تولید پایدار با تکیه بر سرمایه انسانی؛ رویکرد مدیریتی فولاد خوزستان
در جلسه کمیته راهبری چهارم آذرماه فولاد خوزستان، نکتهای که بیش از هر چیز در سخنان امین ابراهیمی مدیرعامل شرکت برجسته شد، بازنگری در الگوی نگرشی نسبت به نقش نیروی انسانی در صنعت فولاد بود.
آنجایی که با صراحت گفت: «بقای یک سازمان، نه سرمایه، نه تکنولوژی و نه حتی استراتژی آن، بلکه نیروهای وفاداری هستند که آن را از دل بحران عبور میدهند.» این گزاره، در نگاه نخست شاید یک بیان انگیزشی به نظر برسد؛ اما وقتی آن را در بستر واقعیتهای صنعت فولاد ایران قرار دهیم، عمق آن آشکار میشود. صنعتی که از یکسو درگیر سرمایهمحور فرآیندهای تولیدی کشور است و از سوی دیگر با محدودیتهای انرژی، فرسودگی تجهیزات، افت تولید و فشار هزینهها مواجه است، بیش از هر زمان دیگر به سرمایه انسانی متخصص، آگاه و وفادار نیاز دارد، سرمایهای که برخلاف ماشینآلات، نه استهلاک دارد و نه با مصرف کاهش مییابد؛ بلکه هر چه بیشتر به کار گرفته شود، پربارتر و ارزشمندتر میشود.
خطوط تولید فولاد، از کوره بلند تا واحد گندلهسازی، وابسته به هزاران جزء مکانیکی، الکتریکی و اتوماسیون است. اما پیچیدگی واقعی نه در سختافزار، بلکه در فهم و مدیریت همین پیچیدگیهاست. نمونه اخیر در فولاد خوزستان، تعویض تیپلر جدید و بازسازی کامل ریکلیمرث نماد روشنی از همین واقعیت است. عملیاتی چندلایه، پرخطر و نیازمند مهارت عمیق که بهطور کامل توسط متخصصان داخلی انجام شد. این نوع تجربهها ثابت میکند که ظرفیت حل مسئله، انعطافپذیری و مهارتهای عملیاتی نیروی انسانی است که «تولید پایدار» را تضمین میکند، نه صرفاً تجهیزات.
مدیرعامل در این جلسه با اشاره به محدودیتهای ۳۰ درصدی گاز، زمستان امسال را سختترین فصل پیشروی شرکت دانست. در چنین شرایطی یک خط تولید فقط با یک خط لوله گاز کار نمیکند، بلکه با تحلیل حساسیت، تصمیمگیری لحظهای، مدیریت مصرف، پایش آنلاین، و هماهنگی دقیق تیمها زنده میماند. اینجاست که سخن او معنای عمیقتری مییابد: سازمانهایی که انسانهای متخصص، باانگیزه و وفادار دارند، حتی در قلب بحران فرصت میآفرینند.
سرمایه انسانی در صنعت فولاد فقط به معنای «تعداد کارکنان» نیست. این سرمایه شامل مجموعهای از دانش، تجربه، شایستگی، مهارتهای عملیاتی، توان تحلیل، خلاقیت و حتی قضاوت مهندسی است، عناصری که هیچیک در ترازنامه شرکت ثبت نمیشوند اما پشت هر تُن فولاد قرار دارند. نیروی انسانی متخصص در فولاد ویژگیهایی دارد که آن را از سایر نهادهها متمایز میکند: قابلیت یادگیری و تغییر، توان سازگاری با فناوریهای جدید، خلق نوآوری در فرآیندها، افزایش بهرهوری و کاهش ضایعات، کاهش ریسک عملیاتی، و بهبود کیفیت محصول در تمام مراحل زنجیره تولید. در واقع، اگر امروز بسیاری از کارخانههای فولاد کشور با وجود سرمایهگذاریهای سنگین، به بهرهوری مطلوب نمیرسند، دلیل اصلی نه کمبود ماشینآلات بلکه کمبود سرمایه انسانی تخصصی و آموزشدیده است.
صنعت فولاد امروز بدون فناوریهای نوین، از هوشمندسازی و اتوماسیون تا کنترل فرآیند پیشرفته تعریف نمیشود. اما فناوری بدون انسان متخصص، تنها «ماشینی خاموش» است. بر همین اساس، آموزش و توسعه مهارت نه یک هزینه، بلکه سرمایهگذاری در بقای صنعت است. آموزشهای دائمی، کارگاههای تخصصی، تربیت نسل جدید اپراتورها و مهندسان، و انتقال تجربه میان نسلها، مهمترین پشتوانه تولید پایدار در صنعت فولاد است.
ابراهیمی در جلسه راهبردی سه رکن وفاداری را مشخص کرد: شفافیت در ارتباطات مدیریت و کارکنان، عدالت یکپارچه در سطح سازمان، و درک چرایی هدف سازمان. این سه رکن در صنعت فولاد نقشی اساسی دارند؛ زیرا محیطهای تولید فولاد سخت، پرخطر، و نیازمند هماهنگی پیچیده است. در چنین محیطی، تنها نیروی انسانیای میتواند با تمام توان در خط تولید بایستد که سازمان را شفاف میبیند، عدالت را لمس میکند، و میداند چرا میجنگد و برای چه هدفی تلاش میکند.
اگرچه آمار دقیق سهم نیروی انسانی در هزینههای صنعت فولاد شفاف نیست، اما واقعیت روشن است: هر کارخانه فولادی به اندازه مهارت کارکنانش قوی است، نه به اندازه تجهیزاتش. ماشینآلات فولاد خوزستان و دیگر فولادسازان کشور ممکن است در مواجهه با بحران انرژی، فرسودگی یا کمبود سرمایه دچار توقف شوند؛ اما انسان متخصص، وفادار و آگاه است که خط تولید را زنده نگه میدارد، عملیات پیچیده را مدیریت میکند، بحران را به فرصت تبدیل میکند، و آینده صنعت را میسازد. در نهایت، همانگونه که امین ابراهیمی تأکید کرد، رمز بقا نیروی انسانی است، نه سرمایه، نه تکنولوژی و نه حتی استراتژیث و این گزاره باید به راهنمای راهبردی صنعت فولاد در ایران تبدیل شود.