توافق ۳بندی که معجزه اقتصاد چین را رقم زد؛

کشاورزی خصوصی باعث زنده شدن روستاها و کاهش فقر تاریخ شد.

از سال ۱۹۷۸ تحول بزرگی در چین شروع شد که در نهایت تبدیل به بزرگترین برنامه مقابله با فقر تاریخ شد و در طول ۶ سال ۱۷۰میلیون نفر از فقرای روستاهای چین کاسته شد. اما ریشه این برنامه نه پول پاشی های دولتی بلکه احترام دولت به حقوق مالکیت بود!

شناسه خبر: 4714
کشاورزی خصوصی باعث زنده شدن روستاها و کاهش فقر تاریخ شد.

در اواخر دهه ۱۹۷۰، کشاورزی چین از حالت تولید جمعی به تولید فردی تغییر کرد که این تحول تجربه خوبی برای بررسی قدرت مالکیت است.

به دلیل انگیزه‌های فردی تازه کشاورزان، تولید مواد غذایی رونق یافت. بازاری شدن محصولات کشاورزی صدها میلیون چینی را از فقر مطلق نجات داد که این تحول، عظیم‌ترین برنامه مقابله با فقر بود که جهان تاکنون تجربه کرده است.

داستان از این قرار بود که جرقه‌ای کوچک آتش اصلاحاتی فراگیر را شعله‌ور کرد: جلسه محرمانه سرپرستان خانوار در روستایی کوچک.

در سال ۱۹۷۸، نگرانی و وحشت کشاورزان روستای زیائوگانگ در استان آن هوی را فرا گرفته بود. کمونی که روستاییان در آن به صورت جمعی کار می‌کردند، عملکرد بدی داشت.

استان آن هوی که بخشی از بهترین اراضی حاصلخیز چین را به خود اختصاص داده است، انبار غله چین به حساب می‌آید. ولی بیست خانوار روستای زیائوگانگ به اندازه‌ای برنج تولید نمی‌کردند که غذای خودشان را تامین کنند. کشاورزان به حدی مفلوک شده بودند که در مناطق دیگر گدایی می‌کردند و در سال‌هایی که وضعیت باران خوب نبود، گرسنگی می‌کشیدند. در نهایت کشاورزان از ترس دستگیری، مخفیانه جلسه‌ای تشکیل دادند و توافق کردند زمین کمون را بین خود تقسیم کنند.

توافق آنها سه بخش داشت؛ اول، از آن جا که آنها سیاست دولت را نقض می‌کردند، موضوع تقسیم زمین بین خانوارهای کشاورز باید کاملا مخفی باقی می‌ماند و به خارج از این گروه درز نمی‌کرد. دوم، آنها باید میزان سهمیه برنج دولتی را تحویل دهند. سوم، اگر یکی از آنها به زندان بیفتد، دیگران باید بچه‌های او را سرپرستی کنند تا زمانی که بچه‌ها ۱۸ ساله شوند. آنها با اثر انگشت قرارداد را تایید کردند.

این توافق تحول سریعی در پی داشت. بهره‌وری کشاورزان زیائوگانگ فورا افزایش یافت. به گفته یکی از این کشاورزان: «امروز با گذشته متفاوت است. ما برای خودمان کار می‌کنیم.»

با کار بر روی اراضی ملکی، آنها می‌توانستند ارتباط مستقیمی میان تلاش و منافع حاصل از آن را ببینند. میزان محصول مازاد بر سهمیه ارسالی برای دولت، به آنان تعلق داشت و می توانستند خود تصمیم بگیرند که مصرف کنند یا برای فروش به بازار عرضه کنند.

اراضی زیر کشت برنج در طول یک سال تقریبا دو برابر شد و روستا توانست برنج مازاد تولید کند. همان گونه که یکی از کشاورزان گفته است:‌ «وقتی برای خانواده خودت کار می‌کنی دیگر نمی‌توانی تنبلی کنی»

اما با وجود قسمی که خورده بودند خبر این تحولات به بیرون درز کرد. در ابتدا مسئولان محلی که پیش‌بینی می‌کردند قدرت و امتیازاتشان کاهش پیدا خواهد کرد در برابر اصلاحات مردمی مقاومت نشان دادند. ولی روستاییان خوش‌اقبال بودند؛ زیرا قیام آنها با تحول وضعیت سیاسی در پکن همزمان بود.

در کنفرانس حزب کمونیست در سال ۱۹۸۲، چهارسال پس از جلسه کشاورزان روستای زیائوگانگ، دنگ شیایو پینگ، رهبر برجسته چین، این اصلاحات را تایید کرد و در سال ۱۹۸۳، دولت مرکزی رسما اعلام کرد که کشاورزی شخصی با اقتصاد سوسیالیستی سازگار و به همین دلیل مجاز و قانونی است.

به دنبال این تغییرات و به رسمیت شناختن حق مالکیت کشاورزان، روستاییان مجاز شدند محصول مازاد خود را در بازار بفروشند. در نتیجه کشاورزان با انگیزه‌های بازاری مواجه شدند. به این معنی که تلاش بیشتر مستقیما به درآمد بالاتر منجر می‌شود.

در کمون‌ها، رهبری جمعی تصمیم‌گیری می‌کرد، اما در نظام جدید، کشاورزان آزادانه تصمیم می‌گرفتند چه محصولی تولید کنند و چه حیواناتی را پرورش دهند. به گفته یکی از کشاورزان، امروزه دیگر همه مغزشان را به کار می‌گیرند!

همچنین با از میان رفتن کمون‌ها، دولت قیمت برنج را افزایش داد. در فاصله سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰ قیمت دریافتی کشاورزان حدود ۳۰ درصد افزایش یافت. طی سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۴، تولید مواد غذایی بیش از ۶۰ درصد بالا رفت. طی این دوره همچنین درآمد روستاییان سالانه ۲۰ درصد بیشتر شد. فراوانی مواد غذایی عرضه شده در بازار دقیقا در تضاد شدیدی با کمبود غذا در چندسال پیش بود. روستاها زنده شده بودند.

اصلاحات کشاورزی به تحول در دیگر بخش‌های اقتصاد چین هم منجر شد. افزایش بهره‌وری نیروی کار و سرمایه آزاد شده به سمت تولید صنعتی منتقل شد. تا سال ۱۹۸۹، یک دهه پس از آغاز کشاورزی شخصی، تقریبا یک چهارم نیروی کار روستایی در صنعت مشغول به کار شدند. کارخانه‌های روستایی همراه با افزایش محصولات غذایی موجب رشد خارق‌العاده اقتصاد چین شد. درآمد سرانه ملی طی بیش از بیست سال با نرخی بالاتر از ۸ درصد افزایش یافت که به معنای ۴ برابر شدن درآمد مردم عادی چین است.

همچنین فقر روستایی ریشه کن شد؛ اغلب کشاورزان چینی به هنگام شروع اصلاحات بسیار فقیر بودند. اما از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۴، در طول شش سال، تعداد فقرای مناطق روستایی ۱۷۰ میلیون نفر کاهش یافت. نجات صدها میلیون نفر از فقر به واسطه اصلاحات کشاورزی در چین، بار دیگر قدرت و معجزه حق مالکیت را نشان می‌دهد.

منبع: اقتصاد آنلاین

ارسال نظر