جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ جوانسازی راهآهن با اکسیر نفت
گروه زیربنایی رضا پورحسین
جهان اقتصاد: در حال حاضر ۱۳۲۴ دستگاه واگن آماده به کار مسافری و خدماتی خودکشش در کشور وجود دارد که این قطارها در دوبخش برون شهری و حومهای خدمات مسافری ارائه میدهد. متوسط عمر این واگنها ۳۲ سال است و در سال ۳۱ میلیون مسافر را جابهجا میکنند.
به گفته مسئولین راه آهن، بخش مسافری اقتصاد مناسبی ندارد زیرا هزینه های نگهداشت ناوگان بالا است اما درآمد کسب شده از این حوزه کافی نیست. شرکتهای مسافری نمیتوانند نرخ بلیتها را متناسب با هزینههایشان تعیین کنند و این در حالیست که کل واگنهای مسافری متعلق به شرکتهای خصوصی است و ۱۱ شرکت بخش خصوصی در کشور وجود دارد که واگنهای مسافری متعلق به آنها است.
معاون ناوگان راهآهن در این رابطه گفته است که با این اقتصاد ضعیف شرکتهای بخش خصوصی تمایلی به توسعه ناوگان طی سالهای گذشته نداشتند گرچه اخیرا تمایلات بیشتر شده و شرایط کمی بهتر شده است و نوسازی و بهسازی صورت گرفته ولی واقعا کافی نیست و دولت و مجلس باید به بخش مسافری نگاه حمایتی داشته باشند تا شرکتها بتوانند سرمایهگذاری کنند و متوسط عمر ناوگان را کمتر کنیم. در حقیقت با نوسازی و ورود ناوگان جدید این مهم محقق میشود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ناوگانی که عمر بالای ۳۲ سال دارند نباید از شبکه جابهجایی مسافر خارج شوند؟ گفت: واگنهای بالای ۳۰ سال طی مقررات خاص تدوین شده توسط راهآهن، در دو سطح یک و دو بازسازی میشوند. در واقع این واگنها تحت فرآیند بازسازی قرار میگیرند و کل اقلام و قطعات آنها تعویض و نوسازی میشود. بنابراین اینگونه نیست که عمر آنها زیاد شود و تغییری نکنند و همچنان به سیر ادامه دهد.
در چنین وضعیتی، مسئولین راه آهن مدعی هستند که واگنها علی رغم عمر بالا ولی به دلیل مراقبتها فنی که توسط بخش خصوصی و شرکت راهآهن انجام میشود کیفیت مناسبی دارند اما برای اینکه از لحاظ کمی و کیفی نیاز حوزه مسافری را برطرف کنند باید حداقل به همین میزانی که واگن وجود دارد، واگن جدید اضافه شود و سرمایهگذاری در این بخش صورت گیرد.
افزایش ناوگان هم نیاز شبکه در محورهای جدید را برآورده میکند هم فاصله عرضه و تقاضا رامتعادل تر میکند و باعث میشود مردم راحت تر بلیت خریداری کنند. ولی باید سرمایهگذاری انجام شود که این سرمایهگذاری اولیه سنگین است و باید تحت حمایت ویژه قرار گیرد.
بخش مسافری راهآهن نیاز به توجه ویژه دارد. اینکه انتظار داشته باشیم شرکتها به تنهایی کاری انجام دهند و این بخش را تکان اساسی دهند واقعا دور از ذهن است و باید سیاستها و بستههای حمایتی وجود داشته باشد.
شنیده ها حاکی از این است که اخیرا مجوزی از محل منابع تهاتر نفت دریافت شده تا ۳۰۰ دستگاه واگن مسافری به صورت اقدام فوری تهیه شود. مجوزهای آن دریافت شده و تشریفات اداری در حال انجام است که در نهایت ۳۰۰ دستگاه واگن تامین شود.
حسن صدیقی در رابطه با مهم ترین معضلات صنعت ریلی به جهان اقتصاد میگوید: وقتی مالکیت از بهرهبرداری جدا میشود و سرمایهگذار نمیتواند مستقیم از دارایی و آنچه در دست دارد بهرهمند شود، دلیلی برای ورود به چنین صنعتی نمیبیند. ساختار دولتی و تمرکزگرایانه مانعی جدی برای ورود بخش خصوصی به صنعت کشش ریلی و نتیجه، کمبود شدید لکوموتیو از لحاظ کمی و کیفی است. افت شدید بهرهوری لکوموتیوها، نهفقط یک معضل اقتصادی برای شرکتهای حملونقل ریلی، بلکه تهدیدی برای کل زنجیره تأمین ملی و اقتصاد کلان کشور است.
صدیقی تأکید کرد: کاهش بهرهوری یعنی کاهش درآمد و سودآوری برای مالک واگن. وقتی واگن کیلومتر کمتری سیر میکند، از یک طرف تنکیلومتر و به تبع آن درآمد مستقیم واگن کاهش مییابد از طرف دیگر هزینههای متوسط ثابت رشد کرده و به تبع آن حاشیه سود بهشدت افت میکند.
از نظر اغلب کارشناسان، بحران فقط کمبود منابع یا سرمایه نیست، بلکه سیاستگذاریهای متناقض، دولتیسازی و مداخلات ناپایدار، ریشه عمیقتری در ماجرا دارند و جوان سازی صنعت ریلی از طریق تهاتر نفت صرفا یک مسکن موقت است.