روایت «جهان اقتصاد» از رویای نیمهتمام انرژیهای تجدیدپذیر در ایران
آفتاب در حصر ابرها!
گلناز پرتوی مهر

در روزگاری که جهان با شتابی بیسابقه به سمت گذار انرژی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی حرکت میکند، ایران نیز نمیتواند از این قافله عقب بماند. کشور ما با ظرفیتهای طبیعی گستردهای چون تابش خورشید در اغلب نقاط، وزش باد در دشتها و کوهستانها، و همچنین منابع زمینگرمایی و زیستتوده، بالقوه میتواند به یکی از قطبهای تولید انرژی تجدیدپذیر در منطقه تبدیل شود. با این حال، واقعیت میدانی نشان میدهد که توسعه انرژیهای پاک در ایران همچنان با چالشها و موانع ساختاری روبهروست.
بر اساس آمارهای رسمی، ایران بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال دارد و شدت تابش خورشید در بیشتر نقاط کشور بین ۲۲۰۰ تا ۳۲۰۰ کیلوواتساعت بر متر مربع برآورد میشود. از سوی دیگر، مناطقی مانند منجیل، زابل، سمنان و کهکیلویهوبویراحمد از جمله کریدورهای بادخیز منطقهاند که پتانسیل تولید برق بادی در مقیاس بالا را فراهم میکنند.
با وجود این ظرفیتها، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد تولید برق ایران هنوز کمتر از ۱ درصد است؛ رقمی که در مقایسه با کشورهای همسایه نظیر ترکیه یا امارات متحده عربی بسیار ناچیز به نظر میرسد.
وزارت نیرو و سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق (ساتبا) در سالهای اخیر چندین برنامه برای افزایش ظرفیت نیروگاههای خورشیدی و بادی معرفی کردهاند. مهمترین هدفگذاری دولت، رسیدن به تولید ۱۰ هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر تا سال ۱۴۰۴ بوده است.
در همین راستا، دولت وعده داده است که با تسهیل فرآیند صدور مجوزها، خرید تضمینی برق تولیدی نیروگاههای خصوصی و ارائه بستههای حمایتی، بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی را برای ورود به این حوزه تشویق کند. همچنین، توسعه نیروگاههای مقیاس کوچک خورشیدی در مناطق روستایی و دورافتاده یکی از محورهای سیاستگذاری اخیر بوده است.
با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند که این اهداف بیش از آنکه بر پایه محاسبات اقتصادی و زیرساختی باشند، رنگ و بوی شعاری دارند. زیرا تحقق چنین برنامهای نیازمند میلیاردها دلار سرمایهگذاری، فناوریهای روزآمد و زیرساختهای انتقال و ذخیرهسازی انرژی است.
یکی از طرحهای شاخص در سالهای اخیر، احداث نیروگاه خورشیدی ۵۰۰ مگاواتی در استان فارس است که بهعنوان یکی از بزرگترین پروژههای تجدیدپذیر کشور مطرح شده است. همچنین چند پروژه بادی در منجیل و آذربایجان شرقی کلید خوردهاند.
دولت اعلام کرده است که با همکاری شرکتهای داخلی و برخی شرکای خارجی، قصد دارد بهتدریج ظرفیت خورشیدی را افزایش دهد. از سوی دیگر، توسعه «نیروگاههای پشتبامی» و ارائه تسهیلات به خانوارها و کشاورزان برای نصب پنلهای خورشیدی در مقیاس کوچک، بخشی از برنامههای اجرایی است.
با وجود این اقدامات، حجم این طرحها در مقایسه با نیاز واقعی کشور و اهداف اعلامشده همچنان بسیار محدود است و بیشتر حالت نمادین دارد.
یکی از مشکلات اساسی توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران، کمبود سرمایهگذاری پایدار است. شرکتهای خصوصی داخلی اغلب با مشکلاتی مانند نوسان نرخ ارز، نبود ضمانتهای بانکی مطمئن، و بازگشت دیرهنگام سرمایه مواجهاند.
سرمایهگذاران خارجی نیز بهدلیل تحریمها، ریسک بالای اقتصادی و عدم شفافیت در سیاستهای انرژی، تمایل چندانی به ورود ندارند. نمونه بارز آن، خروج برخی شرکتهای اروپایی از پروژههای بادی و خورشیدی ایران پس از بازگشت تحریمها در سال ۲۰۱۸ بود.
در شرایط فعلی، بیشتر سرمایهگذاریها توسط شرکتهای داخلی کوچک و متوسط انجام میشود که توان محدودی دارند. این امر باعث شده سرعت توسعه پروژهها بسیار کند باشد.
نرخ پایین و یارانهای برق در ایران باعث شده انرژیهای تجدیدپذیر از نظر اقتصادی با سوختهای فسیلی رقابتپذیر نباشند.
بازگشت سرمایه در پروژههای تجدیدپذیر طولانی است و این موضوع سرمایهگذاران را دلسرد میکند.
نوسانهای شدید ارزی هزینه واردات تجهیزات مانند توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی را افزایش میدهد.
شبکه انتقال و توزیع برق ایران بهروز نیست و امکان جذب گسترده انرژیهای تجدیدپذیر متناوب (مانند باد و خورشید) را ندارد.
نبود فناوریهای ذخیرهسازی انرژی (باتریهای پیشرفته یا نیروگاههای تلمبه-ذخیرهای) یکی از گلوگاههای اصلی توسعه به شمار میرود.
پیچیدگی فرآیند صدور مجوزها و طولانی بودن مراحل اداری، بسیاری از سرمایهگذاران را منصرف میکند. عدم وجود قوانین پایدار و تغییر مداوم مقررات، فضای پیشبینیپذیر برای سرمایهگذاری را از بین میبرد.
با وجود تمام چالشها، فرصتهای قابلتوجهی نیز برای توسعه تجدیدپذیرها در ایران وجود دارد.
بحران کمآبی و کاهش منابع هیدروالکتریک، ضرورت جایگزینی انرژیهای جدید را دوچندان کرده است.
آلودگی شدید هوا در کلانشهرها و فشار اجتماعی برای کاهش آلایندهها میتواند انگیزهای جدی برای دولت باشد.
فناوریهای نو مانند پنلهای خورشیدی ارزانتر و کارآمدتر در دسترس هستند و میتوانند هزینه پروژهها را کاهش دهند.
توسعه انرژیهای پاک، علاوه بر کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، میتواند فرصتهای شغلی گستردهای ایجاد کند.
چشمانداز انرژیهای تجدیدپذیر در ایران وابسته به مجموعهای از متغیرهای داخلی و خارجی است. اگر دولت بتواند با اصلاح سیاستهای قیمتی، جذب سرمایهگذاری، ایجاد زیرساختهای لازم و تعامل سازنده با جهان، مسیر توسعه را هموار کند، ایران میتواند ظرف یک دهه به یکی از بازیگران مهم این عرصه تبدیل شود.
اما در صورت ادامه روند فعلی، خطر عقبماندن از تحولات جهانی جدی است. زیرا در آیندهای نهچندان دور، کشورهایی که نتوانند خود را با نظام انرژی نوین وفق دهند، از نظر اقتصادی و زیستمحیطی با بحرانهای عمیق مواجه خواهند شد.
«آفتاب در حصر ابرها» تصویری واقعی از وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر در ایران است؛ ظرفیتی عظیم که در پشت سد مشکلات ساختاری و سیاسی گرفتار مانده است. در حالیکه بسیاری از کشورها با سرمایهگذاریهای گسترده در حال آمادهسازی برای دنیای بدون کربن هستند، ایران هنوز درگیر تصمیمگیریهای کوتاهمدت و اقتصاد یارانهای است.
توسعه انرژیهای پاک، نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورتی حیاتی برای آینده کشور است. اگر امروز برای گشودن این گرهها اقدام نشود، فردا شاید بسیار دیر باشد.