استیضاح میکنم ، پس هستم
استیضاح میکنم ، پس هستم
سعید تقیپور
پس از کش و قوسهای فراوان در روزهای اخیر، بالاخره قرعه پاسخگویی به پرسشهای نمایندگان مجلس اینبار به نام آقای دکتر علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش افتاده است و گویا در روزهای آینده نمایندگان مجلس شورای اسلامی خودآزمایی تازهای را برای خودشان تدارک دیدهاند.
این آزمون را برای نمایندگان که در فصل گرما برگزار میشود، میشود از جهاتی به کنکور سراسری ورود به دانشگاهها تشبیه کرد. نمایندگانی که در آستانه رقابتهای گرم و در مواردی داغ انتخاباتی در حوزههای انتخابیه خود ناچار از رقابت با دیگرانی هستند که خود را در معرض قضاوت و انتخاب مردم قرار دادهاند. این احتمال وجود دارد که با توجه با آثار و نتایج مثبت و بسیار گسترده مشارکت در سطح بالای مردم در انتخابات سال ۹۲ و که منجر به انتخاب دکتر حسن روحانی شد و در داخل کشور و در عرصه جهانی نیز چهره مطلوبتری از مردم سالاری در ایران را نمایان کرد، فضای مناسب و شورانگیزی نیز در زمستان سال جاری برای رقابت میان داوطبان ورود به مجلس شورای اسلامی شکل بگیرد. در صورت ایجاد چنین فضایی، احتمال زیادی وجود دارد که برای هر کرسی از نمایندگی مجلس تعداد بیشتری از داوطلبان در صحنه رقابت حاضر شوند و فضای انتخاباتی از حد شورانگیزی به سطح گرم و داغ ارتقا یابد.
با چنین تصوری است که میتوان خودآزمایی نمایندگان در طرح استیضاح اقای دکتر فانی را به خودآزمایی تشبیه کرد و این خودآزمایی را به دلیل تعداد بیشتر داوطلبان با کنکور سراسری مقایسه کرد.
نمایندگان مجلس در طرح استیضاح خودشان پرسشهایی را از وزیر محترم مطرح کردهاند که از جمله انها میتوان به:
- ناتوانی وزیر در جلب رضایت و اعتماد جامعه مهم آموزش و پرورش
- ناتوانی وزیر در جلب توجه دولت به اهمیت و نقش آموزش و پرورش
- ناتوانی وزیر در جلب توجه و عنایت عملی دولت در افزایش فضای آموزشی در مناطق محروم کشور
- ناتوانی وزیر در حذف تفاوت حقوق و مزایای فرهنگیان نسبت به سایر دستگاهها اشاره کرد.
سایر پرسشهایی که در نامه نمایندگان مطرح شده است بیشتر به کلیاتی شبیه است که ارزیابی آنها در یک جلسه مجلس امکانپذیر نیست و اعمال مدیریت در امور پژوهشی، مباحث دانشگاهی و امثال اینها را نمیتوان در یک سخنرانی یک ساعته به بررسی و ارزیابی گذاشت. اما درباره پرسشهای اشاره شده بایستی چند نکته را مورد بررسی دقیقتر قرار دهیم: پرسشهای اشاره شده، بیش از آن که پرسش باشند به حکمهایی از پیش صادرشده برای محکومیت وزیر شباهت دارند. گویا قصد نمایندگان دریافت توضیح و پاسخ و بررسی و تصمیمگیری درباره موضوع مطرح شده نیست و صرفا میخواهند روال قانونی برکناری وزیر را از سر بگذرانند.
اینکه چنین تصمیمی کجا گرفته شده و توسط چه کسانی به نمایندگان استیضاح کننده ابلاغ و یا اعلام شده است باید در میان اظهارات سیاسیونی جست و جو شود که پایگاههای رای خود در آزمون داغ اسفند ماه را در خطر میبینند. استیضاح یک وزیر از دولتی که با رأی بالای مردم روی کار آمده است، آنهم وزیری که پس از سالیان متمادی خدمت در وزارت آموزش پرورش به وزارت رسیده است و از مطلعترین و مسلطترین وزیران در حوزه کاری خود است، هزینه زیادی برای استیضاح کنندگان خواهد داشت. به ویژه این که درصورتی که استیضاح مورد درخواست منجر به ابقای وزیر آموزش و پرورش شود، آثار منفی برخورد با او برای نمایندگان مخالف او باقی خواهد ماند. چه انگیزه و چه شیوه تفکری فانی را به عنوان سد راه اینان معرفی میکند؟
دستیابی به فرصتهای بسیار ارزشمندی که شبکه گسترده آموزش و پرورش میتواند در اختیار سیاسیون فرصت طلب قرار دهد، و دسترسی شبکه بزرگ آموزش و پرورش به شبکه گستردهای از رأی اولیها و بسیاری از انگیزههای دیگر را میتوان در لایههای پنهان این استیضاح یافت.خوب است در ادامه بحث چند نکته درباره رسوب اندیشههای مخرب -که حتی بایستی با اغماض نام اندیشه بر آنها نهاد- را با هم مرور کنیم.
آنان که در باره ناتوانی وزیر در جلب رضایت و اعتماد جامعه مهم آموزش و پرورش و ناتوانی وزیر در جلب توجه دولت به اهمیت و نقش آموزش و پرورش از او سوال میکنند، آیا از خود و یا هر کس دیگر و یا وزیران پیش از دکتر فانی تاکنون پرسیدهاند که پنج هزار معلم قرآن که تعدادی از آنها روخوانی قرآن را هم بلد نیستند، چگونه و توسط چه کسانی وارد آموزش و پرورش شدهاند و پرداخت دستمزدهای آنان تا چه میزان بر منابع مالی آموزش و پرورش اثر میگذارد؟ استخدامهای بیرویهای که در دوران توزیع پول و همت و تلاش مضاعف برای نابودی بهرهوری و کیفیت در دوره دولت پیشین انجام میشد، چه اندازه برای منابع مالی نسلهای آینده موزش و پرورش مخرب بوده است؟
کسی از این نمایندگان تا کنون از خود و یا هرکس دیگری پرسیده است که چگونه میتوان همزمان برای توزیع فقر در زیر عنوان یارانه زیرساختهای کشور را از اساس به سمت نابودی سوق داد و در مسیر کناری دیگری انتظار داشت که وزیر در جلب توجه و عنایت عملی دولت در افزایش فضای آموزشی در مناطق محروم کشور ناتوانی نداشته باشد؟ نمایندگان خوش خیم و منطقی مجلس در روز استیضاح وزیر محترم باید در کنار پاسخگویی وزیر به مسائل مطرح شده، از نمایندگان استیضاح کننده و بدخیم مجلس بپرسند که شما در زمان استخدام کارکنان اضافی در وزارتخانه کجا بودید و چه میکردید که امروز آموزش و پرورش همزمان با مازاد نیروی کار غیرمفید خود با کمبود کادر آموزشی مناسب برخوردار است و چنین عدم توازنی منابع مالی بسیار زیادی را از اختیار وزارتخانه و وزیر خارج میکند.
از نمایندگان مجلس باید پرسید که ۲۵۰ هزار نفر نیروی مازاد آموزش و پرورش (به گفته وزیر محترم و خدوم) را به کجا بفرستیم؟ اخراج کنیم تا به باقیماندهها بهتر رسیدگی کنیم و یا همچنان بودجه ناچیز وزارتخانه را صرف برنامهها و اقدامهایی کنیم که پیشینیان با انگیزههای نامعلوم برای نسل بعدی مدیران آموزش و پرورش بر جای گذاشتهاند؟ پرسشهای زیادی وجود دارد که برای هرکدام از آنها پاسخهای روشنی وجود دارد. ای کاش جلسه استیضاح جایی برای طرح این پرسشها باشد و انگیزههای نمایندگان استیضاح کننده هم در این جلسه مورد رسیدگی و بررسی قرار بگیرد.