نفت یا آب، کدام گنجینه امروز و فردای است؟
گلناز پرتوی مهر .
در عصر حاضر که بحرانهای زیستمحیطی، تغییرات اقلیمی و کمبود منابع طبیعی به یکی از مهمترین دغدغههای بشر تبدیل شدهاند، سؤالِ «کدام گنجینه مهمتر است: نفت یا آب؟» بیش از همیشه اهمیت یافته است. از یک سو، نفت بهعنوان موتور محرک اقتصادها، تأمینکننده سوختها، مواد اولیه صنعتی و عاملی کلیدی در قدرت جهانی مطرح است. از سوی دیگر، آب با وجود اینکه کمتر بارِ تجاری و رسانهای دارد اما بیگمان شرط حیات و زیرساخت توسعه انسانی، کشاورزی، صنعت و حتی تأمین انرژی است.
نفت طی بیش از یک قرن، نقشی اساسی در تحولات صنعتی، اقتصادی و ژئوپولیتیکی ایفا کرده است. تقریباً تمام حوزههای تولید انرژی، حملونقل، پتروشیمی و بسیاری از صنایع فلزی و شیمیایی به این منبع وابستهاند. از این رو، ارزش اقتصادی آن عمدتاً بسیار بالا بوده و بازارهای جهانی، قیمتها و ذخایر نفتی موضوعی کلیدی در مناسبات بینالمللی است.
به لحاظ کمّی، نفت منبعی غیرقابلتجدید است؛ یعنی وقتی استخراج شود، تمام میشود یا هزینه و ریسک آن افزایش مییابد. همچنین استخراج نفت و گاز نیز خود به مصرف قابلتوجه آب نیاز دارد بهویژه در فناوریهای پیشرفته مانند استخراج نفت شیل یا ماسههای نفتی که «مصرف و تأثیر آب» را شدت میبخشد.
نفت همچنین از منظر ژئوپولیتیکی و اقتصادی یک برگ برنده برای کشورهایی است که دارای ذخایر بزرگیاند؛ این امر موجب شده اقتصاد بسیاری از کشورها، بودجه دولتی و سیاستهای کلانشان به نفت گره بخورد. اما همزمان وابستگی به نفت یعنی آسیبپذیری در مقابل نوسانات قیمتی، کاهش تقاضا با رشد انرژیهای تجدیدپذیر و همچنین مسائل زیستمحیطی که ممکن است هزینههای پنهان بسیاری داشته باشد.
در مقابل نفت، آب بهعنوان منبعی که بدون آن هیچ زندگی، هیچ صنعت و هیچ زیرساختی دوام نمیآورد، مطرح است. حدود ۷۰ درصد سطح زمین را آب پوشانده اما بیشتر آن آب شور است و فقط حدود ۳ درصد آب شیرین وجود دارد و بخش قابلاستفاده آن بسیار کمتر است. بهعبارت دیگر، نیاز انسان، صنعت، کشاورزی و طبیعت به آب بسیار گستردهتر از نفت است؛ به این معنا که بدون آب، نفت هم کارکرد ندارد.
آب بسیار ارزشمندتر و مفیدتر از نفت است، زیرا برای رشد مواد غذایی، تولید محصولات، صنعت و حیات روزمره ضروری است. کمبود آب در منطقهای میتواند به بحران انسانی، اقتصادی و امنیتی تبدیل شود. ضمن اینکه آب اگرچه تجدیدپذیر است، اما «آب قابلاستفاده» در زمان و مکان مناسب ممکن است محدود شود.
همچنین، سرمایهگذاری، فناوری تصفیه، حملونقل و تأمین آب در مناطق خشک به یکی از چالشهای بزرگ تبدیل شده است. این نشان میدهد که ارزش آب تنها اقتصادی نیست؛ ارزش اجتماعی، زیستمحیطی و امنیتی نیز دارد.
آب ظاهراً تجدیدپذیر است، اما آب شیرین قابلاستفاده با محدودیت جغرافیایی، زمانی و کیفی مواجه است.
در کشور ما که با اقلیم خشک، چالشهای منابع آب و وابستگی اقتصادی به نفت مواجه است، این مقایسه اهمیت ویژهای دارد. ایران نفت دارد و از آن سود میبرد، اما در بخش آب با کاهش بارش، افزایش مصرف، آلودگی منابع و تنشهای آبی روبهروست.
اگر مدیریت آب بهصورت علمی و پایدار انجام نشود، حتی درآمدهای نفتی هم نمیتواند بحرانهای ناشی از کمبود آب را جبران کند.
تمرکز بر فناوریهای صرفهجویی، بازچرخانی آب، آبیاری نوین، اصلاح الگوی کشت و کاهش اتلاف آب در بخش شهری و صنعتی، از اقداماتی است که میتواند «امنیت آبی» را تقویت کند. کشوری که نفت دارد اما آب ندارد، در واقع تکیهگاهی شکننده برای آینده خود ساخته است.
در پاسخ به این سؤال که «نفت باارزشتر است یا آب؟» باید گفت اگر معیار ما سود اقتصادی کوتاهمدت باشد، نفت ارزشمندتر است. اما اگر معیار بقا، سلامت، امنیت و پایداری باشد، آب ارزشمندتر است حتی اگر قیمتش کمتر باشد.
بنابراین در سیاستگذاری، برنامهریزی اقتصادی و فرهنگی، نباید اجازه دهیم ارزش واقعی آب در سایه طلای سیاه گم شود. آیندهای پایدار و زیستپذیر زمانی ممکن است که به آب بهعنوان «اولویت نخست توسعه» نگاه کنیم.
در پایان میتوان گفتنفت گنجینه امروز است، اما آب گنجینه فردا و هوشمندی آن است که از امروز، فردا را جدی بگیریم