تعطیلی ، مسکّنهایی که بحران را پنهان میکنند
دکتر مهرداد مظفری عضو هیات علمی سازمان مدیریت صنعتی

در مواجهه با بحرانهایی مانند کمآبی، کمبود برق یا آلودگی هوا، سیاستگذاران اغلب به راهحلهای سریع و مقطعی مانند تعطیلیهای سراسری یا طرحهایی مثل زوجوفرد روی میآورند. اما آیا این ابزارها میتوانند حلقه معیوب بحرانها را بشکنند؟
پیتر سنگه، نظریهپرداز تفکر سیستمی، در کتاب پنجمین فرمان هشدار میدهد که راهحلهای سریع، مانند مسکّن، تنها علائم بیماری را میپوشانند و ریشه مشکل را حل نمیکنند. او مینویسد: «رفتارهای سیستمها نتیجه ساختار آنهاست، نه ویژگیهای اجزا.» در ایران، تجربه نشان داده که محدودیتهای مقطعی، مانند تعطیلی ادارات یا طرح زوجوفرد، اغلب به تشدید بحران در بلندمدت منجر میشوند.
نمونههای واقعی: زوج و فرد و تعطیلی
طرح زوجوفرد در تهران: این طرح با هدف کاهش ترافیک و آلودگی هوا اجرا شد. در کوتاهمدت، تردد خودروها و آلودگی کاهش یافت، اما در بلندمدت، افزایش خرید خودروهای دوم، اجاره پلاک و سوءاستفاده از مجوزها باعث شد مشکل با شدت بیشتری بازگردد.
تعطیلیهای اجباری: برای مدیریت کمبود آب ، گاز یا برق، تعطیلی ادارات و مدارس بارها اعمال شده است. این اقدام فشار بر سیستم را موقتاً کاهش میدهد، اما الگوی مصرف مردم تغییری نمیکند و بحران پس از رفع تعطیلی دوباره سر برمیآورد. بدتر اینکه، اعتماد عمومی به سیاستگذاریها کاهش مییابد.
تلههای مسیر اشتباه
اتکا به راهحلهای موقت، مانند تعطیلی یا محدودیتهای اجباری، چند مشکل اساسی ایجاد میکند:
تأخیر بازخورد: بحران موقتاً فروکش میکند، اما با شدت بیشتر بازمیگردد.
حفظ ساختار معیوب: عواملی مانند مصرف بیرویه، بیاعتمادی عمومی، و تمایل به دور زدن قوانین همچنان پابرجا میمانند.
عدم مشارکت مردمی: سیاستهای دستوری، بدون ایجاد انگیزه و آموزش، به همکاری عمومی منجر نمیشوند.
برای شکستن حلقه بحران، باید از تفکر سیستمی استفاده کنیم:
ریشهیابی ساختاری: شناسایی عوامل پنهان بحران، مانند الگوهای نادرست مصرف، نبود شفافیت، یا ضعف آموزش.
سیاستهای پایدار: اجرای تعرفههای پلکانی، ابزارهای هوشمند مدیریت مصرف، و آموزش رفتاری برای تغییر الگوهای مصرف.
مشارکت و شفافیت: استفاده از دادههای باز، جلب مشارکت ذینفعان، و پایش سیاستها با دادههای واقعی، بهجای واکنش به فشارهای اجتماعی یا خبری.
همانگونه که سنگه تأکید میکند: برای تغییر پایدار، باید کل الگوهای سیستم را دید، نه فقط نشانههای بحران
باید برای حل پایدار بحرانها ، منابع نیازمند یادگیری جمعی، اصلاح سیاستهای تشویقی و تنبیهی، و شفافیت در دادههاست و تا زمانی که به جای ریشهها، به علائم بحران بپردازیم، حلقه معیوب بحرانها شکسته نخواهد شد.