روایت "جهان اقتصاد" از یک روز در پایتخت خاکستری هوایی که هر روز تیرهتر میشود
زهرا عسگری
صبح سهشنبه، ساعت هفت و ده دقیقه، شاخص آلودگی هوا در تهران از مرز «ناسالم برای همه گروهها» عبور کرد و به عددی رسید که کارشناسان آن را «وضعیت اضطرار تنفسی» مینامند. هنوز آفتاب کاملاً بالا نیامده بود که شهر، در حجمی از دود خاکستری فرو رفت؛ دودی که نه از دل کوهها میآمد و نه از سرمای زمستان، بلکه حاصل سالها انباشته شدن ترافیک، صنایع فرسوده و تصمیمهایی بود که بارها به تعویق افتادند. خیابانها آرامآرام بیدار میشدند، اما این بیدار شدن بیشتر شبیه جنبوجوش انسانی در شهری بینفس بود.
در خیابان آزادی، جایی که معمولاً شلوغی همیشگی جریان دارد، سایهای از دود روی سر عابران افتاده بود. بسیاری ماسک زده بودند و برخی حتی پیش از صبحتان، سرفههای مکرر داشتند. در این میان، آقای محمودی، راننده تاکسی باسابقهای که بیش از بیست سال در این مسیر کار میکند، در گفتوگو با خبرنگار ما گفت:
«این روزها صدای بوق ماشینها کمتر از صدای سرفههاست. ما رانندهها اولین کسانی هستیم که میفهمیم هوا چقدر آلوده است؛ چون ساعتها در این دود میمونیم. انگار هر روز بدتر از دیروزه.»
به گفته مرکز پایش هوا، افزایش آلایندهها نسبت به روز گذشته حدود بیست درصد بوده است. کارشناسان علت این افزایش را همزمانی inversion دمایی با ترافیک سنگین ابتدای هفته و عملکرد ضعیف ناوگان حملونقل عمومی میدانند. به تعبیر یکی از کارشناسان، «هوای پایتخت در فصل سرد، مثل اتاقی است با پنجرههای بسته؛ هرچقدر فعالیتها بیشتر باشد، آلایندهها راه فراری پیدا نمیکنند.»
در منطقه شش، دبستانی که معمولاً در این ساعات پر از صدای بازی بچههاست، امروز سکوتی غیرعادی داشت. در ورودی مدرسه تابلویی نصب شده بود:
«زنگ ورزش و فعالیت در فضای باز تا اطلاع ثانوی لغو است.»
خانم سلیمانی، مدیر این مدرسه، با ابراز نگرانی گفت:
«سه نفر از دانشآموزان ما دیشب به دلیل مشکلات تنفسی به درمانگاه منتقل شدند. ما مجبور شدیم کلاسها را فقط در فضای بسته برگزار کنیم و پنجرهها را با دستگاه تصفیه هوا کنترل کنیم. بچهها دلشان بازی میخواهد، اما در این هوا نمیتوانیم خطر کنیم.»
همزمان، گزارشهای اورژانس تهران نشان میدهد که مراجعه بیماران تنفسی نسبت به هفته گذشته حدود ۳۰ درصد افزایش یافته است. سخنگوی اورژانس اعلام کرده که «این موج مراجعات همزمان با تشدید آلودگی هوا رخ داده و ممکن است در روزهای آینده بیشتر شود.»
در ادامه مسیر، خبرنگار ما به ایستگاه سنجش آلودگی هوا در خیابان کریمخان سر زد. جایی که دستگاههای پایش با چراغهای قرمز هشداردهنده، وضعیت نگرانکننده هوا را نشان میدادند. یکی از کارشناسان حاضر در ایستگاه گفت:
«امروز ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون در بالاترین حد خود طی یک ماه اخیر قرار گرفتهاند. این ذرات خطرناکترین نوع آلودگی هستند چون مستقیماً وارد خون میشوند و اثرات طولانیمدت روی سلامتی دارند. مردم باید حداقل تماس را با هوای آزاد داشته باشند.»
با این حال، شهر همچنان جریان داشت. مردم به کارهای روزمرهشان میرسیدند؛ مغازهها باز بودند و اتوبوسها با ظرفیت کامل حرکت میکردند. اما در میان این جریان معمول، نشانههای اختلال در زندگی روزمره کم نبود. در ایستگاه اتوبوس میدان انقلاب، خانمی که ماسکش را مرتب میکرد، گفت:
«فرزندم دیشب تب و تنگینفس داشت. دکتر گفت از آلودگیه. اما چیکار کنیم؟ نه میشه از خونه بیرون نرفت، نه میشه با این هوا دوام آورد.»
پزشکان معتقدند «بسیاری از مردم فکر میکنند اگر امروز احساس تنگینفس نکنند یعنی مشکلی نیست. اما اثرات آلودگی هوا تجمعی است؛ یعنی ممکن است چند ماه بعد خودش را نشان دهد. گروههای حساس مثل کودکان، سالمندان و بیماران قلبی بیشتر در معرض خطر هستند.»
در میان همه این نگرانیها، برخی شهروندان معتقدند که مدیریت وضع موجود نیازمند تصمیمات قاطعتر است.
برخی از شهروندان می گویند: «هر سال همین موقعها هشدار میدن، جلسه میذارن، ولی نتیجهاش چیه؟ تعطیلی یکی دو روزه مدارس؟ این مشکل ریشهایه. وقتی خودروها فرسودهان، وقتی حملونقل عمومی جواب نمیده، وقتی کارخانهها شبانهروز کار میکنن، هوا بهتر نمیشه.»
در کنار این انتقادات، برخی مسئولان شهرداری معتقدند که طرحهای کنترل آلودگی در حال اجراست، اما نتایج آن نیاز به زمان دارد. یکی از مدیران بخش محیط زیست شهری در گفتوگویی تلفنی تاکید کرد که «نوسازی ناوگان حملونقل عمومی در اولویت است» و «افزایش فضای سبز شهری و کنترل منابع ثابت آلاینده» از برنامههای اصلی سال آینده خواهد بود.اما از دید بسیاری از شهروندان، برنامهها هرچقدر هم امیدوارکننده باشند، در لحظهای که شهر زیر دود فرو رفته است، این امید چندان تسکیندهنده نیست.
در حقیقت، زندگی روزمره در چنین شرایطی بیشتر به سازگاری اجباری شبیه است. مادری که کودک خردسالش را در آغوش گرفته بود، به خبرنگار ما گفت:
«ما به هوا اعتماد نداریم. وقتی از خانه بیرون میایم انگار داریم وارد منطقه خطر میشیم.»
در بخش مرکزی شهر، حوالی ظهر، آلودگی نهتنها کم نشد بلکه به گفته کارشناسان کمی افزایش هم پیدا کرد. نور خورشید به سختی از میان لایههای ضخیم ذرات عبور میکرد و ساختمانها محو و خاکستری دیده میشدند.
اما با تمام این تصاویر نگرانکننده، زندگی ادامه داشت. در یکی از پارکهای کوچک مرکز شهر، مردی میانسال که صبح مشغول تمرین بود، گفت:
«من نمیتونم ورزش نکنم. پزشکم گفته اگه فعالیت بدنی نداشته باشم وضعیت قلبم بدتر میشه. مجبورم با همین هوا کنار بیام.»
در بخش پایانی روز، پلیس راهور نیز گزارش داد که ترافیک عصرگاهی نسبت به روزهای مشابه در هفته گذشته سنگینتر بوده است؛ ترافیکی که بر اساس اعلام کارشناسان، یکی از عوامل تشدید آلودگی در همین ساعات است. بسیاری از مردم علیرغم هشدارها ترجیح میدهند از خودرو شخصی استفاده کنند، یا به دلیل کمبود اتوبوس و مترو چاره دیگری ندارند.
ساعت شش عصر، شاخص آلودگی همچنان در وضعیت «قرمز» بود. خیابانها با نور چراغها روشنتر به نظر میرسیدند، اما این روشنایی تنها تلاشی برای پنهان کردن سایهای از دود بود که روی شهر افتاده بود. تهران در این روز، نه یک شهر زنده و پرتحرک، بلکه شهری بود که انگار با هر نفس، بار سنگینی را بر دوش میکشید.
در پایان این گزارش باید گفت: وضعیت آلودگی هوا دیگر نه یک موضوع فصلی، بلکه چالشی جدی و دائمی است که زندگی مردم را در ابعاد مختلف تحتتأثیر قرار داده است. بسیاری از شهروندان امید دارند که وعدههای مسئولان برای بهبود شرایط به مرحله اجرا برسد، اما آنچه امروز دیده میشود، شهری است که برای نفس کشیدن، بیش از هر زمان دیگری به تدبیر و اقدام فوری نیاز دارد. آسمانی که سالها پیش آبی و روشن بود، اکنون پشت پردهای از دود پنهان شده و چشمهای منتظر مردم، هر روز در جستوجوی روزی روشنتر است؛ روزی که در آن، شهر دوباره بتواند نفس بکشد.