«جهان اقتصاد» گزارش می دهد ایران در مسیر سبز، اما با موانع بزرگ
گلناز پرتوی مهر

در سالهای اخیر، ایران با چالشهای متعددی در حوزه اقتصاد کلان و انرژی مواجه بوده است: کاهش صادرات نفت، فشار تحریمهای بینالمللی، ناترازی بودجه و آسیب به کارآیی انرژی در صنایع؛ اما در همین دشواریها، امکانِ بازسازی با محوریت انرژیهای پاک نیز ظهور کرده است.
اقتصاد ایران از دههها قبل در ساختار خود وابستگی عمیقی به درآمد نفت و گاز دارد. بیش از ۶۰درصد درآمد ارزی دولت، یکچهارم تولید ناخالص داخلی و حدود نیمی از درآمد عمومی کشور از صادرات نفت، گاز و فراوردهها تأمین میشود. این وابستگی، وقتی نفت خام به خودِ محصول نهایی تبدیل نمیشود، منجر به زیان ارزش افزوده نیز میشود.
در کنار این، بهرهوری پایین انرژی، یارانههای سنگین سوخت و مصرف غیربهینه انرژی در صنایع، فشار مضاعفی بر اقتصاد وارد کردهاند. تصحیح الگوی مصرف و کاستن از شدت وابستگی به سوختهای فسیلی از اولویتهای راهبردی به شمار میرود.
صنعت نفت و گاز، به دلیل وابستگی به فناوریهای خارجی، تأمین قطعات و سرمایهگذاری بینالمللی، همواره هدف تحریمها بوده است. تحریمها تأثیر منفی و معناداری بر ارزشافزوده، صادرات و سرمایهگذاری این بخش داشتهاند. همچنین، در صنایع وابسته به واردات تجهیزات، کارایی انرژی بهطور معناداری کاهش یافته است؛ بهعنوان مثال، با افزایش شدت تحریم، کارایی انرژی در بخشهای صنعتی بین ۱ تا ۳ درصد کاهش یافته است.
با اعمال مجدد تحریمها، دسترسی ایران به بازارهای بینالمللی برای فروش نفت محدودتر شده است. این محدودیتها به کاهش درآمدهای ارزی انجامیده و بودجه کشور را با کسری جدی مواجه ساختهاند.
در لایحه بودجه ۱۴۰۴–۱۴۰۵، کسری بودجه بالغ بر ۹۵۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است، که عمده آن به علت کاهش درآمدهای نفتی رقم میخورد. دولت در این لایحه مجبور شده است از صندوق توسعه ملی برداشت کند و درآمد مالیاتی را افزایش دهد. همچنین بهای برق و سایر حاملهای انرژی تا ۳۸ تا ۸۰ درصد افزایش پیدا کرده است تا بار بودجهای یارانه تزریقی کاهش یابد.
با این حال، برخی گزارشها نشان میدهند که در برخی ماهها با وجود تحریمها، صادرات نفت و میعانات گازی ایران رکورد زده است که گویای انعطاف صنعت نفت در شرایط پیچیده است. اما این آمارها الزاماً به معنای دسترسی کامل به بازارهای شفاف نیست و ممکن است از بستر مسیرهای مخفی یا توافقات غیررسمی انجام گیرد.
کاهش درآمد نفتی به معنای فشار بیشتر بر منابع بودجه عمومی است، که میتواند تورم را تشدید کند، بدهی عمومی را افزایش دهد و امکان سرمایهگذاری در زیرساختها و پروژههای توسعهای را محدود کند. در نتیجه، رشد اقتصادی نیز آسیب میبیند؛ مطالعهای نشان میدهد که بدون تحریم، امکان رشد بالاتر وجود داشت — تحریمها نرخ رشد را کاهش دادهاند.
در دل این فشارها، انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی، انرژیهای نوین) فرصتی برای کاهش فشار بر بودجه، تأمین برق پایدار و خروج از چرخه وابستگی نفتی فراهم میآورند.
ایران در نقطه حساسی ایستاده است؛ فشار تحریم بر بخش نفت و محدودیت درآمدی دولت، نیاز مبرم به بازسازی ساختار انرژی و کاهش وابستگی به نفت را آشکار میکند. انرژیهای پاک راهی امیدوارکننده است، اما موانعی مانند تحریم فناوری، یارانههای نادرست و ضعف زیرساخت باید مدیریت شوند.