خلق استراتژیهای نوآورانه در همكاری با دانشگاهها
نينا شاددلي- پژوهشگر ارشد پژوهشكده سياستگذاري دانشگاه شريف - استراتژی، گشوده شدن یک دریچۀ جدید پیش روی سازمانها است. اما شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بخش قابل توجهی از جامعۀ سیاستگذاری، اجرایی و حتی جامعۀ آکادمیک کشور، تحت غلبۀ پارادایمی تحت عنوان «برنامه ریزی استراتژیک» قرار دارند. منظور از برنامه ریزی استراتژیک، تمرکز بر ابزارهای تحلیلی و مدلهای گام به گام، برای دستیابی به استراتژی (چه درسطح شرکت، چه در سطح سازمان و چه در سطح کشور) است که عمدتا توسط گروه خاصی موسوم به برنامه ریزان اجرا می شود. برنامهریزان، عمدتا در بخش برنامهریزی شرکتها و وزارتخانهها، تحت عنوان شرکتهای مشاورهای و در برخی دانشکدههای مدیریت، به ترویج ابزارها و مدلهای تحلیلی خود مشغولند.
اما وقتی به دنیای واقعی نگاه میکنیم، یعنی به خاطرات مدیران و کارآفرینان موفق و همچنین به تاریخ نگاریهای صورت گرفته بر روی شرکتها و سازمانهای نوآور توجه میکنیم، چندان ردپایی از تحلیل و مدل و ابزار مشاهده نمیکنیم. از طرف دیگر، وقتی به عملکرد و خروجیهای برنامههای استراتژیک دقت بیشتری میکنیم، متوجه میشویم که یا بسیار شبیه هم هستند، یا به تجویزاتی کلیگویانه ختم شدهاند و نتوانستهاند به خلق یک مسیر جدید برای شرکتها (کشورها) منتهی شوند، و یا به سرعت در کتابخانهها بایگانی شده و تاثیر چندانی بر روی مسیر آتی شرکتها (کشورها) نداشتهاند. از همه مهمتر، شاهد هستیم که جریان مهمی از متفکران مشهور، به شدت به مخالفت با مفروضات برنامهریزی استراتژیک پرداختهاند و آنها را اساسا در تناقض با ماهیت بسیاری از شرکتها و سازمانها، با ماهیت نوآوری و تغییر، و اساسا با ماهیت زندگی در دنیای مدرن میدانند.
از گذشته تاکنون دانشگاه خود محل زایش نوآوری و خلاقیت و شکلگیری ایدههای نوآورانه و کارآفرینانه بوده است. نوآوری میتواند از جنس ایجاد کسب و کار باشد یا معضلات اجتماعی را هدف قرار دهد که نیروی جوان و نخبه دانشگاهی بر انجام هر دو آنها توانا است. به همین جهت اگر سازمانی یا نهادی بخواهد در این اکوسیستم فعالیت کند، به ناچار باید خود را به نوآوری بیاراید. این نهادها با داشتن اهدافی چون:
*توسعه و تعمیق آگاهیها و علایق دانشجویان و دانشگاهیان و تبیین ارزشها.
*ایجاد و گسترش فضای تحقيق و توسعه در دانشگاهها
*رشد علمي و اخلاقي در محیط دانشگاه
*تقویت پیوند صنعت و دانشگاه
چنين سازماني خود باید تبدیل به بازیگری فعال در اکوسیستم نوآوری دانشگاهی شود تا بتواند همپای تغییرات روز جامعه و بروز فناوریهای نوین، در راستای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده عمل نماید. به همین جهت نهادها و سازمان هاي همكار دانشگاه بایستي خلق استراتژیهای نوآورانه و تحولآفرین را در دستور کار خود قرار دهد تا تبدیل به سازمانی چابک، نوآور و موفق شود.