادی داده شده است.
در شرایط کنونی اقتصاد ایران درگیر بحرانی بسیار جدی است. یکی از بزرگترین دارندهی ذخایر نفت و گاز در جهان حالا با کمبود انرژی روبروست و برای برونرفت از این بحران بیتردید نیاز به میلیاردها دلار سرمایهگذاری دارد. جدا از سرمایهگذاری، تکنولوژی مورد نیاز برای افزایش دادن تولید انرژی در ایران به واسطهی تحریم در اختیار ایارن قرار نمیگیرد.
همهی این شرایط دست به دست یکدیگر داده است و سبب شده اقتصاد ایران با وضعیتی جدید روبرو شود. اقتصاد ایران در شرایطی درگیر بحران کمبود انرژی است که رشد هشت درصدی اقتصاد هدفگذاری شده است. رشدی که البته در بهترین سالهای اقتصاد ایران در طولانیمدت دوام نداشته است.
حالا در نیمهی دوم اولین ماه زمستان این سئوال مهم مطرح است که ریشهی این ناترازی چیست و دولت چهاردهم برای حل این بحران چه اقدامی را باید در دستور کار خود قرار دهد؟
علیرضا کلاهی صمدی، رییس کمیسیون صنعت اتاق ایران در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین در پاسخ به این سئوال که ریشهی ناترازی جیست و برای رفع ان چه باید کرد؟ گفت: به عقیده من، مشکلات اصلی کشور از دوران دولت آقای احمدینژاد آغاز شد. بهطورکلی، پدیدهای به نام بیماری هلندی و تخریب توان صنعتی کشور، وابستگی بیش از حد به واردات و بهنوعی دلاریزهشدن اقتصاد، به عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای کشور منجر شد. این در حالی است که علیرغم ۸۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری، تمامی این مسائل به دوران دولت آقای احمدینژاد مربوط میشود.
وی با اشاره به اینکه عدم سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز و ... قدمتی بیست ساله دارد، گفت: در شرایطی که ناترازی وجود دارد، دو گزینه پیش رو داریم: افزایش عرضه و کاهش تقاضا. افزایش عرضه به معنای سرمایهگذاری در تولید برق و زیرساختهای انتقال و توزیع است که در گذشته نادیده گرفته شدهاند.
کلاهی صمدی تاکید کرد: برآوردها نشان میدهد که برای بهبود ساختار تولید و شبکه برق کشور، به حدود ۳۰ میلیارد دلار نیاز داریم، به شرطی که تأمین سوخت مشکلی ایجاد نکند که خود یک چالش دیگر است. اگر بخواهیم به آینده ۲۰ساله نگاه کنیم، این رقم میتواند به ۵۰ میلیارد دلار و بیشتر برسد و ما در حال حاضر این منابع را نداریم.
وی گفت: برای حل مشکل باید با امکانات موجود چارهای اندیشید. اکنون تکنولوژی وجود دارد که به ما این امکان را میدهد که حداقل در صنایع خود، کمی برتری داشته باشیم. درهرصورت، نتیجه ساختار این استراتژی نادرست ما در توسعه صنعتی این است که ما بالاترین شدت مصرف انرژی را در میان کشورهای جهان داریم. بهعبارتدیگر، میزان تولید ناخالص داخلی که در مقابل یک واحد انرژی تولید میشود، در پایینترین سطح جهانی قرار دارد. این موضوع یک معادله چندوجهی است و نتیجه ۲۰ تا ۳۰ سال مدیریت نادرست است.