«جهان اقتصاد» گزارش می دهد آیا بازار سرمایه باغِ ثروت است یا جنگلِ توفان؟
آمنه قدیم پرست
بازار سرمایه در ایران و جهان، همانند صحنهای بزرگ است که در آن سرمایهگذاران، شرکتها و دولتها در کنار یکدیگر نقشآفرینی میکنند. برای عدهای، این بازار بهشتِ فرصتهاست؛ مکانی که میتوان با تحلیل و صبر، رشد کرد و ثروت ساخت. برای برخی دیگر، کابوسی پر از ریسک است که یک تصمیم اشتباه میتواند سالها زحمت را برباد دهد.
اکنون سؤال اصلی این است: آیا بازار سرمایه محلی مناسب برای سرمایهگذاری است یا خیر؟
بازار سرمایه یا همان بورس، بازاری است که در آن داراییهای مالی بلندمدت مانند سهام و اوراق با درآمد ثابت معامله میشود. برخلاف بازارهای سنتی (طلا، مسکن)، بورس محل خریدوفروش قطعاتی از شرکتهاست. یعنی فرد سرمایهگذار، با خرید سهم، مالک بخشی از یک شرکت میشود و در سود و زیان آن شریک خواهد بود.
ماهیت این بازار پویاست؛ یعنی قیمتها دائماً تحتتأثیر عرضه و تقاضا تغییر میکنند. بازار سرمایه میتواند مانند باغی باشد که حاصلخیزی آن با گذر زمان بیشتر میشود.
تجربه تاریخی در کشورهای مختلف نشان داده، بازار سهام در بلندمدت بازدهی بالاتری نسبت به بسیاری از بازارهای دیگر داشته است. دلیل آن روشن است:
وقتی کشور رشد میکند، شرکتها نیز رشد میکنند و این رشد در سود سهامداران انعکاس مییابد.
در بازار سرمایه، برخلاف طلا یا مسکن، میتوان حتی با مبالغ کم سرمایهگذاری کرد و از همان ابتدا صاحب بخشی از یک کسبوکار شد.
در کنار تمام ضعفها، این بازار از سازوکار نظارتی برخوردار است. شرکتها موظفاند صورتهای مالی ارائه کنند، مجامع برگزار کنند و اطلاعات را افشا نمایند. این شفافیت نسبی موجب شده بورس از منظر قانونی یکی از بهترین مکانها برای سرمایهگذاری باشد.
سرمایهگذار میتواند سهم خود را در بازار بفروشد و تبدیل به پول کند. این مزیت، آن را نسبت به بازارهایی مثل مسکن برجستهتر میکند.
با وجود جذابیتها، پشت هر برگ سبز درخت سرمایه، سایههایی هم کمین کردهاند.
قیمت سهام ممکن است در کوتاهمدت افتوخیزهای زیادی داشته باشد؛ گاهی بدون دلیل مشخص. این نوسانات میتواند سرمایهگذاران بیتجربه را از میدان بیرون کند.
بدون شناخت از بنیاد شرکت، تحلیل صنعت، آگاهی از وضعیت اقتصاد و درک روانشناسی بازار، میتوان بهسادگی متضرر شد. بازار سرمایه جایی نیست که صرفاً با حدس بتوان از آن سود گرفت.
بازار سرمایه پویا است؛ و همانقدر که تحلیل در آن اهمیت دارد، هیجان نیز میتواند نقشآفرین باشد.
ترس و طمع، دشمنان سرمایهگذارند. کسی که بهمحض افت بازار فرار کند یا با شنیدن شایعه وارد صف خرید شود، گرفتار نوسان خواهد شد. بورس همانقدر که میتواند سودآور باشد، میتواند زیانآور نیز باشد.
تحلیلها نشان میدهد اگر سرمایهگذاری با دید بلندمدت و انتخاب سهم مناسب انجام شود، احتمال موفقیت بسیار بیشتر خواهد بود. اما کسی که با دید کوتاهمدت و هیجانی وارد این بازار شود، احتمال ضررش زیاد است.
زمان، بزرگترین دوست سرمایهگذار در بورس است. اگر سرمایهگذار سهم شرکتهای بنیادی را انتخاب کند و بهجای واکنشهای هیجانی، به آینده نگاه کند، معمولاً بازدهی مطلوبی به دست خواهد آورد.
برای بسیاری از افراد بهخصوص افراد بدون دانش تحلیلی روش دوم انتخاب مناسبتری است. صندوقها زیر نظر متخصصان اداره میشوند و ریسک را کاهش میدهند.
این بازار مانند ریسمانی بلند است که اگر با چشم باز و آگاهی روی آن قدم گذاشته شود، میتواند ما را به چشماندازهای زیبای ثروت برساند. اما اگر بیتجربه، هیجانی یا بیهدف حرکت کنیم، سقوط محتمل خواهد بود. بازار سرمایه مسیر رشد است؛ راهی که با مطالعه، تحلیل، تنوعبخشی و صبر هموار میشود.